ایران ثروت

مدیریت کسب و کار

مشتریان برای چند نیاز اقدام به خرید می کنند-برگرفته از ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

 

مشتریان با هدف رفع دو گروه از نیازهای‌شان اقدام به خرید می‌کنند:

1.   نیازهای مادی:نیازهای مادی درواقع نیازهاواحتیاجات عملی هستند که مستقیما ازطرف مشتری ابراز(گفته) می‌شوند.محدویت‌های مادی ومحیطی از این قبیل هستند.به‌طور مثال یک مشتری ممکن است پول کمی برای خرید خودرو داشته باشد یامشتری دیگری به شرکت اعلام کند که به دستگاه فتوکپی نیاز دارد. (میزان هزینه زمان ومحل - حجم و تعداد کیفیت محصول نوع محصول) اگر چه این گروه ازنیاز‌ها جزئ موانع فروش محسوب می‌شوند ولی یک فروشنده باتجربه،مشتری خود را به منعطف بودن دراین موارد ترغیب وتشویق می‌کند. یعنی با بهره‌گیری از روش‌های مذاکره سعی می‌کند اثر این سدها ومحدودیت‌هارا بر فروش کم کند. این نیاز‌ها به فروشنده نشان می‌دهد که چه گروه از محصولات درچارچوب نیازها ومحدویت‌های مشتری می‌تواند قرار داشته باشد وچه محصولاتی در این چارچوب قرار ندارند. ولی در عین حال این نیازها به فروشنده نمی‌گوید که در نهایت مشتری کدام محصول راانتخاب خواهد کرد وچرا مشتری مااین نیاز‌ها را دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

نه گام طلایی برای جذب مشتری-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از مشتری چک سفید

1

 

1- برای جذب مشتری جدید هیچ گاه از مشتری قدیمی غافل نشوید

اگرچه جذب مشتری جدید کاری جذاب است، ولی اگر مشتری قدیمی چنین بپندارد که اهمیت خود را از دست داده است از شما دور خواهد شد.

2- پس از بروز مساله(از نظر ارتباط با مشتری)هر چه سریع‌تر آن را حل کنید

هیچ کالا یا خدمتی نمی‌تواند برای همیشه کامل باشد. در ارتباط بنگاه وشرکت با مشتری امکان دارد، مسئله یا شکایتی به وجود بیاید.اگربنگاه وشرکتی بتواند ثابت کند که در برابر مشتری پاسخ‌گواست و برای او ارزش قائل شود، در آن صورت شکایت تبدیل به ابراز نظر مثبت و موجب افزایش وفاداری مشتری خواهد شد.معمولا افراد آخرین رویداد را بیشتر در ذهن خود نگه می‌دارند و اگر آخرین رویداد این باشد که بنگاهبرای حل مسئله دریغ نکرده است، این اقدام می‌تواند موجب حفظ و تقویت ارتباط با مشتری شود.کل داستان در این است که مشتریان ناراضی بیش از مشتریان راضی، دوست و رفیق دارند.از همین دیدگاه تمایل بیشتری دارند که درباره حرکت نامناسب یک بنگاه و شرکت یا نارضایتی خود از یک محصول و خدمات به دوستان، خانواده و همتایان بگویند، ولی درباره خوبی بنگاه یا شرکت سخن زیادی بر زبان نمی‌آورند.

3- همیشه حالت بدون باخت به وجود بیاورید

هیچ گاه نباید مشتری بازنده باشد. اگر در یک معامله مشتری بازنده باشد، احتمال کمی وجود دارد که باز هم به آن بنگاه وشرکت مراجعه یا از همان محصول استفاده کند.در اینجا دو راه حل وجود دارد که هم مشتری و هم فروشنده می‌توانند برنده باشند:

الف) فروشنده برای حفظ مشتری و افزایش وفاداری او در مواردی سود کم را تحمل کند، البته برای یک دوره کوتاه‌مدت.

ب) دادن پاداش بابت وفاداری مشتری که در نتیجه آن در هر معامله سود فروشنده اندکی کمتر می‌شود، ولی با افزایش تعداد مشتری‌ها این کمبود جبران خواهد شد.

