برگرفته ازکتاب برند تبلیغات توزیع چشمه جوشان ثروت
1-
آثار و نتایج تبلیغات چه میباشد؟اگر تبلیغات به درستی انجام شود میتوان انتظار آثار و نتایج زیر را داشت:
1- آموزش.
2- افزایش فروش.
3- ایجاد رقابت سالم.
4- افزایش تولید.
5- تعادل قیمتها.
6- ایجاد اشتغال.
7- بهبود روشهای تولید.
8- بهبود بستهبندی.
9- توسعه دادو ستد.
10- رونق اقتصادیبرگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
باید در سه رشته علمی تخصص داشته باشند:
1- علوم درون کارخانه که شامل مدیریت فنی، امور مالی و مدیریت تولید میشود.
2- علوم تحلیل محیط که شامل علم اقتصاد، علم جامعهشناسی و علم مردمشناسی میشود.
3- علوم مربوط به رقابت که شامل علم استراتژیک، علم بازاریابی و فروش و علم مشتریمداری میشود.
برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازار داخلی وخارجی
تفاوت تحقیقات بازاریابی ملی و بین المللی چه می باشد؟
در حالی که ابزارها، روش ها و اهداف تحقیق بازار در هر دو عرصه یکسان می باشد، اما به لحاظ محیط های مختلف اجرای تحقیقات بین المللی متفاوت است. تفاوت های عمده به شرح زیر است:
1-پارامترهای جدید نظیر:
ارز خارجی، مالیات ها، حمل و نقل، مستند سازی، قوانین صادراتی، اعطاء امتیاز، سرمایه گذاری و ...
2-محیط های جدید:
محیط های داخلی با محیط های جدید تفاوت زیاد دارد
3-رقابت:
تنوع بیشتر
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
وقتی سخن از مدیر به میان می آید حداکثر چند مشخصه از مدیر به ذهن می رسد؟
حداکثر 3 مشخصه:
1- اینکه مدیریت مقامی است است که ابزار و وسایل کار و امکانات مادی در اختیار دارد.
2- اینکه مدیر بر عده ای فرمان می راند.
3- اینکه مدیر به اقتضای شغلش با دیگران در حال رقابت و احیاناً جدال است.
برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
سیر تکاملی ارتباط با مشتری از سوی بنگاههای اقتصادی و شرکتهای مشتریمدار چگونه بوده است؟
از زمانی که بشر داد و ستد را آغاز کرده بین بنگاهها و مشتریان رابطه وجود داشته که این رابطه پیش از انقلاب صنعتی بیشتر جنبه شخصی داشته است، اما بعد از انقلاب صنعتی با مطرح شدن مفهوم تولید انبوه و پیدایش دستگاههای مکانیکی، فاصله بین سازنده و مشتری زیاد شده است. در دوره تولید انبوه، نه تنها تولید شاهد رشد بوده، بلکه در عملیات خردهفروشی رشد مشابهی پدیدار گردیده است. از آغاز انقلاب صنعتی، در سالهای نخستین سده نوزدهم تا پایان جنگ جهانی اول بسیاری از بنگاهها و شرکتها بر محصول تمرکز مینمودند. این فلسفه بر اساس چنین اعتقادی قرار داشت که اگر محصولی با کیفیت بسیار بالا و با قیمتی منطقی ارائه شود در آن صورت مشتری کافی و متقاضی برای این محصولات وجود خواهد داشت، اما به هر حال روزبهروز به میزان هوشیاری و آگاهی مشتریان افزوده میشد و تعداد زیادی از تولیدکنندگان محصولات با شکست مواجه شدند و در نهایت مجبور به ایجاد تغییرات عمده در نگرش تولید خود شده و به دیدگاه مبتنی بر فروش دست یافتند. در این دیدگاه، بر این واقعیت تاکید میشد که امکان دارد مشتری تمایلی به خرید نداشته باشد پس بنگاه و شرکت باید راهحلی را ارائه میداد و ناگریز میشد اقداماتی به عمل آورد تا کالا و خدمات به فروش رسد. در این دوره برخلاف دوره قبل که به تبلیغات به هیچ وجه اهمیت داده نمیشد تاکید و تمرکز زیادی بر روی فعالیت تبلیغاتی، قرار گرفتن در مسیر تبلیغات و افزایش رقابت جهانی در این زمینه باعث پدید آمدن دیدگاههای جدیدی شد که پایههای مبتنی بر بازاریابی گردید. هدف اصلی بازاریابی این بود که فرآیند فروش را تسهیل نماید. بنابراین هر قدر بنگاه و شرکت در مورد مشتریان خود و نیازهای آنها آگاهی بیشتری کسب میکرد میتوانست در فرآیند فروش و فعالیتهای تبلیغاتی انبوه تلاش کمتری به عمل آورد؛ یعنی تولیدکنندگان محصول درک کرده بودند که اگر تمام تلاشهای بنگاه و شرکت صرف شناسایی مشتری و درک نیازهای خاص او گردد در آن صورت مشتری با احتمال بیشتری اقدام به خرید خواهد کرد. تکامل این افکار و شناخت مشتریان ادامه یافت تا در نهایت در سالهای آخر قرن بیستم به دیدگاه مشتریمداری تبدیل گردید. در