ایران ثروت

مدیریت کسب و کار

۴۴۲ مطلب با موضوع «پرسش وپاسخ ازکتاب مدیریت کسب وکار» ثبت شده است

گام ها برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی - برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی چند گام باید برداشته آن گامها چه می­باشد؟

برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی سه گام باید بردارید:

1-تلاش مشترک برای پیدا کردن معیارهای عینی: طرفین مذاکره ممکن است منافع متضاد داشته باشند، ولی یک هدف مشترک دارند؛ رسیدن به یک توافق عادلانه. آنگاه در مورد اصول با هم توافق کنید.

2-دلیل بیاورید و به دلایل طرف مقابل گوش دهید: پشت میز مذاکره با ذهن باز حاضر شوید و خود را پذیرای دلایل دیگران نشان دهید. از گفتن جملاتی همچون «این یک اصل است» خودداری کنید. چنانچه هریک از طرفین استانداردی پیشنهاد می­دهند که ارزش یکسان دارند و نتیجه حاصله متفاوت است، یافتن راه میانه و یا حکمیت شخص ثالث برای انتخاب یک استاندارد می­تواند مؤثر باشد.

3-هرگز تسلیم فشار نشوید: فشار انواع گوناگونی دارد. تهدید، تطمیع، مانور نسبت به اعتماد و یا امتناع از هرگونه حرکت پیش برنده. اما آنچه مهم است این است که در هر حال باید دلایل آنان خواسته شود و از هر توافقی، مگر بر مبنای اصول خودداری شود. امتناع از پذیرش یک توافق نامعقول از طرف شما، ساده­تر از مقاومت آنان در برابر ارائه یک استاندارد معقول است.

چنانچه با همه این احوال طرف مقابل حاضر به ارائه دلایل نشد و یا از قبول استانداردهای منطقی سرپیچید، باید ببینید که در صورت پذیرش نظر آنان چه چیزی به دست می­آورید. این قطعا متفاوت از آن چیزی است که شما در نظر داشتید. در اینجا باید نفع ماهوی را که کسب می­کنید، با سودی که برای شهرت و حیثیت خود به عنوان مذاکره کننده اصولی با ترک جلسه مذاکره کسب می­کنید، سبک سنگین و مقایسه و آنگاه تصمیم­گیری کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

تهیه فهرست منافع دیگران و موانع انتخاب متنوع_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

    

 

تهیه فهرست از منافع دیگران در مذاکره چند فایده دارد توضیح دهید؟

تهیه فهرستی از منافع دیگران، سه فایده دارد. اول اینکه منافع مزبور را به خاطر خواهیم داشت. دوم اینکه کیفیت ارزیابی خود را از اطلاعات جدید بهبود می­بخشیم و سوم اینکه افکار جدیدی برای تحقق آن منافع در ذهن خود ایجاد می­کنیم.

چهار مانع در راه اندیشیدن به انتخاب­های متنوع چه می­باشد؟

1-    اولین مانع پیش­داوری است:

 پیش­داوری از تخیل و ابداع راه­های تازه جلوگیری می­کند و آمادگی را برای تاختن به اندیشه­های تازه ایجاد می­کند. تحت فشارهای روانی ناشی از مذاکره، جنبه انتقادی در انسان تقویت می­شود. خاصه اگر طرف مقابل هم از ابراز خلاقیت اجتناب کند. نگرانی از افشای اطلاعات محرمانه هم در همین راستا موجب عدم ارائه پیشنهادات تازه خواهد شد.

2-    مانع دوم جستجو برای یافتن راه­حل واحد است:

 افراد درگیر در مذاکره می­اندیشند که یافتن راه­های متنوع وظیفه آنان نیست و تنها باید شکاف بین مواضعشان را تنگ­تر کنند. این نتیجه­گیری زودرس ناشی از این تفکر است که از آنجا که نهایتا تصمیم واحدی اخذ خواهد شد، پس تفکر در خصوص راه­های متنوع اتلاف وقت است.

