برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
عوامل حیاتی تعیین کننده موفقیت در کسب و کار بنگاه و شرکت چیست؟
توانایی در انتخاب افراد خوب، و بعد هم، درست مدیریت کردن آنها میباشد.
برگرفته ازکتاب کسب وکار موفق چگونه
مدیریت به روش مرغابیهای دریایی در بنگاههای و شرکتهای یعنی چه؟
این است که این مدیران اصلاً در فضای بنگاه و شرکت پیدایشان نمیشود، مگر وقتی که اشتباهی صورت گیرد، در این زمان است که آنها وارد صحنه میشوند و سر و صدای زیادی به راه میاندازند و همه را زیر سوال میبرند و سپس از صحنه خارج میشوند در حالی که در بنگاه اقتصادی و شرکت مشتریمدار مدیران نقش رهبری و مربیگری را ایفا میکنند و نگاه کمک ویاری به منابع انسانی را دارند وهر وقت اشتباهی صورت گیرد آنها را به مسیر درست هدایت میکنند.
برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه
1- بعضی از کارها که بیشترین اهمیت را برای مدیریتشان دارد انجام دهند.
2- بعضی از کارها را که کمترین اهمیت را برای مدیریتشان دارد انجام دهند.
3- کارهایی را که تا این زمان انجام ندادهاند و میتواند به مدیریتشان کمک کند انجام دهند.
4- کارهایی را که تا این زمان انجام دادند که ارزش مهمی برای فعالیت مدیریتشان نداشته متوقف سازند.
برگرفته ازکتاب اخلاق کار رمز موفقیت
در اخلاق مدیریت، صحبت از چیست؟
صحبت ازخوبیها و بدیهای عمل مدیریتی است. عمل مدیریتی زمانی در حوزه اخلاق مطرح میشود که بین منافع بنگاه و مسئولیت اجتماعی مدیر تعارض بهوجود آید. اخلاق و مسئولیت اجتماعی که باید آن را بایدها و نبایدهای ارزشی- فلسفی و معیار سنجش درستی و نادرستی رفتار شخص نسبت به خود، دیگران و جامعه تعریف کرد.
برگرفته از کتاب برند تبلیغات توزیع چشمه جوشان ثروت
مدیریت نام تجاری یک بنگاه و شرکت یک استراتژی است ،چرا؟
چون شرکت یا بنگاه اقتصادی را به هدف های زیر می رساند :
1- افزایش فروش و بالا بردن سهم بازار.
2- ایجاد ارزش برای ارزش ذینفع .
3- رضایت کارکنان .
4- رضایت مشتری.
5- ایجاد ترجیح نسبت به نام .
6- کاهش حساسیت مشتری نسبت به قیمت.
7- افزایش سرعت گردش سرمایه.
8- جلوگیری از ورود رقبا به بازار فعلی.
9- رسیدن به حد رهبری بازار .
10- توسعه خط محصول و تنوع.
11- ورود به بازارهای جدید و صادرات.
استراتژی های برند چه می باشد؟
1- گسترش دامنه محصول (تنوع در طرح ، رنگ ، مزه و بسته بندی ) با همان نام .
2- گسترش دامنه نام و نشان ( محصول جدید یا همان نام ).
3- نام و نشان چندگانه (تنوع در طرح و رنگ و مزه با نام های متفاوت )
4-نام ها و نشان های تجاری جدید ( محصول جدید ، نام جدید)
انتخاب و انتساب نام تجاری چگونه صورت می گیرد؟
1- نام یک شخص مانند : فورد ،هوندا.
2- نام یک محل مانند : مرغ سوخاری کنتاکی.
3- کیفیت و عملکرد .
4- سبک زندگی مانند : انتخاب سالم .
5- مصنوعی و غیر واقعی و بیمعنا مانند : کداک ، سونی ، اکسون .
برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار
تاکتیکهای خدعهآمیز در مذاکره به چند دسته تقسیم میشوند هرکدام را توضیح دهید؟
تاکتیکهای خدعهآمیز به سه دسته تقسیم میشوند:
1- فریبکاری آگاهانه:
*-اطلاعات نادرست و ساختگی:
افراد را از مسأله جدا کنید و مذاکرات را مستقل از اعتماد پیش ببرید. طرف مقابل را دروغگو نخوانید ولی زود هم اعتماد نکنید و درخصوص اعتبار خودش و اطلاعاتش تحقیق کنید.
*-اختیارات مبهم و مشکوک:
ممکن است طرف مقابل در خصوص اختیاراتش غلو کند تا تنها این شما باشید که امتیاز میدهید و امتیازاتی را که خودش داده موکول به تصویب رؤسایش کند. ابتدا دقیقا و به صراحت از میزان اختیاراتش جویا شوید و در صورت مبهم بودن پاسخ بخواهید که با فردی واجد اختیار مذاکره کنید. اگر توافق حاصله را منوط به تصویب دیگران کنند شما نیز آن را پیشنویسی برای فکر بیشتر تلقی و اعلام کنید.
*-مقاصد مشکوک:
اگر در خصوص مقاصدشان از نحوه اجرای موافقتنامه شک دارید، آن را به صراحت با ایشان در میان بگذارید و مسأله را مستقل از اعتماد ببینید. ضمن اینکه موافقتنامه را نیز مشروط تهیه کنید.
بیان بخشی از حقیقت مساوی با فریبکاری نیست. شما مجبور نیستید همه اطلاعات خود را فاش کنید.
2- جنگ روانی:
این تاکتیکها برای این طراحی میشوند که شما را دچار ناراحتی کنند تا به صورت ناخودآگاه بخواهید مذاکرات را هرچه زودتر به پایان رسانید.
*-موقعیتهای اضطرابآور:
مکان جلسه و شرایط حاکم بر آن میتواند شما را دچار اضطراب کند. باید در این خصوص حساس باشید و شرایط تحمیلی را که امکان بسیار زیادی دارد آگاهانه باشد، صریحا رد کنید.
*-حملات شخصی:
ممکن است به شخصیت شما بیاحترامی کنند یا به نکات شخصی شما اشارههای نامربوط داشته باشند یا به سخنان شما توجه نکنند. در این حالات نیز موضوع را به صراحت به آنها متذکر شوید و آن را خنثی کنید.
*-بازی تکراری آدم خود/ آدم بد:
ممکن است افراد طرف مقابل دو نوع رفتار خشن و آرام را به نمایش بگذارند تا از شما امتیاز بگیرند. در این حالت مسأله را به یک شکل با هر دو نوع برخورد مطرح کنید و منافع خود را یکسان دنبال کنید.
*-تهدیدها:
در برابر تهدیدها به تهدید متقابل دست نزنید. بلکه نتایج مترتب بر تهدید آنها را به ایشان متذکر شوید. هشدار بسیار مشروعتر از تهدید است.
3- فشار روی مواضع:
این نوع تاکتیک چانهزنی برای این طراحی میشود که موقعیت را به نحوی سازماندهی کند که فقط یک طرف بتواند امتیاز بگیرد.
*-امتناع از مذاکره:
تاکتیک آنان را بشناسید: شاید بخواهند ورود به مذاکرات را به عنوان یک امتیاز تلقی کنند و یا برای مذاکرات پیش شرط بگذارند. در این خصوص با آنان به طور مستقیم یا توسط یک شخص ثالث صحبت کنید. راههای متنوعی از قبیل نامهنگاری و رجوع به افکار عمومی را امتحان کنید. به آنان پیشنهاد مذاکره اصولی را بدهید.
*-درخواستهای افراطی:
هدف از این تاکتیک پایین آوردن انتظارات شما و در نهایت تقسیم موارد اختلاف، به نحوی که بیشترین منافع نصیب آنها شود است. اعلام یک خواسته افراطی ممکن است منجر به قطع مذاکرات شود.
*-خواستههای فزاینده:
با این تاکتیک علاوه بر کاهش ارزش امتیازات طرف مقابل، از نظر روانی نیز آنان را برای پذیرش سریعتر شرایط، پیش از درخواستی جدید، آماده میکنند. باز هم روی اصول تکیه کنند و شناخت خود را از این تاکتیک به اطلاعشان برسانید و وقتی برای تنفس بخواهید تا خوب روی این تاکتیک آنها فکر کنید.
*-مواضع غیرقابل تغییر:
ممکن است طرفین خود را به طریقی به مواضعشان متعهد کنند و شما را وادارند تا این تعهد آنان را بپذیرند. در این حالت نیز از اصول نگذرید و این تاکتیک آنان را که مانند تهدید عمل میکند یک بلوف تلقی کنید و حل مسأله تعهدشان را به عهده خودشان بگذارید.
*-شریک سرسخت:
ممکن است فرد مذاکره کننده خود را موافق نشان دهد اما از مخالفت شریک خود دم بزند. در این حالت تاکتیک را شناخته و به جای بحث روی آن، موافقت وی را با امری که تأید میکند به طور کتبی بگیرید و یا بخواهید که با همان شریک سرسخت مذاکره کنید.
*-تأخیر حساب شده:
ممکن است بخواهند مذاکرات و رسیدن به توافق را تا زمان رسیدن به ضربالاجل به تعویق بیاندازند. در این حالت با شناخت تاکتیک و اعلام صریح آن به طرف مقابل مذاکره، سعی کنید فرصت برای آنها کمکم تضعیف و ناپدید شود.
*-یا بپذیر یا رد کن:
در مقابل این تاکتیک که شما را تنها در مقابل یک انتخاب قرار میدهد، به مذاکره و بیان دیدگاههای خود ادامه دهید و حرف آنان را نشنیده بگیرید. اگر هم شناخت خود را از این تاکتیک به رخشان کشیدید به آنها بفهمانید که عواقب این عملشان چیست. آنگه به راهی بیاندیشید که موجب حفظ آبروی آنها نیز بشود.