موفقیت توسعه پایداروصادرات درراستای اقتصاد مقاومتی چگونه ؟

امروز در دورانی به سر می بریم که در آن اقتصاد ملی و منطقه ای نیاز به تلاش مضاعف دارد . حلقه رقابتها در عرصه تجارت هر روز تنگ تر و پیچیده تر می شود و خلق مزیتها و تولید و صدور کالا و خدمات برپایه مزیتهای نسبی ورقابتی پایدار محور فعالیتهای اقتصادی قرار گرفته .بی تردید آینده از آن کسانی خواهد بود که با درایت و تدبیر وبا به کار گیری مناسب ترین روشها و ابزارها ، گوی سبقت را از رقیبان بی شمار و قدرتمند در امر تجارت خارجی می ربایند.ما نیز اگر بخواهیم درعرصه تجارت جارجی درراستای اقتصاد مقاومتی بدرخشیم راهی جز تجهیز و تربیت همه عوامل موثر در عرصه های تولید و تجارت نداریم . راهی نه چندان هموار راهی که شاید با تبیین محورهای اصلی بتوانیم شناخت کامل از آن داشته باشیم .



این محورها عبارتند از :

محور اول : باعملیاتی کردن اندیشه رهبری ،کشور باید به توسعه ای پایدار دست یابد ، به گونه ای که در تند بادهای سیاسی و اقتصادی برای همیشه همچون کوه استوار و پایدار بماند و کمترین آسیب های سیاسی و اجتماعی را به خود ببیند.

محور دوم : دستیابی به این توسعه پایدار، هزینه مند است . هزینه سنگین این توسعه و ارتقا آن از کجا ، با چه شیوه ای و چگونه باید تامین شود؟

محور سوم : وابستگی شدید و مصرفی وار به درآمدهای نفتی ممنوع شود .

شناخت شرایط ، موانع و چالشهای صادرات

شناخت شرایط ، موانع و چالشها ، مقدمه هر حرکت صحیح و علمی است . بی شک تولید کنندگان و صادر کنندگان ما که از نزدیک مشکلات و گرفتاریهای مقوله صادرات را لمس کرده و چشیده اند . به خوبی می دانند که :

1- کمبود اطلاعات و دانش فنی ، یکی از بزرگترین موانع جهش صادراتی در کشور ایران است .

2- در فرهنگ ما هنوز درک صحیح و مفهوم واحدی از مساله صادرات وجود ندارد .

3- قوانین ، مقررات و مراحل اجرایی آنها به دلایل مختلف برای دست اندرکاران امر صادرات روشن و شفاف نیست .

4- پتانسیلهای بسیار خوب تولیدی در گوشه و کنار کشور به دلیل نبود تشکیلات مناسب صادراتی معطل مانده است.

5- نیاز بسیاری از شرکتها ، کارگاههای متوسط و کوچک ، تعاونیها ، اتحادیه ها و مجامع مختلف تجاری و تولید به همکاریهای فنی مشخص ، بی پاسخ مانده است .

6- مراحل پیچیده و موانع بسیار در مسیر صادرات ، زمان و هزینه را به حدی افزایش می دهد که توان ایرانیان را در بازارهای جهانی می گیرد .

7- کم رنگ بودن رقابت در زمینه ارایه خدمات در بخش صادرات و عدم کارایی و گرانی این گونه خدمات انحصاری ، دسترسی سریع و رقابت گونه را در بازارهای هدف مشکل می سازد .

8- همچنان به نظر می رسد فاقد  یک سیاست راهبردی صادراتی و یک برنامه تجاری قطعی ومشخص هستیم .

9- نا هماهنگی اساسی بین وزارتخانه ها ونهادهای ذیربط ، تصویب بخشنامه های ضد و نقیض و بی دوام، ضربات مهلکی بر پیکر صادرات کشور وارد آورده است .

صادرات غیر نفتی یعنی دمیدن روح تازه در کالبد اقتصاد ایران

برای رهایی از اقتصاد تک محصولی و متکی به نفت لازم است صادرات غیر نفتی به عنوان                         اساسی ترین محور برنامه توسعه ، سرلوحه تمام فعالیتهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد .

برای ارتقاء پایدار صادرات غیر نفتی باید سه هدف عمده را دنبال کرد .