3-    تصویر برنده- بازنده از یک مذاکره که ناشی از ثابت پنداشتن اندازه کیک است:

 سومین مانع است. می­پنداریم که چرا باید متحمل زحمت اندیشیدن ایده­های نو باشیم وقتی که راه­حل­ها بدیهی­اند و سود یکی به بهای زیان دیگری به دست می­آید.

4-    و آخرین مانع این است که بپنداریم حل مسأله آنها، مشکل خودشان است:

 علاقه صرف هریک از طرفین به تأمین منافع فوری و آنی خود، موجب ایجاد این پندار است که ما خود به اندازه کافی مشکل داریم. پس آنها خود باید به فکر راه­هایی برای خود باشند. این مسأله ریشه در این دارد که پذیرش مشروعیت نظر دیگران اغلب با یک اکراه روانی همراه است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

برقراری و رفع موانع ارتباط سازنده_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

1

در برقراری ارتباط سازنده چند مانع عمده وجود دارد و آن موارد چه می­باشد؟

1-    اول اینکه ممکن است دو طرف با یکدیگر سخن نگویند و تلاششان بر مجاب کردن افراد ثالث به حقانیت خود باشد.

2-    دیگر اینکه ممکن است علیرغم سخن گفتن با هم، چنان مشغول مسائل طرف خود باشند که به سخنان طرف مقابل توجه نکنند و خواسته­های او را در نیابند.

3-    و سوم اینکه ممکن است دچار سوء تعبیر شوند و از کلمات همدیگر برداشت نادرست کنند.

برای رفع موانع ارتباط سازنده چه بایدکرد؟

1.      فعالانه به سخنان طرف مقابل گوش دهید و آنچه را گفته می­شود درک کنید: گاهی سخن آنان را برای گرفتن توضیح بیشتر قطع کنید و به این وسیله نشان دهید که به حرف­هایشان توجه دارید. در میان سخنان آنان پاسخ خود را آماده نکنید، بلکه ابتدا سعی کنید که کاملا آنچه را می­گویند دریابید و آنگاه دوباره آن را برایشان بیان کنید.

2.      طوری سخن بگویید که دیگران شما را بفهمند: مذاکره جدل یا محاکمه نیست. هر دو طرف از موقعیتی برابر برخوردارند و تنها با سخن گفتن با یکدیگر است که می­توانند به یک تصمیم مشترک برسند. شاید لازم باشد وسایل محرمانه برای سخن گفتن با دیگری برگزینید تا از فشارهای خارجی فارغ شوید.

3.      درباره خودتان صحبت کنید نه درباره آنان: با سخن گفتن از وضعیت موجود برای خودتان آنها را از موضع­گیری و مقاومت دور می­کنید، در عین اینکه همان پیام را به آنها رسانده­اید.

4.      برای منظور و هدفی صحبت کنید: گاهی ارتباط بیش از اندازه است و سخنان گفته شده در خدمت منظور اصلی مذاکره نیست. در زمان حاکمیت تشنج و تنش، بهتر است برخی مطالب ناگفته بماند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

پافشاری روی مواضع و آثار آن-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

 برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

1


پافشاری روی مواضع در مذاکره چه آثاری دارد و هرکدام را توضیح دهید.

1-    پافشاری روی مواضع به یک توافق غیرمعقول منتهی می­شود:

هنگامی که مذاکره کنندگان بر مواضع خود چانه می­زنند، خود را در تاروپود این مواضع محبوس می­کنند و بیشتر به آن متعهد می­شوند. در این جا دیگر حصول توافق مطرح نیست. بلکه هدف دفاع از حرمت است و کوتاه نیامدن از آنچه اعلام شده. در این حالت میزان دقتی که باید صرف برآوردن علایق مهم طرفین بشود کاهش می­یابد. نتیجه، اغلب رسیدن به توافقی است که مورد رضایت هیچ یک از طرفین نیست.

