برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
بهرهوری یعنی به‌دست آوردن حداکثر سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و.... به‌منظور ارتقاء رفاه بنگاه و شرکت و جامعه به‌گونه‌ای که افزایش آن به عنوان یک ضرورت در جهت ارتقاء سطح زندگی انسان‌ها و ساختن اجتماعی که همواره مدنظر صاحب نظران سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار دارد می‌باشد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
یک کارمند مشتری‌مدار باید به چه مواردی توجه کندآنهاراتوضیح دهید؟
1- پاسخگویی 2- احترام 3- قابل اطمینان
پاسخگویی: نشان دهنده آن است که چگونه نیروهای، محصولات مرتبط با انتظارات مشتریان را به سرعت فراهم میکنند.
احترام: کارمندان تا چه میزان مراقب مشتریان‌شان هستند. آنها باید احترام را در گفتار، پندار و کردار خود نشان دهند. نیروهای به راحتی می‌توانند احترام خود را به مشتری از طریق پاسخگویی سریع به تماس‌ها و ارزش نهادن به وقت آنها نشان دهند.
قابل اطمینان: تا چه اندازه کارمندان، کالا یا خدمت متناسب با مشتری را توصیه کرده و درباره نصب، اجرا و به کارگیری آن به صورت مناسب اطمینان می‌دهند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مدیران بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های مشتری‌مدار از نگاه کارکنان به چند دسته تقسیم می‌شوند؟
1- سخاوتمند: هم خودش می‌خورد هم به دیگران می‌خوراند.
2- جوانمرد: خودش نمی‌خورد به دیگران می‌خوراند (ایثارگری می‌کند)
3- بخیل: خودش می‌خورد به دیگران نمی‌خوراند.
4- فرومایه: نه خودش می‌خورد نه به دیگران می‌خوراند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
کارکنان بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های مشتری‌مدار توقع دارند چه ویژگی‌هایی در محیط کارشان حاکم باشد؟
1- برای مدیران شایسته و کارآمد کار کنند. 2- خودشان اندیشه کنند. 3- نتیجه نهایی کار خود را ببینند. 4- وظیفه خوشایندی به عهده آنها باشد. 5- از جریان کار مطلع شوند. 6- نظراتشان شنیده شود. 7- مورد احترام باشند. 8- از زحماتشان قدردانی شود. 9- به چالش دعوت شوند. 10- فرصت‌هایی برای بهبود مهارت‌های‌شان داشته باشند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
کارکنان مشتری نواز چه نقشی را در بنگاه اقتصادی و شرکت
مشتری‌مدار ایفا
میکنند؟
کارکنان مشتری‌نواز باعث جلب رضایت مشتری می‌شوند و جلب رضایت مشتری باعث افزایش سودآوری بنگاه و شرکت شده و مجدداً سودآوری زیاد بنگاه و شرکت به افزایش انگیزش کارکنان می‌انجامد و این دور همین‌طور ادامه دارد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
به چه کسانی در بنگاه اقتصادی و شرکت مشتری‌مدار کارکنان متعصب می‌گویند؟
کارکنان متعصب کسانی هستند که از کار کردن در آن بنگاه و شرکت احساس غرور میکنند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
کارکنان در بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های مشتری‌مدار عاشق چه چیزی هستند؟
کارکنان عاشق واضح بودن و شفافیت وظایف هستند. شفافیت وظایف باعث بروز تعهد و به آنها اعتماد به نفس می‌دهد مدیران با این روش می‌توانند تصمیم‌گیری را به کارکنان واگذار کنند و اجازه بدهند آنها بیش از گذشته در تصمیم‌گیری‌ها دخالت کند. تعهدی که ما نسبت به هم داریم باعث رشد و شکوفایی شخصیت و استعدادهای کارکنان می‌شود اگر نیروها درباره خودشان احساس خوبی داشته باشند به یک رابطه برنده – برنده دست یافته‌اند این کارها به آنها اجازه می‌دهد که خودشان را به‌عنوان یک فرد ببینند و به اهداف فردی خودشان دست پیدا کنند و این کار را در قالب بنگاه و شرکت انجام دهند که آن هم به نوبه خود دارای یک هدف است این کار باعث می‌شود افراد عملکرد ویژه‌ای داشته باشند.
برگرفته از کتاب کسب وکارموفق چگونه
خواست یک کارمند از مدیر بنگاه و شرکت چیست؟
خواست یک کارمند این است: «به من بگو از من چه کاری می‌خواهی و چرا، سپس اجازه بده به من به آن کار بپردازم. اگر نتوانستم آن را درست انجام دهم، مرا راهنمایی کن تا بدانم کجای کارم اشتباه بوده است. اما، آشوب به پا نکن!!!
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
به‌طور کلی انسان‌ها از لحاظ دانائی و قدرت یادگیری به چند گروه تقسیم می‌شوند؟به پنج گروه تقسیم می‌شوند.1- انسان فرزانه 2- انسان خردمند 3- انسان خردجو 4- آدم عامی 5- آدم جاهل
انسان فرزانه کیست؟ انسانی است خردگرا که با هوش فطری خود قدرت درک مفاهیم پیچیده و عمیق را دارد و دانایی خود را در جهت خیر مردمان به‌کار می‌گیرد. انسانی که در موقعیتی برتر از هنجارهای اجتماعی قرار دارد رفتار و گفتارش حکیمانه (مبتنی بر خیر و مصلحت و با توجه به امکانات) است.
انسان خردمند کیست؟ کسی که از تجارب دیگران به خوبی بهره می‌گیرد و آموختن برایش لذت بخش است و با لذت و عشق می‌آموزد و بدون تنگ نظری آموزش می‌دهد اگر چه ممکن است برای فعالیت‌های عملی عام‌المنفعه داوطلب نباشد اما مانع و بازدارنده دیگران هم نیست او آثار هر رفتار کلامی و غیرکلامی خود را ارزیابی می‌کند که تا چه حد او را به هدفش نزدیک‌تر کرده است.
انسان خردجو کیست؟ کسی است که ارزش دانایی را می‌داند و علی‌رغم اینکه بر حسب عادات آموختن برایش دشوار است با این حال به طرق مختلف در این راه گام برمی‌دارد.
آدم عامی کیست؟ کسی که به‌طور کلی ارزش دانایی را آنچنان که باید نمی‌داند و طبعاً برای کسب دانایی تلاش نمی‌کند ولی ادعای دانایی هم ندارد. فرد عامی که براساس غرائز و عاداتی که خود علل و منشاءآنها را نمی‌داند، عمل می‌کند و هیچ کوششی در جهت اثبات یا اصلاح و یا تغییر باورها و رفتارهای خویش به عمل نمی‌آورد.
انسان جاهل کیست؟ کسی که نمی‌داند ولی خیال می‌کند که بسیار می‌داند. متعصب و متحیر است و فکر می‌کند که این دیگران هستند که نمی‌دانند او کسی است که احساس یک معرفت کاذب را می‌کند و بنابراین می‌تواند برای خودش و دیگران خطرآفرین باشد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
خودشناسی به این معنی است که افراد چگونه به خود نگاه کرده و براساس این نگاه چه احساسی پیدا میکنند.