4- همیشه حق با مشتری نیست، ولی مساله مهم تفهیم این موضوع به مشتری است

گاهی مشتری، مرتکب اشتباه می‌شود.امکان دارد مشتری انتظارات نامعقولی داشته باشد.این یک واقعیت است که بنگاه وشرکت بدون مشتری نمی‌تواند وجود داشته باشد، اما کارکنان واحد فروش باید بتوانند به مشتری تفهیم کنند که اشتباه از جانب او بوده است، ولی باید در این کار ظرافت عمل وجود داشته باشد.

5- مشتری خواستار لذت است نه فقط تامین رضایت

فقط تامین رضایت مشتری موجب ایجاد وفاداری وی نسبت به بنگاه وشرکت نخواهد شد،بلکه لذت بردن از محصول و خدمات موجب افزایش وفاداری خواهد شد. اگر بنگاه‌ها بتوانند با مشتریان صمیمی شوند و به خواست مشتری گوش دهند موجب خواهند شد که آنان از این رابطه لذت ببرند. برای اینکه مشتری از محصول لذت ببرد نباید هزینه محتمل شود. اگر خدمت ارائه شده از حد انتظار بیشتر باشد، موجب لذت بردن وی از این خدمت خواهد شد.

6- نباید فراموش کرد که مشتری حق انتخاب دارد

از آنجا که بازارها روزبه‌روز بیشتر می‌شوند، هیچ بنگاه وشرکتی نمی‌تواند در مورد وفاداری مشتریان مطمئن باشد. بسیاری از مشتریان به ظاهر راضی به محض اینکه روزنه‌ای پیدا شود به بنگاه و شرکت رقیب روی می‌آورند. هر بنگاهی که متوجه وجود فرصتی شود باید تماس‌های خود را با مشتریان بیشتر و رابطه را تقویت نماید. یک تلفن به مشتری برای آگاهی از دیدگاه وی درباره خرید می‌تواند رابطه را تقویت نماید.

7- برای پی بردن به خواست مشتری به حرف‌های او گوش فرا دهید

زمانی که بنگاه وشرکت‌ها تصمیم می‌گرفتند چه محصولی را عرضه کنند و سپس آن را به مشتری تحمیل می‌کردند به سرعت به پایانرسیده است. تنها راهی که می‌توان متوجه خواست مشتری شد این است که به حرف‌های آن‌ها گوش فرا دهیم. اگر کسی حرف بزند و ما به او گوش ندهیم، با ما خداحافظی خواهد کرد. ارتباط بامشتری بر پایه همین اصل قرار دارد. یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای از دست دادن مشتری این است که آن‌ها را نادیده گرفته و به آن‌ها توجه نکنیم.

8- درباره کالا و خدمات دیدگاه مثبت داشته باشید

کسانی که برای یک بنگاه وشرکت کار می‌کنند باید در مورد آن بنگاه وشرکت و محصولات آن همواره تصویر مثبتی به مشتری ارائه کنند.

9- خود را به‌جای مشتری بگذارید تا احساسات او را درک کنید

همیشه ارزش آن را دارد که خود را به‌عنوان مشتری بدانید که به بنگاه وشرکت وارد می‌شود. همیشه خود را به‌جای مشتری بگذارید و آنگاه بپرسید: آیا این بنگاه وشرکت از ورود من استقبال به عمل می‌آورد؟ هر قدر مشتری را بیشتر درک کنید توازن بین مشتری و محصول به صورتی درمی‌آید که کفه ترازو به نفع مشتری سنگین‌تر خواهد شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

پنجاه روش جذب مشتری-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

 

الف- جذب مشتری

1- با رفتاری قدرشناسانه و حاکی از سپاس‌گزاری آغاز کنید.

۲- تلاش کنید افراد نالایق را برای کارتان آموزش ندهید.

۳- ارزیابی واقع‌گرایانه و سازمان‌یافته‌ای را انجام دهید.

۴- قضاوت نکنید، همه را بهترین فرض کنید.