1- کمک به افزایش بینش و دانش صادر کنندگان و تولید کنندگان کالاهای صادراتی . در این محور وظیفه اصلی دولت ، افزایش میزان دانش و درک آنها از نظام تجاری حاکم بر دنیای کنونی است .

2- بازبینی قوانین و بخشنامه ها و تنظیم مجدد آنها به کمک تولید کنندگان ، صادر کنندگان و سایر دست اندر کاران و نهادهای صادراتی ، به گونه ای که نه تنها با یکدیگر منافات نداشته باشند ، بلکه هدفی جز تسهیل درامر  صادرات کشور نداشته باشند .

3- شناسایی شیوه های دستیابی به یک استراتژی صادراتی واحد و خلل ناپذیر در کشور و کمک به فضل بندی ومتمایز  کردن استراتژیهای خرد ( در حد بنگاهها) و استراتژیها و رهیافتهای کلان به صورت مستقیم و روشن ، به طوریکه قوانین به راحتی قابلیت اجرا داشته باشند .

برای تحقق اهداف لازم است دو فعالیت شکل گیرد .

فعالیت اول مخاطب شناسی صحیح ، سربازان اصلی این جبهه عظیم ، تولید کنندگان  صادر کنندگان هستند و هر فعالیتی باید در جهت آگاهی و صلاح این گروه انجام گیرد .

بررسی موانع درون زا یا درون سیستم ، راهبردهای اولیه تحقق فعالیت اول است. موانع و مشکلات درون سیستم به طور عمده از نبود بینش و درک کافی و بی اطلاعی اجزا سیستم از روشها و تکنیکهای موجود در امر تجارت است . به تعبیر دیگر این قبیل مشکلات و موانع باید بوسیله اجزای تشکیل دهنده سیستم صادرات کشور بر طرف شود ، که همانا عبارتند از رسیدن به «بینش » و دستیابی به «درک و دانش » صحیح و یافتن «روش» و نهایتاٌ انجام عملیات « بدر» . در این میان عملیات باید به گونه ای انجام پذیرد که ساختاری ، نهادینه و پایدار شود .

از سوی دیگر برخی دیگر از مشکلات نیز وجود دارند که از آن جمله می توان به مشکلات برون سیستم یا موانع برون زا اشاره کرد . به عبارت دیگر این قبیل مشکلات مسایلی هستند که اجزای تشکیل دهنده سیستم ( تولید کنندگان و صادر کنندگان ) ، به طور مستقیم در برطرف ساختن آنها تاثیر گذار نیستند . مانند قوانین و مقررات ، بخشنامه ها ، سیاستهای کلان اقتصادی ، دیپلماسی کشور و ... که با سیاستگزاریهای کلان کشور در ارتباط است و نیازمند راهکارهای مناسب  خود           می باشد . راهکارهایی که از آنها به عنوان استراتژی کلان یا برون سیستم نام برده می شود.

فعالیت دوم ، رسیدن به مزیتهای رقابتی جدید و حفظ مزیتهای نسبی

 از جمله موانع نظام برنامه ریزی ایران در طول چند سال اخیر ، نبود یک جسم جغرافیایی و کالبد پتانسیل منطقه ای بوده است به تعبیری دیگر ، در نظام برنامه ریزی ما کمتر بینش و نگرش منطقه ای و آمایشی حاکم بوده است و این بخش های اقتصادی بودند که اهداف ، استراتژیها و حتی تکنیک های رسیدن به آنها را بر مناطق تحمیل کرده اند پس لازم است برای توسعه صادرات برنامه ریزی منطقه ای و آمایشی در استانها صورت گیرد .

نشانه های ارتقاء و توسعه یافتگی صادراتی چیست ؟

لازم است برای توسعه یافتگی صادرات معیار و سنجش هایی اعمال شود تا بتوان بر اساس آن ادعا کرد که به توسعه یافتگی صادرات دست یافته ایم .

حال اعم معیارهای ارتقاء و توسعه یافتگی عبارتند از :

1- تشخیص صحیح و موثر از مفهوم عنصر کلیدی صادرات در توسعه اقتصادی : اگر تمامی ادبیات به کار رفته شده در امر برنامه ریزی به ویژه جهت گیریهای استراتژیک برنامه های اقتصادی دولت به گونه ای باشد که بیانگر موضوع ً توسعه صادرات  ً به عنوان محور اصلی توسعه اقتصادی باشد ، در گام اول به این معیار دسترسی پیدا کرده ایم . در غیر این صورت اولین گام را اشتباه                       برداشته ایم.