2-    پافشاری روی مواضع کارایی ندارد:

این روش وقت­گیر است و از آنجا که اغلب با یک موضع افراطی آغاز می شود، طرفین دقیقا از خواسته­های هم اطلاع نمی­یابند. امتیازات جزئی، فقط به قصد ادامه مذاکره داده می­شود و اتخاذ تصمیمات بی­شماری لازم می­شود. تصمیم­ها نیز نه تنها براثر فشار اخذ می­شود که ممکن  است منجر به امتیازخواهی بیشتر شود. در کنار همه این­ها، تهدید به ترک مذاکره و امکان عدم حصول توافق نیز بسیار رایج است.

3-    پافشاری روی مواضع ادامه روابط جاری بین طرفین را به خطر می­اندازد:

چانه­زدن روی مواضع به صورت کشمکش بین خواسته­های طرفین درمی­آید. هریک از طرفین از طریق اعمال فشار سعی می­کند دیگری را وادار به تغییر مواضع و تسلیم شدن به نظریات خود کند. حاصل، جز رنجش و عصبانیت نیست چرا که یکی درمی­یابد که ملاحظات حقه­اش نادیده گرفته می­شود.

4-    وقتی بیش از دو طرف در مذاکرات درگیرند، چانه زدن روی مواضع بدتر از بد می­شود:

حقیقت این است که اغلب بیش از دو نفر در مذاکره­ای شرکت دارند. علاوه بر این ممکن است هریک از شرکت کنندگان نماینده سازمان یا گروهی باشند. در این حالت پافشاری بر مواضع امکان حصول توافق منطقی را به صفر می­رساند. در این حالت مشخص نیست به چه کسی باید امتیاز بدهیم و چه کسی در ازای آن به ما امتیاز خواهد داد. بدتر اینکه وقتی با رنج و ناراحتی روی موضع مشترکی توافق می­شود، تغییر و دور شدن از آن مشکل­تر می­شود.

5-    خوش­خویی کارساز نیست:

رفتار آرام و دلنشین، توأم با امتیاز دادن­ها و اعتماد به طرف مقابل، گرچه موجب تسریع در رسیدن به توافق می­شود و در محیط­های خانوادگی و دوستانه کاربرد دارد، اغلب منجر به توافقی معقول نمی­شود. چرا که اساس حفظ روابط و حریم­هاست.

مهمتر اینکه در مذاکره با یک طرف سرسخت، همواره ناچار از امتیاز دادن هستیم و این خوش­خویی موجب عقب­نشینی او نخواهد شد و کفه ترازو همواره به سوی طرف سرسخت سنگینی خواهد کرد.

6-    راه­کار دیگری هم وجود دارد:

بازی مذاکره در دو سطح متفاوت انجام می­شود. در سطح اول موضوع مورد مذاکره اهمیت دارد و در سطح دوم، بر روش برخورد با ماهیت موضوع مذاکره تمرکز می­شود. این سطح دوم، از آنجا که ناخودآگاه انجام می­شود، اغلب از نظر دور می­ماند. در انتخاب بین روش ملایم و روش سخت پاسخ «هیچ­کدام» است. باید بازی را عوض کنیم و از روش مذاکره اصولی بهره بگیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

مذاکره و راه و روش و صفات و معیار ارزیابی آن_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

1

 

اولین تجربه انسانها برای مذاکره از کجا آغاز شده است؟

اولین تجربه انسان برای مذاکره در خانواده آغاز می­شود و به جامعه جهانی ختم می­شود.

مهمترین و رایج­ترین وسیله برقراری ارتباط انسانها چه می­باشد؟

مذاکره

انسانها چرا با هم مذاکره می­کنند؟

انسان­ها با هم مذاکره می­کنند تا با دیگران برای رسیدن به نیازهای خود و به عبارت دیگر، منافع مشروع خود، به توافق برسند.