این دیدگاه مشتری به صورت بخش جدا نشدنی از فرآیند بنگاه و شرکت درآمد و هنگام طرحریزی محصول و عرضه آن به مشتری توجه خاصی مبذول میگردید. این دیدگاه بیانگر این مطلب بود که در یک محیط بسیار رقابتی هر قدر بنگاهها و شرکتها بتوانند اطلاعات بیشتری در مورد نیازهای مشتریان کسب کنند و هر قدر راحتتر بتوانند با آنها تماس برقرار کنند خواهند توانست در صحنه رقابت موفقتر عمل نمایند؛ یعنی بنگاهها و شرکتها باید در تماس نزدیک با مشتری باشند در غیر این صورت باید این ریسک را بپذیرند که بنگاه و شرکت دیگری این کار را انجام خواهد داد. البته تمام این سیر تکاملی در طول تاریخ دوسویه بوده است؛ یعنی با توجه به رشد فکری مشتریان در دورههای مختلف و درک اینکه میتوانند و حق دارند با توجه به پولی که میپردازند از گزینهها و کیفیتهای گوناگون بهرهمند شوند باعث ایجاد انقلابهای فکری در دورههای مختلف زمانی در تولیدکنندگان محصول گردید. بعد از جنگ جهانی دوم، بهبود سیستم ارتباطات به ویژه تلویزیون و تلفن موجب ایجاد تحولی عظیم به نفع مشتریان گردید و مبادله اطلاعات برای مشتریان آسانتر شد. بینندگانی که تا قبل از آن روز، از طریق تبلیغات محلی کوچک کسب اطلاعات مینمودند از آن زمان در معرض انبوهی از تبلیغات جهانی قرار میگرفتند و نسبت به گزینههای پیشرو در بازارهای مختلف آگاهتر میشدند. امروزه از طریق دسترسی به اینترنت و فروشگاههای الکترونیک موانعی که از نظر فاصله وجود داشت کاملاً از بین رفته است. همچنین فروشهای موفق نه تنها در سایه فروشهای زیاد اولیه کسب میشود، بلکه فروشهای پیاپی در تکامل آن افزون گردیده است؛ یعنی برای فروشهای نخستین میتوان از شیوههای خاص فروش استفاده کرد، ولی اگر مشتری نسبت به کالا یا خدمت احساس رضایت کند فروش بعدی بسیار آسانتر صورت میپذیرد. بنابراین اگر فروشهای بعدی به عنوان شاخصی از عملکرد مورد توجه قرار گیرد کارکنان بخش فروش بنگاه به کیفیت کالا و خدمات توجه خاصی خواهند کرد و در واقع کارکنان فروش، بین مشتری و فرآیند تولید و ارائه کالا و خدمات به صورت یک رابطه عمل میکنند و همواره نتیجه اقدامات مربوط به بهبود ارائه خدمات و عرضه محصول را از مشتری دریافت میدارند.
برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردربازارداخلی وخارجی
.
برای ثبت موقعیت محصول جدید در بازار باید از چه استراتژی های استفاده کرد؟
بایداز استراتژییها زیر استفاده کرد :
1- توجه به نیازهای مصرف کنندگان و سود مورد نظر آنها :
یکی از بهترین شیوه ها برای مدیریت بازاریابی توجه به ( نیازها مصرف کننده – سودی که در جستجوی آن هست ) می باشد و آن محصول را با قیمت پایین تر وارد بازار کنیم .
2- توجه به ویژگیهای ظاهری محصول :
یعنی محصول را با ویژگیهای ظاهری خاصی وارد بازار کنیم که باعث متمایز شدن محصول از محصولات رقبا می شود از همین تمایز برای جایگاه یابی استفاده می کنیم .مثال : پارس خودرو با تولید ماشین های پاترول دورنگ با ( سپهر ، گلگیر ، باربند ، زاپاس بند ) باتوجه به این ویژگیهای ظاهری توانیست موضع مناسبی در بین جوانهایی و خریدارانی که به دنبال اتومبیل لوکس هستند ایجاد کند.
3- توجه به کاربرد :
مدیر بازاریابی می تواندجایگاه محصول را بر اساس ( زمان ، مکان ، چگونگی مصرف ) آن تعیین کند مثال : چای گلستان جای کیسه ای و پاکتی که در ذهن مشتری بعنوان چای ( فوری ، پیک نیک ، راحت ) جایگاه یابی شده است
4- شناسائی استفاده کنندگان :
یعنی برای جایگاه یابی محصول باید دقیقا بازار هدف ( مشتریان هدف ) را شناسایی کنیم مثال : مجله کیهان بجه ها ( بچه ها ) و کیهان ورزشی ( وززشکاران ) و مجله زن روز ( خانمها ).
5- رقابت :
می توانیم با توجه به محصولات رقیب برای محصولاتمان جایگاه یابی کنیم که این جایگاه یابی می توان .الف- به طور مستقیم در برابر رقیب ( IBMدر تولید کامپیوترهای PCموقعیت محصولش را در مقابل اپل) تثبیت کرد .ب- نزدیک به رقیب ( شرکت تن با تولید کت و شلوارهای دست دوز به دنبال پیدا کردن موضعی نزدیک به هاکوپیان ).ج- دوراز رقیب ( شرکت بهنوش با معرفی ماءالشعیر در ایران موضع یابی دور از رقیب انجام داد )