برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مدیران موفق افرادی هستند که تمام هم و غم خود را بر نتایج مورد نظرشان قرار میدهند و در این راه به هیچ کس یا چیزی اجازه نمیدهند مانع رسیدن آنها به این نتایج گردد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مدیران موفق افرادی هستند که تمام هم و غم خود را بر نتایج مورد نظرشان قرار میدهند و در این راه به هیچ کس یا چیزی اجازه نمیدهند مانع رسیدن آنها به این نتایج گردد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
راحتترین راه موفقیت برای مدیران موفق چه راهی است؟
راحتترین راه موفقیت برای مدیران استفاده از حرفها و تجربیات آدمهای موفق است.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مدیر موفق کسی است که محیط فرهنگی بنگاه و شرکت خود را که عاملی بسیار موثر در رفتارهای کارکنان است عمیقاً بشناسد و درک کند و آن را در جهت اجرای برنامههای بنگاه و شرکت بهکار گیرد.
مدیر موفق کسی است که راحتترین راه را برای رسیدن به موفقیت انتخاب کند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مهمترین وظیفه مدیر در بنگاه اقتصادی و شرکت مشتریمدار در قبال کارکنان چیست؟
مهمترین وظیفه مدیر این است که به توسعه وآموزش کارکنان خود همت کند مدیران میدانند. اگر کارکنانشان را رشد و توسعه ندهند اتفاقات بدی رخ خواهد داد. موضوعات قابل تأمل، در مورد یک بنگاه یا شرکت مسائلی است که در غیاب مدیر رخ میدهد. نه در حضورشان، بنابراین آنها مجبورند. کارکنانشان را ارتقاء دهند و تیمی ایجاد کنند که از کار کردن در آنجا لذت ببرند. حال اگر کارکنان از خدمت کردن به مشتریهایشان خوششان نمیآید شغل مناسبی انتخاب نکردهاند رفتن به یک بنگاه و شرکت خوب باعث ایجاد و احساساتی میشود که هیچ تنش و اضطرابی ندارد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
منظور از اینکه مدیران بنگاه اقتصادی و شرکت مشتریمدار رهبری را بیاموزند یعنی چه؟
بیتردید اولین مهارتی که باید مدیران کسب و کار
داشته باشند. این است که به کارکنان نشان دهندکه قادر به رهبری هستند این کار باید
به دو طریق صورت گیرد
1- کارآیی خود را نشان دهند2- همچنین به
کارکنانشان بیاموزند خودشان اندیشه کنند و ابتکار عمل داشته باشند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
1- رهبری بیاموزند 2- توقعات کارمندان را بررسی کنند 3- بهگونهای رفتار کنند که بیانگر توجه باشد 4- به کارمندان به عنوان یک متخصص احترام بگذارند 5- هرگز باعث سرکوبی پیشرفت کارمندان نشوند. این پنج گام در کنار یکدیگر میتواند مدیران را به ایجاد محیط کار صمیمی و بهرهور سوق دهد.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
مدیران ارشد در بنگاهها و شرکتها باید دارای چه نگرشی باشند؟
آنان باید همیشه آیندهگرا، هدف گرا، نتیجهگرا، راهحلگرا و عملگرا باشند. مدیران ارشد همیشه انرژی فراوان دارند و دایماً در حرکت هستند. ابتکار زیادی دارند و همیشه بهدنبال راههایی هستند که کاری بیشتر از انتظار بکنند و فراتر از توقع همه ظاهر شوند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
10 علت مهم شکست رهبری در فعالیتهای اقتصادی چه میباشد؟
1- ناتوانی در سازماندهی: رهبری کارآمد، مستلزم سازمان دادن به امور و احاطه داشتن برآنهاست. هیچ رهبری آنقدرها گرفتار نیست که به وظایف رهبری خود عمل نکند. کسی که در جایگاه رهبری اذعان میکند که تحت تأثیر شرایط نمیتواند در برنامههای خود تجدیدنظر کند، نداشتن کارآیی خود را اذعان کرده است. رهبران موفق باید به جزییات مرتبط با وظیفهاش احاطه داشته باشد. و البته معنای این حرف این است که او باید جزییات کار خود را به افراد لایق و کاردان بسپارد. 