هدف مذاکره چه می­باشد؟

تنظیم قرارداد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

قدرت و منابع قدرت--برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

قدرت راتعریف کنیدومنابع قدرت چه می باشد؟

*-قدرت، توانایی به کارگیری دیگران در پاسخ به برنامه‌ها و وظایف سازمانی است.

*-قدرت توانایی فرمان دادن و به کارگیری دیگران برای آنچه که می‌خواهیم است.

*-قدرت توانایی اعمال نفوذ بر دیگران.

منابع قدرت :

1-      قدرت پاداش:

 توانایی فرد جهت نفوذ در دیگران از طریق پرداخت پول،ارتقاء مقام.

2-      قدرت شخصی:

 عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق مهارتهای تخصصی دانش و استعدادها.

3-      قدرت مرجعیت:

 قدرت نفوذ در دیگران به واسطه داشتن پایگاهی خاص و مشروعیت کامل در نزد آنها.

4-      قدرت قانونی یا پست مقام:

 عبارتند از اختیاراتیست که پست رسمی به فرد یا مدیریت سازمان می‌دهند.

5-    قدرت اجبار: عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق تنبیه آنها به واسطه انجام کارهای نادرست.

قدرت واختیار نفوذ چه تفاوتی باهم دارند؟

قدرت از اختیار نفوذ اجتماعی جداست اصولاً قدرت به معنای اعمال نفوذ در دیگران بوده اما نفوذ عبارتند از اعمالی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می‌شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

ایده و فرصت و رابطه آن-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

ایده چیست؟

ایده در حقیقت ارائه یک راه­حل جدید برای انجام کارهاست. ایده­ها گاه می­توانند به صورت یک الگو، طرح و یا یک برنامه باشند و گاهی به صورت دستگاهی جدید با روشی نو برای نظارت بر امور و یا حتی یک شیوه مدیریتی نوین.

هیچ ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهده ذهنی خلاق و پویا برمی­آید.

فرصت چیست؟

«فرصت» در دنیای کسب و کار، نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.

رابطه ایده و فرصت چه می­باشد؟

هر ایده­ای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد. مثال: فرض کنید ایده­ای در مورد ساخت ماشین اصلاح مو دارید که تا بحال در بازار نبوده است و یا حتی یک دستگاه از این ماشین را ساخته­اید. در این صورت هنوز نمی­توانید بگویید یک فرصت شغلی ایجاد کرده­اید. شما باید نیازی را بیابید که ماشین اصلاح شما، پاسخی برای آن نیاز باشد، یا به عبارت دیگر، آن نیاز را ارضا  کند و البته برای فرد یا سازمانی که به آن ماشین احتیاج دارد، دارای چنان ارزشی باشد که برای خرید آن هزینه کند، آن هم به قیمتی که برای شما دارای ارزش افزوده باشد. به عنوان نمونه شما می­توانید با تحقیقات بازار این نیاز را متوجه شوید که آرایشگران هنگام اصلاح موی سر کودکان دچار مشکل می­شوند و اغلب کودکان از محیط آرایشگاه، آرایشگر و ... می­ترسند؛ لذا این دستگاه می­تواند در خانه مورد استفاده قرار گیرد تا کودکان توسط نزدیکان خود در محیطی آشنا و مأنوس اصلاح شوند و سپس مطمئن شوید که خانواده­ها حاضرند محصول جدید شما را به قیمت مورد نظرتان خریداری نمایند.

در این صورت شما می­توانید بگویید که طبق مدل (1) یک فرصت را خلق کرده­اید. اما ممکن است شما نیاز یا خلأی را کشف کنید، مثل مشکل نصب پرده، معمولا خانم­ها هنگام نصب پرده یا بیرون  آوردن آن دچار مشکل می­شوند و مجبورند از نردبان بالا رفته و این عمل را انجام دهند، لذا می­توان گفت نیازی را شناخته­اید و حال باید برای خلق یک فرصت،  ایده­ای برای رفع این نیاز بدست آورید. مثلا  می­توانید میل پرده­ای را طراحی کنید که متحرک باشد و خانم­ها بتوانند بدون بالا رفتن از نردبان به راحتی آن را پایین آورده و پس از نصب یا بیرون آوردن پرده آن را بالا ببرند. در این صورت شما می­توانید بگویید طبق مدل (2) یک فرصت را شناسایی کرده­اید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