۵- به آینه نگاهی بیندازید (خوش‌تیپ کنید!).

۶- ظاهر محیط خود را ارزیابی کنید.

۷- نقش یک پژوهشگر را بازی کنید (سایر حرفه‌ها و خدمات را نیز بررسی کنید).

ب- فروش رقابتی

8- موفقیت‌های خود را به آگاهی عموم برسانید.

۹- شهروندی نمونه باشید.

۱۰- در جریان نظرها و درخواست‌های تازه تجاری قرار بگیرید.

۱۱- از تکنولوژی‌های نوین ارتباطی بهره‌مند گردید.

۱۲- تلاش خود را برای شناختن مشتری‌های دست اول به کار گیرید.

۱۳- در حرفه خود فقط به ارائه کارت ویزیت اکتفا نکنید.

۱۴- در تبلیغات خالق تصاویر و تصورها باشید.

۱۵- واحدهای خدماتی خود و یا محصولاتتان را در نمایشگاه و یا ویترین مغازه‌ای به نمایش بگذارید.

۱۶- نمایشگاه‌های کوچک و بزرگ تجاری را مورد ارزیابی قرار دهید.

۱۷- به نشر کتاب مبادرت ورزید.

۱۸- به مشتریان بالقوه خود آموزش دهید.

۱۹- نام حرفه خود را در کتاب اول بیاورید.

۲۰- با مشاغل دیگر ادغام شویدتا زمینه فعالیت شما گسترش یابد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

اصول داشتن برخورد مناسب با مشتری-برگرفته از ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

12

 

آن‌هابرای داشتن برخوردی مناسب با مشتری می‌بایست چهار اصل را مورد توجه و عمل قرار دهند:

1- شخصیت مناسب:برخی افرادی که به بازاریابی علاقهزیادی دارند، معتقدندکه همۀ افراد به نوعی بازاریابند؛ چون در طول زندگی و در روابط و مناسبت‌های متعدد از مهارت‌های بازاریابی استفاده می‌کنند. ولی واقعاً نمی‌توان همۀ افراد را بازاریاب دانست. مثل اینکه، همۀ ما می‌دانیم که در حین ابتلا به سرماخوردگی باید از خوردن بستنی پرهیز نمود، ولی با دانستن این عمل، همۀ ما پزشک نیستیم. بنابراین، بازاریابی هم مثل مشاغل دیگر، شخصیت، توان و دانش منحصر به خودش را می‌طلبد؛ در نتیجه هر کسی نمی‌تواند بازاریاب باشد مگر آنکه از شخصیت، توان و دانش بازاریابی برخوردار باشد. شخصیت، ترکیبی از رفتار درونی و بیرونی یک انسان است که به صورت یک سلسله رفتارهای قابل رویت و بررسی، نمود می‌یابد. بر این اساس می‌توان شخصیت افراد را برحسب شغل آن‌ها نیز دسته‌بندی نمود.

بازاریابی، شغلی مناسب برای کسی است که شخصیت بازاریابی داشته باشد. شخصیت شغلی، امری اکتسابی است؛ یعنی می‌توان شخصیت متناسب با یک شغل را به دست آورد؛ یعنی می‌توان بازاریاب شد.

شخصیت یک فرد بازاریاب، در فرم ایده‌آل، نکات فراوانی برای توجه و بررسی دارد؛ شامل: برون‌گرایی / اهل تعامل و ارتباط/ قدرت بیان مناسب/ قدرت نفوذ و تأثیرگذاری/ نظم/ تمایل بالا به یادگیری/ درک مناسب شکست و ناکامی/ پشتکار و تلاش فراوان/ هوش و تفکر بالا/ تعادل/ تشنگی برای جذب موفقیت و... تمام موارد بیان شده به دلیل علاقه و جهت‌گیری شخصی نیست؛ این‌ها همه مواردی هستند که موفقیت در بازاریابی را تضمین می‌کنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

فرمولی که تا پایان فعالیت کاربرددارد-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

کتاب مشتری چک سفید

اسم این فرمول «همراف» است. پنج حرف کلمه همراف مخفف هدف‌ها، مقاصد، راه‌حل‌ها، اولویت‌ها و فعالیت‌ها است.