2- ایجاد شرایط برای به کار گیری استراتژیهای صادراتی : اگر صادرات به عنوان یک استراتژی ملی تلقی شود باید در تمامی تصمیمها و سیاستگزاریهای استراتژیک پیرامون محور صادرات ، تغییر حاصل شود به عنوان مثال :

* تغییر استراتژیک در دستگاه دیپلماسی کشور پیرامون محور صادرات

* تغییر استراتژیک در دستگاهها و وسایل فرهنگ ساز کشور پیرامون محور صادرات

*تغییر استراتژیک برنامه ریزیهای منطقه ای و آمایش سرزمین ، پیرامون محور صادرات

* تغییر استراتژیک تخصیص های مالی و اعتباری بودجه های دولتی پیرامون محور صادرات

3-توسعه و تنوع کالایی و توسعه بازار : قویترین معیار قابل سنجش در این زمینه ، تنوع کالایی است . برای حفظ مزیت نسبی و ایجاد مزیتهای رقابتی چاره ای جز تنوع بخشیدن به کالاهای صادراتی نیست. هر چه این تنوع بیشتر باشد بیانگر ارتقا صادراتی بیشتر است.

منظور از توسعه بازار عبارت است از : ساماندهی بازار مصرف داخلی ، به گونه ای که دیگر کالا صرفاٌ برای بازار داخلی تولید نشود و تولید کننده قبل از تولید هر کالا باید نحوه تسخیر بازارهای خارجی را مد نظر قرار دهد .

4- ورود صحیح به بازارهای جهانی : صادر کنندگان باید به گونه ای تربیت شوند که از بازار های جهانی و سیاستهای حاکم بر تجارت بین الملل شناخت کامل داشته باشند. البته این تربیت صرفاٌ برای صادر کنندگان نیست ، بلکه مسئولان ، دولتمردان و سیاستگزاران را نیز در بر می گیرد . آنها هم باید به گونه ای آموزش بینند که آمادگی ورود به شرایط جدید را داشته باشند .

5- دسترسی سریع و صحیح به شبکه های اطلاعاتی :

- ایجاد نقاط تجاری در حد اقل پنج نقطه کشور که اطلاعات به روز به صادر کنندگان و تولید کنندگان ارایه کند .

- ایجاد پایگاههای اطلاعاتی استانی متصل به شبکه های جهانی و کشوری .

-معرفی صادر کنندگان و تولید کنندگان و بالعکس و شناسایی محیط و جغرافیا و پتانسیلهای هر منطقه برای تولید کنندگان ، صادر کنندگان و سرمایه گذاران سایر مناطق و حتی سایر کشورها.

6- ایجاد سندیکاها، اتحادیه ها و سازمانهای تجاری بزرگ ( ساختاری قانونی ) : یکی از بزرگترین ضربه هایی که همواره بر صادرات ایران تحمیل شده است ، و در بعضی از کالای صادراتی این ضربات تا چند سال جبران ناپذیر بوده است ، وجود رقابتهای ناسالم و نا آگاهانه در بازارهای خارجی است . با ایجاد و تاسیس این اتحادیه ها تا اندازه قابل ملاحظه ای این مشکل برطرف                می شود .

7-وجود سازمانها و موسسات خدمات رسان تجاری : معیار سنجش این بخش از فعالیت ، در فعالیتهای مناطق آزاد خلاصه می شود .

 

نشانه ها  و معیار سنجش پایداری توسعه صادرات چیست ؟

وضعیت صادرات و قوانین مملکت چگونه باید تبیین شود تا بیانگر پایداری توسعه صادرات         باشد ؟ پاسخ به این پرسش چهار پارامتر اصلی را در بر می گیرد .

 

 

 

1- وجود یک راهبرد مشخص صادراتی به صورت قانون غیر قابل تغییر که در بر گیرنده خصوصیات ذیل باشد :

- شفافیت وظایف وزارتخانه ها و سازمانهای اجرایی در امر صادرات

- شفافیت آیین نامه ها برای صادر کنندگان

- شفافیت تشویقهای قانونی برای دولتمردانی که در امر صادرات فعالیت می کنند .

