برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
20 عامل که در دیدگاه کلی درمورد مدیریت زمان مؤثر هستند چه می باشد؟
1- از همین حالا مشغول به کار شوید و منتظر وقت مناسب برای شروع کار نباشید.
2- برای خود یک منبع اطلاعاتی قابل اعتماد معین کنید.
3- همواره به طور منظم کاری را انجام دهید که شما را به سمت یک مقصد بلند مدت هدایت کند.
4-خود را مجبور کنید تا هر بار یک ساعت به این هدف، وقت اختصاص دهید.
5- کارهای روزمره ای را که مرتب انجام می دهید به شکل عادت درآورید. 6
6-تعیین کنید که چه کارهایی را می توانید به سرعت انجام دهید.
7-برنامه ریزی بلند مدت خود را به صورت ماهیانه و فصلی بازبینی نمایید.
8-پیشرفت خود را در فواصل میان کارها بررسی کنید تا در یابید در چه مقطعی قرار دارید.
9- در صورت لزوم برنامه هایتان را اصلاح کنید.
10- برای بررسی و اصلاح برنامه ها از روش های پیگیری کارها و هم از باز خور کارها استفاده نمایید.
11- انعطاف پذیر باشید.
12- پیشرفت خود را مستند کنید.
13- سخت ترین تکالیف خود را به ابتدای هفته اختصاص دهید.
14- سعی نکنید حجم زیادی از کارها را به یکباره انجام دهید.
15- تا آنجایی که می توانید از پریدن از یک پروژه به پروژه دیگر اجتناب ورزید.
16- هنگامی که مجبور هستید بخش عمده وقتتان را بر بایدها صرف کنید.
17- همواره ارزش دهی را درصدر قرار دهید.
18- با گذاشتن یادداشت پروژه های آینده را به خود یادآوری کنید.
19- بدانید که چه قدر کار برای یک روز کافی است.
20-َ همیشه از خود بپرسید: «بهترین استفاده ای که هم اکنون می توانم از وقتم ببرم، چیست؟»
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
مزایا و فواید مدیریت زمان چه می باشد؟
1- ایجاد انگیزه و احساس مطلوبیت و دستیابی به خلاقیت.
2- کاهش اضطراب و فشارهای روانی.
3-ایجاد تعادل میان فعالیت های شغلی و زندگی خصوصی.
4- موفقیت و تسریع در کسب هدف.
5-مهار و کنترل زمان.
6- تمرکز بر مسائل و اهداف اساسی.
7- قدرت تحلیل زندگی و اهداف.
8- تشخیص اولویت کارها.
9- حذف امور و کارهای زاید.
10- به دست آوردن طلای بی رنگ (وقت) و ذخیره سازی آن.
11- نظم در کارها.
12- الگو شدن برای دیگران.
13- انجام همه ی امور ضروری زندگی.
14- کسب نشاط و تحرک در زندگی.
15- تصویری روشن از وظایف شخصی و اجتماعی روزمره ی خود داشتن.
16- آمادگی و به استقبال کارها رفتن.
17- رفع نگرانی و حواس پرتی و کمک به حافظه.
18- بهبود کنترل بر خویشتن و مدیریت فردی.
19- بالا رفتن ضریب بهره وری از خود و توان اجرای بیشتر یافتن.
20- امکان استفاده از روش های نوین و نو.
21- بیشتر فعال شدن تا منفعل گشتن.
22- امکان استفاده از یک ساعت به جای 10 یا 100 یا 1000 ساعت.
23- جلوگیری از پراکندگی و اتلاف انرژی.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
چرا مدیران بایدبه مدیریت زمان آشنا باشند؟
چون:
1- عمر و زمان قابل بازگشت نیست.
2- گذشت زمان، محسوس و ملموس نیست.
3-زمان با هیچ چیز قابل معاوضه نیست، حتی با سرمایه های کلان مادی، چون با وقت می توان آن ها را بدست آورد ولی با سرمایه های مادی نمی توان وقت را حاصل نمود.
4- اوقات فراغت را می توان بهینه کرد.5- اگر زمان مهار نشود، ما را هلاک و مستهلک می کند.
6- وقت و عمر جانشین پذیر نیست.
7- زمان وحشی و برنده است و مهار آن یک هنر بزرگ است.
8- یک ساعت می تواند سعادت و شقاوت یک عمر انسان را در پی داشته باشد.
9- مفاخر و انسان های موفق با استفاده از همین زمان هایی که در اختیار ما هست به تعالی روحی رسیده اند.
10- امور و کارهای متعدد و متنوعی به عهده ی ماست که رسیدگی به آن ها محتاج مدیریت زمان است.
11- مدیریت زمان پایه و اساس رشد و نیاز اولیه برای برنامه ریزی موفق است.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
مدیریت زمان را تعریف کنید؟
*-مدیریت زمان به معنای در گردش نگه داشتن زمان و لحظات زندگی و مفید بودن حداکثری آن می باشد.
*- مدیریت زمان یعنی طبق برنامه ای صحیح، درست عمل کردن و از کارها و رفتارهای واکنشی، پراکنده و ناسنجیده پرهیز نمودن .
*- مدیریت زمان یعنی تسلط و حاکمیت بر زمان و مهار نمودن آن.
*- مدیریت زمان به معنای تحت کنترل درآوردن زمان است نه تحت کنترل زمان بودن.
*- مدیریت زمان یعنی استفادهی حداکثری از زمان حداقلی، برای رسیدن به اهداف و مسئولیتها.
*-مدیریت زمان یعنی مهار عمر، سال، ماه، هفته، روز، ساعت، دقیقه و ثانیه های زندگی.
*-مدیریت زمان یعنی قدرت و مهارت تنظیم زمان تخصیص یافته به فعالیت های مختلف.
*-مدیریت زمان یعنی استفاده بهینه از زمان با جدیت و تلاش تمام و اجازه ندادن به دخالت ناروای امور و حادثه ها در جریان اجرای برنامه را مدیریت زمان می گویند
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
چرا مدیران نباید بگویند نابود شدیم؟
چون چیزی بنام «موفقیت کامل» یا «شکست کامل» وجود ندارد چه بسا هزینه موفقیتهای امروز (یعنی غرور) شکست فردا باشد همانگونه که شکست امروز میتواند مبنایی برای ساختن موفقیت فردا باشد این گفته را از بزرگان بسیاری شنیدهایم شکست پایه موفقیت است. شکستها همانند اشتباهات، درسهایی برای آیندهاند. بنابراین هرگز نگویید «نابود شدیم» یک مدیر هرگز نباید بگوید «نابود شدم»
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
منظور از اینکه مدیران رهبری بیاموزند یعنی چه؟
بی تردیداولین مهارتی که باید مدیران کسب و کار انجام دهند این است که به کارکنان نشان دهندکه قادر به رهبری هستنداین کار باید به دو طریق صورت گیرد 1- کارآیی خود را نشان دهند2- همچنین به کارکنانشان بیاموزند خودشان اندیشه کنندوابتکار عمل داشته باشند
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
پنج گامی که می تواند مدیران را به ایجاد فضای کاری صمیمی سوق دهد کدامند ؟
1-رهبری بیاموزند .
2-توقعات کارمندان را بررسی کنند .
3- به گونه ای رفتار کنند که بیانگر توجه باشد .
4- به کارمندان به عنوان یک متخصص احترام بگذارند .
5- هرگز باعث سرکوبی پیشرفت کارمندان نشوند . این پنج گام در کنار یکدیگر می تواند مدیران را به ایجاد محیط کار صمیمی و بهره ور سوق دهد.