1- هدف‌ها:هدف جایی است که می‌خواهید در پایان یک دوره مشخص زمانی به آنجا برسید؛ مثلاً هدف‌تان می‌تواند مقدار بخصوص فروش یا میزان بخصوص سوددهی در پایان سال باشد.

2- مقاصد: این‌ها هدف‌های فرعی هستند که باید به آن‌ها برسید تا بتوانید به هدف‌های طولانی‌مدت‌تان دست پیدا کنید. اگر هدف یک ساله‌تان رسیدن به مبلغ بخصوصی سود باشد، مقاصدتان می‌تواند در زمینه‌های فروش، بازاریابی، توزیع، تولید، کنترل هزینه‌ها، توسعه نیروی انسانی، فن‌آوری و ... باشد. با رسیدن به این مقاصد، به هدف‌های‌تان می‌رسید.

3- راه‌حل‌ها:راه‌حل روشی است که در مسیر دستیابی به هدف‌تان، برای رسیدن به مقاصدتان از آن استفاده می‌کنید؛ مثلاً در مورد فروش، راه‌حل‌تان این باشد که داخل شرکت یک گروه فروش ایجاد کنید. یا راه‌حل‌تان می‌تواند این باشد که تمام فعالیت‌های فروش را در قالب قراردادی به یک شرکت تخصصی فروش واگذار کنید. در یک راه‌حل فروش هم می‌تواند راه‌حل‌های فرعی متعددی وجود داشته باشد.

4- اولویت‌ها:چه چیزهایی را بایداول انجام بدهید. کدام اقلام مهم‌ترند و کدام اقلام کمتر اهمیت دارند. همیشه باید اولویت‌گذاری کنید.

5- فعالیت‌ها:این‌ها کارهای مشخص روزانه هستند که کاملاً واضح و با معیار‌های کارایی و مهلت مشخص به افراد مشخص واگذار می‌شوند.

اگرکاملاً به این روند توجه کرده باشیدهر فعالیتی براساس اولویت‌های فعلی تعیین می‌شود. تحقق این اولویت‌ها به نتیجه دادن راه‌حل منجر می‌شود. وقتی راه‌حل‌های‌تان عملی می‌شوند، به مقاصدتان می‌رسید و در پایان آن دوره زمانی به هدف‌تان که میزان مشخصی از فروش یا سوددهی بوده، دست پیدا می‌کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

زمان پر اهمیت برای بنگاه اقتصادی چه زمانی است؟-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

 

سه دقیقه اول

دقیقه اول:

به هر دلیلی که مشتری به بنگاه یاشرکت شما آمده باشد بایدظاهروبرخورد شما مناسب و خوشامدگویی‌تان گرم ودوستانه باشد؛ بی‌معطلی بگویید «درخدمت شما هستم» تا تاثیر رفتارخوبتان راپیشاپیش دراوبجابگذارید.

دقیقه دوم

احتمالا اوشروع به دیدن اطراف خود می‌کند، همه چیز را می‌بیند؛ کارخانه، طریقه چیدن کالا، ابزار ولوازم، شیوه رسیدگی به امور داخلی،شیوه صحبت کردن شما بامشتریان، شیوه صحبت کردن شما باکارمندانتان، و اگرهمه چیز عالی بود کارتمام است.

دقیقه سوم

شروع به فرستادن پیام‌هایی به مغز خود می‌کند مبنی براینکه به چه کسی مراجعه کرده است، حتی اگرمجبورشودکمی منتظربماند،درک خواهد کرد وبه دنبال نکات مثبت قضیه خواهد گشت.

ضمنااگر تصادفا در دقایق اولیه به مشتری خوشامدی گفته نشود، کارها به سرعت افت می‌کند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

رفتارهای برای جلب توجه مشتری چه می باشد-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از مشتری چک سفید

12

 

1- خودتان را جای آن‌ها بگذارید: اولین قدم در تشویق افراد به همکاری این است که بتوانید مانند آن‌ها بیندیشید. مسائل را از دریچه دید آن‌ها ببینید و تجزیه و تحلیل کنید.