- انعطاف پذیری قوانین

2- آمادگی فرهنگی تولید بهترین کالا و خدمات ایرانی برای مصرف کنندگان غیر ایرانی :

این موضوع نه تنها جزء طرحهای بلند مدت و میان مدت استراتژیک دولت محسوب می شود ، بلکه کلیه دستگاههای فرهنگ ساز و مجریان آنها نیز باید استراتژیهای شفاف و روشنی  برای تبیین این مطلب داشته باشند . یکی از موانعی که به راحتی قابل احصا نیست و به صورت غیر محسوس و نامریی عمل می کند ، همانا موانع غیر اقتصادی بر سر راه صادرات است . حتی واژه های اقتصادی به کار گرفته شده در سطح جامعه در چند سال گذشته نیز به گونه ای است که تاجر را یک  سودا گر و عمل او را  سوداگرانه تعبیر کرده اند . این در حالی است که می دانیم این فعل و انفعال تجاری یک امر استراتژیک در توسعه اقتصادی است .

باید به توسعه ای پایدار رسید . این توسعه هزینه بر است . اتکا به درآمدهای نفتی بیماریزا است.  چه راهی جز صادرات غیر نفتی برای توسعه پایدار می توانیم داشته باشیم؟

اگر نبرد آینده ، نبردی اقتصادی باشد ،دولتمردان عزیز باید سربازان واقعی این عرصه را بشناسند و اگر هدف ، جهش صادرات است باید این امر ساختاری و نهادینه شود .

یقیناٌ مرتفع شدن مسایل و مشکلات پیش روی صادرات و فراهم آوردن بستر مناسب برای توسعه آن نیازمند ارتقا دانش دست اندرکاران و ایجاد هماهنگی معنی دار و هدفمند بین تمام عوامل موثر است . به گونه ای که همه اجزای ذیربط چون مجموعه ای واحد عمل کنند .

و باید تلاش شود تا برای رسیدن به توسعه صادرات موارد زیر حاصل شود :

- ارتقا دانش تولید کنندگان ، صادر کنندگان و دست اندرکاران در زمینه های مناسب مربوط به صادرات

- ساماندهی و ایجاد شبکه های اطلاعاتی مورد نیاز تولید کنندگان و صادر کنندگان به منظور تامین اطلاعات و شناسایی پتانسیلهای تولید و صادرات

- توضیح و شفاف ساختن قوانین ، شیوه ها و مراحل به کار گیری آنها ، مشخص شدن نقایص قانونی و روشهای تماس با دستگاههای اجرایی

- ایجاد ارتباط بین تولید کنندگان و صادر کنندگان یک منطقه و هر منطقه با سایر مناطق از طریق سیستم الکترونیکی و سایر طرق سهل الوصول

ارایه کمکهای فنی خاص افراد و مناطق مشخص ، با همکاری تولید کنندگان و صادر کنندگان مجرب ، مراکز بین المللی و کارشناسان موضوعی فنی

- تلاش برای کوتاه کردن مراحل ، بهینه سازی ، کاهش هزینه ها و پایدار کردن صادرات از طریق تشکیل گروههای کاری بین دستگاهها

- فراهم آوردن زمینه های رقابت در ارایه خدمات مرتبط با صادرات

- زمینه سازی برای نیل به استراتژی صادراتی با در نظر گرفتن تمام جوانب امر

- پرهیز و جلوگیری از بروز مغایرتها و دوباره کاریها ، اتخاذ راه حلهای عملی مناسب و اصلاح قوانین .

بی تردید کسب سهم در خور توجه در تجارت و حضوری فعال و قدرتمند برای رقابت در بازارهای صادراتی مستلزم استفاده بهینه از تمام امکانات و استعدادهای بالقوه و بالفعل کشور است .

دست اندرکاران می گویند با توجه به این که جهش صادراتی به عنوان محور اصلی برنامه توسعه شناخته شده است ، طبعاٌ هر یک از استانهای کشور به فراخور توان و پتانسیل خود ، مسئولیت دو چندان جهت تحقیق این امر دارند . باید خاطرنشان کرد دستیابی به رقم تعیین شده در طول برنامه توسعه تنها با اتکا به کالاها و روش های سنتی امکان پذیر نیست . از این رو نیاز است نه تنها مزیتهای رقابتی موجود در هر استان شناسایی شده و مورد بهره برداری بهینه قرار گیرد ، بلکه باید نسبت به خلق مزیتهای نسبی جدید اقلیمی و جغرافیایی کشور ایران امکانات بالقوه و بالفعل از یک سو و پتانسیلهای اقتصادی منطقه ای در بخشهای معدنی ، کشاورزی ، صنعتی ، شیلات و ... را از سوی دیگر شناسایی کرد . این عوامل همواره نقش بارزی در اقتصاد ملی داشته اند و می توانند پشتوانه ای قوی و مطمئن برای تحقق برنامه توسعه باشند .