2- فقدان فروتنی: رهبران بزرگ مایل و راغبند که برای خدمت به دیگران تن به انجام هر کاری که توان انجامش را دارند بدهند. عبارت «بزرگترین شما کسی است که بیشتر به دیگران خدمت کند» واقعیتی است که تمام رهبران موفق آن را رعایت کرده و به آن احترام میگذارند.3- توجه داشته باشید که دنیا، به اشخاص، نه به دلیل علم و اطلاعشان، بلکه به خاطر کارشان و بهخاطر ترغیب دیگران به کار پاداش میدهد.4- ترس از رقابت پیروان: رهبری که از پیروان خود میترسد که جای او را بگیرند دیر یا زود به این مصیبت گرفتار میشود. رهبر توانا اشخاص را پرورش میدهد که بتواند به اراده خود هر بخش از کارش را به آنها واگذار کند. تنها اینگونه است که یک رهبر میتواند کار خود را تکثیر کند و به جنبههای مختلف امور توجه نماید. یک رهبر مؤثر و کارآمد میتواند به کمک دانش شغلی و خاصیت مغناطیسی شخصیت خود، کارآیی دیگران را افزایش داده، آنها را به ارائه خدمات بهتر تشویق کند. 5- فقدان تصور و تخیل: رهبر بدون داشتن قدرت تصور و تخیل نمیتواند با شرایط اضطراری روبرو شود و برنامهای بریزد که پیروان خود را بهگونهای مؤثر هدایت کند.6- خودخواهی: رهبری که همه موفقیتهای پیروان را به پای خود مینویسد مطمئناً دیگران را دلخور میکند. رهبر واقعی هرگز چنین ادعایی ندارد. رهبر بزرگ کسی است که همۀ موفقیتها را به همکاران خود نسبت میدهد زیرا بهخوبی میداند که اغلب اشخاص صرفنظر از دریافت دستمزد به شناخت و اعتبار خود علاقمند هستند. 7- افراط: پیروان، به رهبری که دامن اعتدال را نگه نمیدارد احترام نمیگذارند. از آن گذشته بیاعتدالی، در انواع و اقسام خود مداومت اشخاص را نابود میکند. 8- فقدان صمیمیت: رهبری که نسبت به شرکت و بنگاه، همکاران زیردست و بالا دست خود صمیمی نیست، نمیتواند مدتی طولانی به کار رهبری ادامه دهد. نداشتن وفاداری و صمیمیت انسان را تا حد ذرات خاک تنزل مقام میدهد و او را به موقعیتی که زیبنده او است تنزل میدهد. فقدان وفاداری یکی از علل مهم شکست و ناکامی در بسیاری از اشخاص است. 9- تأکید بر اختیار و اقتدار: رهبر کارآمد همکارانش را تشویق میکند. رهبر موفق هرگز در دل همکاران خود ترس و هراس نمیکارد. رهبری که سعی دارد همکارانش را با مقام و اقتدارش تحت نفوذ قرار دهد، در شمار کسانی است که به رهبری توأم با زور علاقمند هستند. رهبر واقعی جز با عمل و رفتار خود نمیتواند رهبری خود را به دیگران ثابت کند. رهبر خوب کسی است که نسبت به همکاران خود همدردی میکند، آنها را درک و شرط انصاف را رعایت میکند.10- تأکید بر سمت و عنوان: رهبر شایسته به سمت و عنوان خود برای ایجاد احترام در همکارانش نیاز ندارد. کسی که بیش از اندازه بهعنوان خود تکیه میکند جز این چیزی که به آن تکیه کند، ندارد. درهای اتاق رهبر واقعی به روی همۀ کسانی که مایل به ملاقات او هستند باز است. محل کار رهبر واقعی مبری از تشریفات رسمی و دست وپاگیر است.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
تفاوت رهبران آرمانگرا و غیرآرمانگرا در بنگاه و شرکت چه میباشد؟
رهبران آرمانگرا
1- همواره آرمان و ارزشها را
بیان میدارند.2- با کارکنان کلیه سطوح، بهطور منظم در ارتباط هستند.3- پذیرنده،
اظهارگر، حامی و «داغ» هستند (کارکنان و نظرات آنها را برمیانگیزاند) 4- در خصوص
اهداف آینده و نگاه راهبردی بلندمدت سخن میگویند.
5 - به نقاط قوت توجه مینمایند. 6- مشهود
و در دسترس هستند.7- شنوندگان خوبی هستند.
رهبران غیرآرمانگرا
1- مشکلات روزانه را
حل، و تصمیمات روزانه میگیرند.2- با کارکنان زیر دست خود ملاقاتهای رسمی
دارند.3-کنارهگیر، منطقی، انتقادگر، و «سرد» هستند (کارکنان و نظرات، تنها پاسخ
تحلیلی را از سوی آنها بر میانگیزاند). 4 – بهطور عمده
درخصوص فعالیتهای جاری و کوتاهمدت سخن میگویند. 5 - به نقاط ضعف توجه مینمایند.
6- بهندرت دیده میشوند و زمانی برای
صحبت کردن ندارند.7- چیزی نمیشنوند.