نوآوری و انواع آن-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

انواع نوآوری چه می­باشد هرکدام را توضیح دهید؟

انواع نوآوری­ها به شرح زیر است:                                        

1-   نوآوری بنیادی:

 این نوآوری منجر به خلق بازارهای جدید می­شود مثل جایگزینی ام پی تری پلیرها به جای «واکمن» و سی­دی من

2-   نوآوری در محصول:

 نوآوری در محصول زمانی رخ می­دهد که شرکت تلاش می­کنند کاربردهای محصولی را افزایش دهند. مثل ورود باطری­های شارژی که این باطری نسبت به باطری­های قلمی و دیگر باطری­ها، دوام و ماندگاری بیشتری داشته و چندین بار می­توان از آنها استفاده کرد.

3-   نوآوری در تجدید ساخت تکنولوژی:

 تجدید ساخت تکنولوژی مستلزم وارد کردن مواد یا تجهیزاتی از دیگر حوزه­های صنعت برای تولید هر محصول جدید می­باشد. نمونه­ای از نوآوری­های جدید که همراه با تجدید ساخت تکنولوژی بوده، تولید تلویزیون­های بسیار کوچک (مینیاتور) قابل حمل توسط شرکت سونی است.

4-   نوآوری در نام­گذاری و تبلیغ (برچسب کالا):

نوآوری در برچسب کالا، تمایل به خرید یک محصول خاص را در افراد ایجاد می­کند. تحقیقات نشان می­دهد که حدود 34% از فروش محصول به تبلیغ آن برمی­گردد.

برای مثال، تحقیقات نشان داده که مصرف کننده با چشیدن نوشابه با چشم بسته نمی­تواند نوع نوشابه (پپسی یا کوکاکولا) را تشخیص دهد، زمانی که محصول با مارک ارائه شود، ترجیحات مصرف کننده مشخص خواهد شد.

5-   نوآوری در فرایند تولید:

 بیشتر سرمایه­گذاری­های جدید صرف جایگزینی تجهیزات می­شود. تحقیقات نشان می­دهد که صنعت به طور مستمر در پی توسعه ظرفیت تولیدی خود است.

6-   نوآوری در طراحی:

 یکی از مسائل مهم در طراحی، قابلیت انعطاف است. بدین معنی که کالا با توجه به شرایط بازار و تغییر علائق مصرف کنندگان، قابلیت تعدیل داشته باشد.

برای مثال، اختراع خوراک­پزی Aeg در اوایل قرن بیستم بود که با تغییرات متعددی از جمله در سوخت، مواد به کار رفته و رنگ توانسته هنوز بعد از هشتاد سال در بازار باقی بماند.

7-   نوآوری در زمینه تجدید فرمول­سازی:

تجدید فرمول سازی شامل تغییر در ساختار محصول فعلی بدون تغییر در اجزای آن می­باشد. تغییر ویژگی­های فیزیکی یک محصول، جزء این دسته­بندی قرار می­گیرد.

برای مثال اضافه یا کم کردن اسانس­های خاص برای نوشابه و یا انواع اسپری­های خوشبوکننده.

8-   نوآوری در ارائه خدمات:

 مطالعات نشان می­دهند که هزینه جلب یک مشتری هفت هزار برابر هزینه حفظ آن می­باشد. استفاده از کانال­های توزیع مختلف یکی از ابعاد این نوآوری است که سرعت، دقت و صحت توزیع را بالا می­برد.

9-   نوآوری در بسته ­بندی:

 تغییر بسته ­بندی عموما باعث تغییر میزان خرید کالا و یا میزان استفاده از آن در یک دوره زمانی و باز شدن بازارهای جدید بر روی آن کالا می­شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

اهمیت و نقش خلاقیت و نوآوری-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

اهمیت و نقش خلاقیت و نوآوری چه می­باشد؟

نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری را می­توان از سه جنبه کلی، فردی و سازمانی به شرح زیر مورد بررسی قرار داد:

الف- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه کلی و عمومی

1.      خلاقیت و نوآوری یکی از اساسی­ترین و بنیادی­ترین ویژگی­های خاص انسان است.

2.      مجموعه تمدن انسان محصول خلاقیت و نوآوری­های انسان است.

3.      ادامه حیات انسان بدون خلاقیت و نوآوری امکان­پذیر نیست.

4.      خلاقیت و نوآوری عامل بهبود مستمر کیفیت زندگی و افزایش رفاه و رفع مشکلات و موانع است.

5.      خلاقیت و نوآوری موجبات رشد و توسعه اقتصادی، علمی و صنعتی را فراهم می­سازد.

ب- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه فردی

خلاقیت و نوآوری

1. عامل رشد و شکوفایی استعدادها، توانایی­ها و سوق­دهنده به سوی شکوفایی است.

2. در رشد و ظهور مهارت­های حل مسئله، خودآگاهی، هنری، حرکتی،علمی و مکانیکی و ... مؤثر است.

3. عامل موفقیت­های فردی، شغلی و اجتماعی است.

4. زمینه­های کنجکاوی، تلاش و تفکر را فراهم می­سازد.

5. باعث ارتقای سطح بهداشت فردی و روانی افراد می­شود.

ج- نقش و اهمیت خلاقیت و نوآوری از جنبه سازمانی

خلاقیت و نوآوری

1. عامل پیدایش سازمان است.

2. تولیدات و خدمات را توسعه می­دهد.

3. عامل افزایش کمیت، کیفیت و تنوع تولیدات، خدمات و موفقیت در رقابت است.

4. موجب کاهش هزینه، ضایعات و اتلاف منابع می­شود.

5. علل افزایش انگیزش کاری کارکنان سازمان است.

6. عامل رشد و بالندگی و  ارتقای بهره­وری سازمان است.


نوآوری را تعریف کنید؟

*-نوآوری تبدیل خلاقیت (ایده نو) به عمل یا نتیجه (سود) است.

*-نوآوری یا ابداع، کاربردی و عملی کردن افکار و اندیشه­های نو و بدیع ناشی از خلاقیت است.

*-نوآوری، فرایند اخذ ایده­ای خلاق و تبدیل به محصول، خدمات و روش­های جدید عملیات است.

*-نوآوری را خلاقیت عینیّت یافته می­دانند یعنی خلاقیت را تولید ایده و نوآوری را تحقق بخشیدن به آن ایده می­دانند که در این حالت منظور از خلاقیت، خلاقیت ذهنی و منظور از نوآوری خلاقیت عینی می­باشد.

*-نوآوری همانا ارائه محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است.

*-نوآوری به مفهوم به کارگیری ایده­های نوین ناشی از خلاقیت و عملی ساختن این ایده­هاست که می­تواند به صورت محصولی جدید و یا خدمتی نو پدیدار شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

خلاقیت و ویژگی ها و مراحل و عوامل آن برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

خلاقیت را تعریف کنید؟

*-توانایی و قدرت پرورش افکار نو در افراد.

*-خلاقیت در لغت به معنای پدیدار شدن و تولید یک اندیشه و فکر نو و به کارگیری توانایی­های ذهنی برای ایجاد یک فکر جدید است.

*-خلاقیت از ریشه «خلق» به معنی آفریدن است در لغت­نامه دهخدا خلاقیت، خلق کردن و بوجود آوردن است و خلّاق شخصی است که دارای عقاید نو باشد.

افراد خلاق دارای چه ویژگی‌های هستند؟

1-انعطاف‌پذیرتر از افراد غیر خلاق‌اند.