از سوی دیگر اتخاذ هر تصمیمی در مجموعه بازرگانی کشور ، تنها از طریق بررسی مستمر و همه جانبه اقتصاد جهانی ، منطقه ای و ملی و کنش و واکنش آنان و برنامه ریزی در جهت افزایش منافع ملی ، کاستن از زیانهای احتمالی میسر است .

از جمله مشکلات برنامه های توسعه اقتصادی ایران شاید بتوان گفت عدم نگرش بومی ومنطقه ای در برنامه های آموزشی در سطح کشور است .

در دنیای امروز در هر سازمان و نهاد تصمیم گیرنده « اطلاعات » ارزشمند ترین و  پر قیمت ترین کالا به شمار می آید .فقدان اطلاعات درست و از آن مهمتر وجود اطلاعات نادرست می تواند هر نظام تصمیم گیر را در هر سطحی متلاشی سازد و ان را به انحراف بکشاند از سوی دیگر اشاعه و ترویج اطلاعات صحیح می تواند همان نظام را به اوج شکوفایی برساند .

تصمیم گیریها ، معمولاٌ شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل گزینه های ممکن و سپس انتخاب و اتخاذ یک گزینه یا ترکیبی از آنهاست . بدون دسترسی به اطلاعات شکل دادن به گزینه ها امکان پذیر نیست و ارزیابی آنها نیز غیر ممکن است . بنا بر این نیاز به وجود یک نظام اطلاعاتی مناسب ، برای پشتیبانی از نظام اقتصادی و تصمیم گیری برای ارتقاء پایدار صادرات غیر نفتی اجتناب ناپذیر است .

در یک نظام اطلاع رسانی مناسب ، اطلاعات لازم باید به موقع در دسترس نهادهای تصمیم گیرنده قرار گیرد . اطلاعات تولید شده ای که می تواند در مقاطع بعدی مورد استفاده قرار گیرد ، ذخیره شود و در موقعیت مناسب ، به افراد واجد شرایط ارائه شود.

بررسیهای انجام شده نشان می دهد که لازم است نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری صادرات غیر نفتی در صدد برآیند تا با سازماندهی این نظام اطلاعاتی ، ضعفهای دست اندرکاران امور اجرایی صادرات کشور را مرتفع سازند .

یکی از اقدامات موثر در امر توسعه صادرات این است که سازمانهای مختلف در سیستم اقتصادی کشور حرکات خود را در جهت تسهیل در امر صادرات و همچنین ایجاد تغییرات اجرایی برای آسان سازی صادرات  سازماندهی کنند و از انجام حرکات ترمزی خودداری نمایند .

پایدار سازی توسعه صادرات غیر نفتی و به روز سازی روشهای صادراتی باید یکی از برنامه های اصلی بازرگانی باشد . آن هم به منظور به کار گیری از تکنولوژی نوین صادراتی و استفاده  از شیوه های متفاوت آن در برنامه هایش لحاظ قرار گیرد. که عمده ترین این روش ها به صورت زیر می باشد .

1- ارتباط صادر کنندگان با یکدیگر به منظور مقایسه روشها و بهره گیری از تجربیات یکدیگر .

2- ارتباط صادر کنندگان با تولید کنندگان به منظور گسترش تولیدات در جهت نیازهای صادراتی و توسعه تولیدات برای صادرات

3- توسعه روشهای اطلاع رسانی در زمینه های مختلف به ویژه بازار یابی و به کار گیری تجارب صادر کنندگان کالاهای مشابه در سراسر دنیا .

در این زمینه آموزش های ویژه اینترنت و شیوه های دریافت و تبادل اطلاعات از  Web Site های مختلف به صادر کنندگان لازم است.

قانونمند شدن و سازماندهی تجارت خارجی ، راه عبور از موانع است وحضور در عرصه اقتصادی جهان مستلزم بستر سازی دولتمردان و عمل کردن بخش خصوصی است .

یقیناٌ صادرات غیر نفتی ایران بدون مطالعه و بررسی عوامل استراتژیکی در سطح کلان گرفتار جهت گیری های نادرست ،مسیر غلط و رفتارهای غیر اصولی می شود .

دو عامل در صادرات غیر نفتی ایران نقش بسیار اساسی دارند که چنانچه به خوبی و واقع بینانه مورد بررسی قرار گیرند و پیوند مناسبی بین آنها به وجود آید ، صادرات غیر نفتی کشور از شرایط ایستا و ناپایدار به وضعیتی پویا و پایدار تبدیل می شود . این دو عامل عبارتند از : اول راهکارهای استراتژیک بازاریابی در سطح بنگاه ها و دیگری عوامل و راهکارهای استراتژیک در سطح کلان .

برای رسیدن به راهکارهای استراتژیکی صادرات غیر نفتی ایران در سطح کلان لازم است مطالعات زیر صورت گیرد.و این مطالعات شامل موارد ذیل است :

- قوتها و ضعفهای مدیریت و امور مربوط به دولت و سازمانها و مراکز دولتی در زمینه صادرات

- قوتها و ضعفهای مدیریت در امور مربوط به تولید ، شامل: محصولات کشاورزی ، صنعت ، معدن و خدمات صادراتی

- قوتها و ضعفهای مدیریت و امور مربوط به تجارت و بازرگانی محصولات صادراتی کشور

- بررسی و مطالعه پیش نیازهای صادرات کشور

- بررسی و مطالعه نهادهای صادراتی کشور

- بررسی و مطالعه فرایند صادراتی کشور

- بررسی و مطالعه استراتژی های گذشته

- بررسی و مطالعه عوامل تسهیل کننده و تسریع کننده صادرات

- بررسی عوامل پایداری صادرات

- بررسی و مطالعه موانع ، مشکلات و گرفتاریهای صادرکنندگان در سطح کلان از دیدگاه گروههای گوناگون

- بررسی و مطالعه راهکارهای استراتژیکی صادرات در سطح کلان از دیدگاههای گوناگون

- چگونگی مدیریت تحول در صادرات غیر نفتی ایران

- تشکیل های صادراتی ایران

- مطالعه مشوق ها و معافیت های صادراتی کشورهای مختلف

نتیجه مطالعات و بررسیهای فوق می تواند به صورت راهکارهای استراتژیکی صادرات غیر نفتی ایران در سطح کلان ارایه شود .

مسلماٌ نگرش در آمدی به نفت و استفاده مصرفی وار آن از بارزترین نمونه های کفران نعم الهی است .و کشوری که 40 سال در مقابل گردبادهای عظیم و توفانهای سیاسی ایستاده است می تواند در مقابل بادهای تند اقتصادی نیز ایستادگی کند . بی شک توسعه صادرات غیر نفتی نیازمند اصلاح ساختار و تجدید نظر کلی در رفتارهای اقتصادی است.

باید با دید بسیار واقع بینانه به صادرات نگریست شاید این شعار را بارها شنیده ایم که صادرات عزم ملی می خواهد ولی در این خصوص چندین سوال مطرح است که پاسخ به آن می تواند بسیار راه گشت برای توسعه صادرات باشد .

1-آیا صادرات در مملکت ما به یک درد ملی تبدیل شده است تا عزم ملی برای حل آن چاره ساز باشد ؟

2- آیا آموزش و پرورش ما ، ارشاد ما ، حوزه های علمیه ما ، دانشگاههای ما تبیین و تحلیل واحد و درستی از تفکر جهانی اندیشیدن و به تبع آن جنبه های تجاری این تفکر ، ارائه نموده اند ؟

3- آیا صادرات یک مساله است که پاسخ داشته باشد ؟یا یک مشکل است که نیازمند راه حل باشد؟ یا عمیق تر از آنها ، تبدیل به یک معضل شده است و باید برای آن راه کار اندیشیده شود ؟

4- متولی امر صادرات در این مملکت کیست ؟ آیا وزارتصنعت،معدن وتجارت قادر است که به تنهایی این بار را به سر منزل مقصود برساند ؟ اگر آری موانع غیر اقتصادی و غیر تجاری چگونه از سر راه صادرات برداشته خواهد شد ؟

