برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
مسائل و اولویت هایی که هر مدیر در هر سطحی به آن رو به رو است چه می باشد؟
هر مدیر در هر سطحی، در برهه ای از زمان با مسائل و اولویت هایی روبه رو می شود: در مقطعی، انگیزش کارکنان در اولویت برنامه های او قرار می گیرد؛ در زمانی دیگر، باید به تعدیل نیرو با کمترین عوارض و پیامدها برای کارکنان و شرکت همت گمارد؛ در برهه ای دیگر، باید به اصلاح فرآیندها و ساختارهای سازمانی بپردازد؛ شاید روزی ناچار باشد میان مدیران ارشد یا برای یک مشتری تاثیرگذار، یک سخنرانی داشته باشد یا گزارشی مکتوب از عملکرد خود و واحد متبوعش بنگارد.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
مربی کیست و وظیفه او چه چیست؟
مربی کسی است که در دسترس است نه یک فرد دارای مقام در یک شهر دوردست. مربی های خوب باید چیزی بیش از یک مقام تشریفاتی باشند. آنها باید قوانین ونحوه اجرای بازی را بشناسند. مربی ها را نمی توان موفق قلمداد کرد مگر آن که تیمشان به پیرروزی دست پیدا کند. وظیفه یک مربی این است که به ستاره ها کمک کند تا بدرخشند وبه تیم ها کمک کندتا پیروز شوند یک مربی وظیفه اش را این گونه تشریح می کند وظایف و مسئولیت های خودم را در قالب کمک به ایجاد فضایی می بینم که در آن کارکنان درباره محل کارشان وکاری که انجام میدهند احساس خوبی داشته باشند بخشی از این کار از این طریق انجام می گیرد که آنها بدانند ارزش واحترام دارند واین که بدانند این فرصت را دارند تا هر کاری را که تمایل دارند در شرکت انجام دهند . من مسئول ایجاد فضایی هستم که در آن افراد آموزش های لازم را ببینند و به آنها بازخورد داده شود ، توسعه شغلی برایشان در نظر گرفته شود وکارها واقداماتشان تقدیر شود اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم سایر امور بر وفق مراد خواهد بود . ابتدا باید مربی گری کرد وباز هم مربی گری کرد باید در ابتدا به افراد کمک کنید وسپس باز هم به آنها کمک کنید مربی گری کمک کردن است. نه اخراج کردن همه می توانند مربی هم باشند شما باید مربی افرادی باشید که بالاتر هم سطح وپایین تر از خودتان هستند. مربی گری یعنی کمک به افراد در جهت شناسایی مشکلات ویافتن راهکارهای مناسب برای آنها هر کسی می تواند مربی هرکس باشد . مربی گری را می توان آموخت ودرس داد اما فقط به شرطی که مربی مذکور فکر نکند که خودش همه چیز را می داند.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
یک مدیر و تاجر و فروشنده موفق کیست؟
یک مدیر و تاجر موفق کسی نیست که اصلاً اشتباه نکند و یا کمتر اشتباه کند ، بلکه به دلیل جرات ریسک پذیری ، اشتباهات زیادی را مرتکب می شود ولی فرقش با دیگران در این است که اشتباهات او به هیچ وجه تکرار نمی شود .به اصطلاح از یک سوراخ بیش از یکبار گزیده نمی شود.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
مدیر کیست؟
*-مدیر کسی است که وظیفه دارد ابزار و وسایل کار و امکانات مادی یک بنگاه وشرکت را به همراه منابع انسانی در جهت اهداف تعیین شده شرکت به کار اندازد. بهترین و مجرب ترین مدیر دنیا با نیروی انسانی کارآمد می تواند به هدف خود برسد.
*-مدیر کسی است که دارای علم و هنر ایجاد ارتباط بین متغیرهای مختلف در راستای اهداف بنگاه و شرکت را داشته باشد .
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
بیست اصل از فرمان حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر در باب مدیریت چه می باشد؟
1-در همه کارها خدا را ناظر دانستن و با او در ارتباط حقیقی بودن .
2- خود را به زیور تقوا آراستن ،خود نگه دار بودن ، پیرو هوی و هوس نفس نبودن.
3- خود را خدمتگزار مردم تلقی کردن ، در خدمت آنان بودن و کار کردن برای آنان را وظیفه دانستن .
4- همواره با مردم جامعه در ارتباط بودن و از آنها فاصله نگرفتن.
5- با افراد به عدل رفتار کردن و تبعیض روا نداشتن .
6- در مسائل خود پیشقدم شدن و سرمشق قرار گرفتن و عامل به رفتار بودن.
7- از ریا پرهیز نمودن .
8- وفا به عهد کردن .
9- از لغزش دیگران گذشتن .
10- به افراد شخصیت دادن و با مردم خوش برخورد بودن و با ارباب رجوع ملاطفت نمودن .
11- همواره هدف داشتن و از خداوند درخواست توفیق در هدف داشتن .
12- برنامه داشتن و به برنامه ریزی معتقد بودن.
13- نظم داشتن و به نظم و انضباط پایبند بودن .
14- سازماندهی (تقسیم کار) کردن و واگذار کردن کارها به افراد شایسته .
15- بر کار افراد نظارت کردن و ارزشیابی نمودن .
16- به اصل تشویق و تنبیه در اداره کردن معتقد بودن .
17- با افراد پرهیزکار مشورت کردن و بعد تصمیم گرفتن.
18- در کسب ارتباط، نگاهش همواره خود را بنده خدا دانستن .
19- جدی بودن در تمام کارها و نیک دقت کردن .
20- از احوال مدیران قبلی عبرت گرفتن .