2-پیچیدگی کارها را بر سهولت آن ترجیح می‌دهند.

3-بیشتر تمایل به استقلال دارند.

4-هنگام چالش درباره اندیشه شان، سرسختانه از مواضع خود دفاع کنند.

5-صاحبان قدرت را به آسانی زیر سوال می‌برند.

6-انگیزش درونی برای آن امری حیاتی است.

7-به ندرت از موقعیت اجتماعی خود راضی‌اند.

8-مشتاقانه به حل مسایل می‌پردازند، حتی اگر مسئله بسیار سخت باشد.

9-نسبت به خود و توانایی قضاوت آزادانه خود آگاهی دارند.

10-وجود خود را وقف کارشان می‌کنند و سخت‌کوشتر از دیگران‌اند.

11-پر تکاپو و دارای انرژی‌اند.

 

ویژگی‌های مدیران خلاق چه می باشد؟

1-به استقبال خلاقیت و نوآوری می روند.

2-بر تشویق بیش از تنبیه تاکید دارند.

3-خود و سازمان خود را با تغییر و تحول جامعه هماهنگ می‌کنند.

4-به کارکنان خود شهامت می‌دهند.

5-مثبت‌اندیش و امیدوارند.

6-پر انرژی و با هیجانند.

7-به سرعت فرهنگ خلاقیت را ترویج می‌کنند.

8-هم از مغز و هم از قلب همکاران خود بهره می‌گیرند.

9-از اجرای کارهای جاری و یکنواخت دلزده و آزرده‌اند.

10-خود انگیخته‌اند و استقلال تفکر و آزادی اندیشه و عمل دارند.

11-قدرت تخیل و اعتماد به نفس زیادی دارند.

12-سبک رهبری مناسبی دارند.

ویژگی‌های سازمانهای خلاق چه می باشد؟

1-سازمان شرایطی را فراهم می‌کند که کارکنانش در رده بالای سلسله مراتب نیازهای مازلو قرار گیرند.

2-کارکنان از کار خود در سازمان لذت می‌برند و آزادند تا موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب و روی آن کار کنند.

3-کارکنان سازمان از احترام برخوردارند.

4-سازمان مشتری مدار است.

5-علاوه بر نیازهای مشتری، سازمان خود منبع ایجاد تحول و تنوع در بازار به شمار می رود.

6-فضا برای کار گروهی و طرح نظرات جدید کارکنان آماده است.

7-کارکنان با این نوع سازمان روابط دایمی و بلند مدت دارند.

8-تغییر در این سازمانها ارزشی مثبت تلقی می‌شود.

9-اهداف این سازمانها مبتنی بر ارزشهای انسانی است.

10-امکان آزاداندیشی و فضای طرح پیشنهاد وجود دارد.

11-نظامهای نظارت از بالا و نظارت بیرونی جای خود را به روابط مناسب و مطلوب بین همکاران و خود نظارتی داده است.

 

دلایل اهمیت خلاقیت چه می باشد؟

1-فشار روز افزون رقابت.

2-بازارهای جهانی شده.

3-گامهای شتابان پیشرفت فناوری.

4-دگرگونی سریع ارزشهای مصرف‌کنندگان و روشهای زندگی .

مراحل فرآیند خلاقیت چه می باشد؟

            1-آمادگی.

2-نهفتگی.

3-اشراق.

4-اثبات.

عوامل موثر در خلاقیت چه می باشد هر کدام را توضیح دهید؟

1-مهارتهای مربوط به خلاقیت:

  این مهارت نوعی از ویژگیهای شخصی هستند که موجب خلاقیت فردی می‌شوند.

2-مهارتهای مربوط به موضوع:

این مهارت برای حل مسایل معین و اجرای کار خاص مورد نیاز است

3-انگیزه درونی:

 اگر کسی دو مهارت مربوط به خلاقیت و موضوع را داشته باشد ولی انگیزه خلاقیت نداشته باشد نمی تواند به کار خود ادامه دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری