برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
منظور از گرایش بازار از سوی بنگاه و شرکت چه میباشد؟
گرایش بازار این دیدگاه را مطرح میکند که بنگاه و شرکت باید خواستهها، نیازها و ارزشهای مشتریان را شناسایی نموده و سپس تلاشهای خود را به نحوی سازماندهی کند که محصولات و خدماتی که مشتریان واقعاً برای آنها ارزش قائل هستند را تولید و تحویل نماید. یکی از اندیشمندان بازرگانی به نام پیتر دراکر یک جمله مشهور امروزی مطرح میکند: «تنها یک تعریف معتبر برای هدف کسب و کار وجود دارد: وآن خلق یک مشتری است.» همانگونه که میدانید گرایش بازار، تمرکز مدیریت کسب و کار را از تولید به سمت درک مشتریان و خدمترسانی به آنها معطوف میدارد، اما الزامات و مفاهیم گرایش بازار برای مدیران و کارکنان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بازاریابی، دیگر تملک مشتری نیست، بلکه مشتریان باید دغدغه خاطر اولیه هر شخص در بنگاه و شرکت باشد. همانگونه که دیوید پاکارد زمانی مطرح نمود: «بازاریابی آنچنان مهم است که نباید آن را تنها به واحد بازاریابی سپرد.» خواه اینکه شغل شما اداره امور مالی، طراحی محصولات جدید، آموزش پرسنل جدید یا برنامهریزی فرآیندهای تولید باشد، باید از اثر کارتان بر مشتریان آگاه باشید، چرا که در نهایت، رضایت مشتری بهعنوان مولفه اساسی در سودآوری بلندمدت مطرح است. وینسنت باربارا این گرایش جدید را این چنین مطرح نموده است: «اگر شما راهکارهای نوآورانه برای خواستهها و نیازهای مشتریان فراهم کنید، هزینههای خود را به کمتر از آن چیزی که مشتریان مایلند در ازای محصول شما بپردازند، برسانید و اطمینان پیدا کنید که کارکنان شما سالم، دارای انگیزه و آگاه هستند، آنگاه تمام چیزهای دیگر- از جمله سود، رشد، حس موفقیت و ارائه خدمات و شناسایی مطلوب توسعه جامعهای که به آن تعلق دارید- به دنبال آن خواهد آمد.»