2- کاری کنید که احساس کنند درکشان می‌کنید: ساعاتی را در کنارشان بگذرانید تا با شنیدن صحبت‌ها و درددل کردن با آن‌ها از ایجاد هرگونه آشوب و اغتشاش و هرج و مرج پیشگیری کنید.

3- در صورت امکان در تصمیم‌گیری‌ها مشارکتشان بدهید: برنامه‌های خود را با افراد در میان بگذارید و در اجرای برنامه‌ها از آن‌ها کمک بگیرید.

4- دستیابی به اهداف بزرگ‌تر: موفقیت شما در مشاجره جزئی یا انجام معامله‌ای کوچک، موفقیت کوتاه‌مدت به شمار می‌آید و تضمینی برای موفقیت شما در آینده نیست. مسائل اطراف را به دقت زیرنظر داشته باشید تا از بروز مشکلات احتمالی پیشگیری کنید. رفتاری متعادل داشته باشید تا در روابط خود با اعضا با مشکل مواجه نشوید، زور و قدرت تنها راه‌حل مسائل نیست.

5- ایجاد چشم‌انداز جدید: اهداف مورد نظر را برای کارکنان تشریح کنید، بکوشید تا با هدایت درست، افکار و نگرش آن‌ها را نسبت به مسائل تغییر دهید. مزایایی را برای افراد در نظر بگیرید تا به آینده امیدوار شوند.

6- زمان‌بندی: تمام درخواست‌ها را به ترتیب اولویت طبقه‌بندی کنید تا بتوانید آن‌ها را به موقع آماده کنید. وضعیت افراد را درک کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

برای اشاعه فرهنگ مشتری مداری چه باید کرد- برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

برای اشاعه فرهنگ مشتری‌مداری باید فعالیت‌های بسیار زیادی در بنگاه و شرکت انجام پذیرد. در این زمینه اولین و بیشترین فرد تاثیرگذار و مسئول، مدیر بنگاه است. یک مدیر باید سعی کند همواره به صورت یک الگو عمل کرده و از این طریق کارکنان خود را نیز به ترویج و استفاده از فرهنگ مشتری‌مداری تشویق نماید. در یک بنگاه و شرکت باید یک سری اقدامات را برای اشاعه این فرهنگ انجام داد که به شرح زیر ارائه می‌گردد:

1)اولین گام، ایجاد حس قدردانی در کارکنان است؛برای مثال از کارکنان خود بخواهید از مشتریانبنگاه و شرکت به‌خاطر خریدشان تشکر نمایند تا از این طریق، احساس ارزشمندی به مشتریان منتقل شود. در واقع این مشتریان هستند که به بنگاه و شرکت لطفکرده وازبنگاه وشرکت خرید می‌کنند و این‌طور نیست که بنگاه و شرکت به آن‌ها لطف می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

انواع مشتریان و تقسیم بندی های آن -برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

انواع مشتریان از نظر ارتباط با بنگاه و شرکت به چند گروه تقسیم می‌شوندهر کدام را توضیح دهید؟

گروه اول- مشتریان بیش از حد وفادار:اما ویژگی‌ها و اثرات این گروه؛آن‌ها به قدری به یک محصول، نام و کیفیت آن اعتماد دارند که با گذشت زمان در واقع یک رابطه شخصی با آن محصول برقرار می‌کنند و در واقع آن محصول را معرف خود می‌دانند و به خاطر مصرف این محصول به خود می‌بالند و در نهایت کار، این ارتباط برای این دسته مشتریان به صورت یک امر طبیعی در می‌آید و آن‌ها خود را بخشی از بنگاه و نه مشتری آن می‌پندارند. این گروه که مهم‌ترین بخش پایگاه مشتری را تشکیل می‌دهندباعث ثبات بنگاه و شرکت گردیده و برای رشد پایدار آن کمک‌های شایانی می‌نمایند. البته تبدیل یک مشتری به مشتری بیش از حد وفادار لازمه یک دوره بلندمدت بنگاه و شرکت در ارائه کالا و خدمات با کیفیت عالی می‌باشد و بنگاه همواره باید آمادگی رسیدگی به شکایات مشتریان را داشته و همواره به صورت مقتضی به آن‌ها رسیدگی کند. بنابراین وفاداری چیزی نیست که در یک لحظه زمان ایجاد شود، بلکه نیازمند یک سلسله داد و ستدهای موفقیت‌آمیز است.

گروه دوم- مشتریان بی‌وفا یا روی‌گردان از بنگاه: اما ویژگی‌های آن‌ها؛در واقع اگر بنگاه یک مشتری وفادار را به میزان زیادی ناراضی نماید آن مشتری از بنگاه و شرکت روی‌گردان خواهد شد و در این حالت این مشتری اقدام به ایجاد رابطه با رقیب می‌نماید. آنچه در این میان با اهمیت است این است که در این شرایط بنگاه و شرکت پیشین، دیگر نمی‌تواند اشتباه گذشته خود را به راحتی جبران نماید، زیرا جلب رضایت مجدد آن مشتری در حالی که پیوند وفاداری جدیدی با یک عرضه‌کننده و یا یک محصول با نام و نشان تجارتی جدید ایجاد کرده، بسیار دشواراست و نیازمند هزینه و سرمایه‌گذاری بسیار بالایی می‌باشد، البته این عدم وفاداری می‌تواند از سوی بنگاه و شرکت هم صورت گیرد. در این حالت بنگاه و شرکت به صورت آگاهانه کالا یا خدماتی را که در گذشته به یک مشتری وفادار عرضه می‌کرده به علت یافتن مشتری جدید یا گاهی مسائل دیگر عرضه ننماید که در این حالت منطقی است که مشتری قدیمی به سمت بنگاه و شرکت دیگری گرویده شود و این بزرگ‌ترین ضرر برای بنگاه و شرکت است.

گروه سوم- مشتریان شبه‌وفادار: اما شرایط بنگاه و وضعیت مشتریان؛این گروه ازمشتریان آن‌هایی هستند که به دلیل شرایط جوی، اقتصادی، محلی و... توسط یک سری عرضه‌کننده به‌خصوص گروگان گرفته شده‌اند، مثلاً شهری را تصور کنید که برای یک محصول خاص فقط یک برند، یک بنگاه و شرکت و یک عرضه‌کننده دارد، در نتیجه مشتری فوق مجبور به تهیه و رفع نیازش توسط همان بنگاه وشرکت می‌باشد. در این حالت مشتری شبه‌وفادار نامیده می‌شود، زیرا این مشتری راه دیگری ندارد و حتی در صورت نارضایتی باید نشانه‌هایی از وفاداری را از خود بروز دهد. در این شرایط بنگاه و شرکت نباید به حداقل نیازهای مشتریان خود فکر کنند، بلکه باید سعی در کسب رضایت آن‌ها نماید تا آن‌ها را به مشتریان وفادار به خود تبدیل کنند. در این شرایط یک بنگاه و شرکت می‌تواند با کسب رضایت مشتریانش، حالت انحصاری به محصولات خود داده و ترسی از آینده نداشته باشد،البته بنگاه‌ها و شرکت‌ها باید در نظر داشته باشند که به دلیل رشد اطلاعات مشتریان و افزایش رقابت جهانی، شرایط اقتصادی هرگز ثابت نبوده و اگر در آینده این مشتریان گروگان گرفته شده ناراضی باشند به محض باز شدن شرکت و بنگاه رقیب، بنگاه و شرکت پیشین را ترک خواهند کرد تا حتی برای امتحان هم شده بنگاه و شرکت رقیب را مورد قضاوت قرار دهند و در این شرایط اگر این مشتریان به بنگاه و شرکت رقیب وفادار شوند بنگاه وشرکت پیشین با شکست شدیدی مواجه خواهد شد.

گروه چهارم- مشتریان ضدوفادار یا مشتریان ناآرام:اما ویژگی‌های این گروه از مشتریان؛ آن‌ها همواره در پی ارزان‌ترین محصول و راحت‌ترین گزینه هستند. البته امکان دارد این مشتریان حتی نسبت به محصولی با نام و نشان تجاری خاص وفادار باشند، اما برای عرضه‌کننده این محصول، در گروه ضدوفادار قرار می‌گیرند و پیوسته شرکت‌ها و بنگاه‌های عرضه‌کنند را تغییر می‌دهند و اگر هم درباره علت این تغییر از آن‌ها سوال شود در پاسخ ارزان‌تر و راحت‌تر بودن را مطرح می‌کنند، ولی واقعیت این است که این گروه دائماًمایل به تغییرند. این گروه از جمله مشکل‌ترین کسانی هستند که بنگاه و شرکت با آن‌ها سروکار دارد. هیچ بنگاهی در تعامل با این گروه، هرگز نمی‌تواند در برخوردهای نخستین، مشتری ناآرام را شناسایی کرده و به نیازهای واقعی او پی ببرد، بلکهدر اثربرخوردهای پیاپی می‌تواند اندکی از نیازهای او را شناسایی کند. البته اگرچه امکان دارد بنگاه و شرکت بتواند این گروه را در بلندمدت راضی نماید و موجب رضایت کامل آن‌ها گردد، ولی باز هم این افراد به گروه‌های وفادار به بنگاه وشرکت نمی‌پیوندند و این بدان علت است که روحیه تغییرپذیری دارند. فقط امکان دارد به یک نام تجاری خاص وفادار گردند.

گروه پنجم - مشتریان خرابکار: اما ویژگی‌های آن‌ها و راه برون‌رفت از آن‌ها؛ این گروه می‌توانند همان افرادی باشند که در گروه مشتریان بیش از حد وفادار بنگاه و شرکت قرار داشته‌اند، ولی به علت تحقیر شدن و بی‌توجهی به دشمنان بزرگ بنگاه و شرکت تبدیل شده‌اند. به هنگام برخورد این افراد با بنگاه آن‌ها دیگر به دنبال رضایت یا نارضایتی از بنگاه نیستند، بلکه آرزوی انتقام و نشان دادن واکنش خشن را نسبت به بنگاه دارند. بهترین راه‌حل برای بنگاه‌ها در برخورد با این گروه این است که هر آنچه را که این گروه می‌خواهند به امید اینکه یک بار دیگر به صورت وفادار درآیند و یا حداقل دست از سر بنگاه بردارند به آن‌ها بدهد. این حالت مانند موردی است که عشق به تنفر تبدیل می‌شود.

مشتریان بنگاه‌های اقتصادی و شرکت‌های مشتری‌مداربه چند گروه تقسیم می‌شوند؟

1- مشتریان داخلی، 2- مشتریان خارجی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

مشتری از بنگاه اقتصادی وشرکت مشتری‌مدار چه می‌خواهد؟-بر اساس تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مشتری چک سفید

 

1- خودش تصمیم‌گیرنده باشد:پیشنهادات وگزینه‌هایی رادراختیارش قرار دهید،امایادتان نرود، اوباید اطمینان حاصل کند که برتصمیماتش کنترل دارد و تصمیم‌گیرنده نهایی خود او است.

2- دستیابی به اهداف:هرکاری که در ارتباط بااو انجام می‌دهید بایدموجب پیشرفتش شود.

3- احترام به او:هیچ‌کس دوست ندارد اورا احمق بپندارند.

4- یک خوشامدگویی دوستانه: این امر بسیارضروری است وباید ازسوی بنگاه وشرکت انجام گیرد.

5- بداندچه می‌گذرد:اینکه دقیقا چه کاری برایش انجام می‌دهید.

6- احساس امنیت: اینکه شمابافروش محصول خود به او، خواهان آسایش وایمنی‌اش هستید.

7- احساس مهم بودن: باید به رسمیت شناخته شود نبایدکم توجهی ببیندیامزاحم تلقی شود.

8- صداقت: مشتری این عصر آگاه است.او مایلاست مطمئن شود شما امین وصادق هستید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری