برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
منظور
از اینکه مشتری رییس و پادشاه شماست، یعنی چه؟
او همان رییس و پادشاهی است که باید رضایتش را جلب کرد،
چون همه چیزهایی که شما مالک آن هستید مشتری پولش را داده است. او برای شما خانه،
خودرو و لباس میخرد، او خرج مرخصی شما و سفرهایی را که میگذرانید، تعطیلاتی را که
میروید، میپردازد. او هزینه تحصیل فرزندانتان را پرداخت میکند. شما هر چه ترفیع
شخصی در طول عمرتان میگیرید او به شما میدهد و بالاخره او همان کسی است که اگر
موجبات نارضایتیاش را فراهم کنید شما را اخراج خواهد کرد. پس این مشتری که رییس
شماست دو کار بیشتر انجام نمیدهد:
1-
یا شما را نگه میدارد؛
2-
یا شما را اخراج میکند.
پس باید کاری کرد که این رییس، ما را نگه دارد و
اخراجمان نکند. اگر رئیس ما را اخراج کند باید بنگاه و شرکت خود را تعطیل کنیم، بنابراین
باید با همه توان در جهت رضایتش گام برداریم؛ حتی فراتر از انتظارش. حال این مشتری
که پادشاه شماست دو کار بیشتر انجام نمیدهد:
1-
پول میدهد؛ یعنی آنقدر به شما پول میدهد که شما نمیدانید چه کار کنید.
2-
اگر نافرمانی کردید گردن شما را میزند. پس باید کاری کرد که او به ما پول بدهد و گردن
ما را نزند.