5- آیا دولت مردان ما تحلیل واحدی از سربازان واقعی این نبرد عظیم دارند ؟ سرباز واقعی این جبهه کیست ؟ دولت یا بخش خصوصی ؟

6- چگونه می توان اصطلاح فرهنگی  ً چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است ً را با تفکر صادراتی جمع کرد ؟

7- سوای دیدگاههای سیاسی موجود در جامعه ، هستند عزیزانی که بر این باورند که تجارت              یک ً عمل سوداگرانه ً است و تاجر یک ً سودا گر ً است آیا این تفکر ، ترمزی بر سر راه صادرات نیست ؟

8- تشویق های صادراتی چگونه است ؟ هر چه اعمال گشته است جنبه مادی داشته است از قبیل تخفیف ها و نشان ها و ریالها و معافیتهای مالیاتی و ... آیا راه دیگری برای این تشویق ها موجود نیست؟ . آیا در این مملکت برای ارزشی نمودن یک فعالیت ، تشویقهای نمادین دیگر اعمال نشده است ؟مانند شرکت بدون کنکور قهرمانان جهان و المپیک در دانشگاهها ، معافیت زننده گل پیروزی بخش ایران به آمریکا، که الحق و الانصاف بسیار بجا و زیبا و نمادین بوده است ، آیا نمی توان جنبه های تشویقی غیر مادی از این دست را برای صادرات زبده تعریف نمود؟

9- یک شاعر قهرمان ملی است ، هنرمند افتخار آفرین است و حتی قطعه خاصی به نام اودر گورستان شهر نام گذاری کرده اند . آیا این امکان هست که یک صادر کننده هم قهرمان ملی باشد ؟ و در یک کلام از یک سو به جامعه بگوییم که صادر کنندگان و تولید کنندگان صادراتی سربازان ملی هستند و از سوی دیگر از آنها بخواهیم که فرهنگ این ٌ جبهه ً را رعایت کنند .

10- در یک برنامه تلویزیونی که تحلیلی از قبول شدگان کنکور سراسری ارائه             می کرد ، این گونه مطرح شد که « از چیزی حدود یک و نیم میلیون نفر که در کنکور سراسری شرکت کرده اند ، قریب به 450 هزار نفر که دارای ً استعداد ًو ً تواناییهای بالای ذهنی ً بودند در دانشگاههای سراسری ، آزاد و سایر مراکز آموزش عالی پذیرفته شده اند . آن تعداد که قبول نشده اند به کار آزاد و کسب و تجارت بپردازند که درآمد خوبی هم دارد » یعنی تشویق افراد به اصطلاح و به زعم ایشان بدون  ً استعداد تحصیلی ً و ً یاد گیری علم  ً به سمت تجارت . آنهم از ناحیه فردی که نماینده سازمان سنجش کشور است . آیا هیچ شاگرد اول کنکوری مایل به تحصیل در رشته مدیریت بازرگانی ، بازاریابی ، اقتصاد و بازرگانی و ... می باشد ؟

آیا تاکنون شنیده اید که یک تاجر ایرانی و یا یک شرکت بازرگانی ایرانی در کمین نخبگان و فارغ التحصیلان شاگرد اول دانشگاهها نشسته باشد ؟ و به آنها بورسیه تحصیلی برای مقاطع بالاتر را پیشنهاد کند ؟ یعنی همان امر عادی که سالیان سال است در کشورهای پیشرفته در حال انجام است.

باشد که این سخن آغازی باشد برای کسانی که می خواهند این پرچم صادرات افراشته باشد و این راه پایدار واندیشه مقام معظم رهبری درامر اقتصادمقاومتی محقق،به امید روزی که شاهد توسعه پایداروصادرات درراستای اقتصاد مقاومتی درکشور باشیم که یقینااین آرزو باعزم ملی دست یافتنی می باشد.

 

 

ولی اله جعفری

             کارشناس سازمان صنعت،معدن وتجارت استان مازندران ،پژوهشگر بسیجی ،مدرس نمونه دانشگاه ،مولف نمونه،کارشناس نمونه ملی ورئیس کارگروه اقتصاد مقاومتی سازمان اصناف وبازاریان وتجار سپاه کربلا مازندران