برگرفته ازکتاب اخلاق کار رمزموفقیت
عوامل ایجاد انگیزه کاردر بنگاه اقتصادی و شرکت مشتریمدار چه میباشد هرکدام را توضیح دهید؟
1- توجه به اهمیت کار
یکی از مهمترین مسائلی که سبب ایجاد انگیزه در کار میشود. توجه به اهمیت کار است. کار جوهر زندگی است. همان طور که گفته شد اگر انسان بیکار باشد ذهنش بهطرف گناه میرود، بزهکاری از بیکاری شروع میشود. پس باید انسان کار کند هر چند که بینیاز باشد. همه پیامبران کار میکردند مثلاً پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله قبل از بعثت چوپانی مىکرد و با مال و سرمایهىِ خدیجه علیهالسلام تجارت مىنمود. حضرت موسى علیهالسلام نیز گوسفند چرانى مىنمود. حضرت ابراهیم علیهالسلام به کارهاى چوپانى و بنّایى اشتغال داشت و حضرت ادریس علیهالسلام خیّاط و حضرت نوح علیهالسلام نجّار بوده است. حضرت داوود زره میبافت.
2- توجه به ارزشمندی کار
از دیگر عواملی که باعث ایجاد انگیزه در کار میشود توجه به ارزشمندی اصل کار است. از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد: محبوبترین مردم پیش خدا چه کسی است؟ پیامبر فرمود: «کسی که بیشترین سود و خدمت را به مردم ارائه دهد.»
و باز آن حضرت فرمود: به خدا قسم، برآوردن حاجت مردم از روزه و اعتکاف یک ماه بهتر است.» بنابراین احساس ارزشمندی از کار باعث ایجاد انگیزه در اصل کار میشود.
3- از وضعیت فعلی خود راضی بودن
ایجاد رضایت از وضعیت فعلی کار، به مرور باعث موفقیت در کار و در نهایت منجر به افزایش انگیزه کاری میگردد. انسان باید از وضعیت فعلی خود راضی باشد، یکی از بزرگان میگوید از زندگی خودم خسته شده بودم بارها تصمیم گرفته بودم که خودکشی کنم، یک روز ناگهان به رفتار همسرم دقت کردم دیدم در آشپزخانه با خوشحالی برای خودش شعر میخواند با خودم گفتم این زن 30 سال است که در آشپزخانه کار میکند ولی اظهار نارضایتی و شکوه نمیکند. ولی من این گونه از زندگی خود ناراضی هستم از آن لحظه این تغییر در درون من ایجاد شد که دیگر هیچ گاه افکار منفی را به خودم راهندادم.
4- توجه به جنبههای مثبت هر شغل
گرایش غالب در افراد، منفیگرایی است و همواره منفی فکر میکنند. بنابراین باید کاری کرد که بر این جنبهی منفی فائق آید انسانهای موفق همواره مثبت اندیشاند و به افکار منفی اجازه نمیدهند که در آنها نفوذ کند. باید به جنبههای مثبت هر شغلی فکر کنید تا بتوانید ازآن راضی باشید و افسرده نشوید. این جنبهی مثبت میتواند حقوق، وجهی اجتماعی و غیره باشد.
5- خلوص نیت در کار
تمام فعالیتهاى یک مسلمان مىتواند نوعى ارتباط با آفریدگار جهان محسوب شده و علاوه بر ارزش اقتصادى و دنیوى، از پاداشهاى معنوى نیز در جهان آخرت برخوردار باشد. کار براى خدا، نقش مهمى در شکل دادن به رفتار اقتصادى انسان دارد. به علاوه این انگیزه مىتواند قواى جسمى و روحى وى را در فعالیتهاى اقتصادى چند برابر نماید؛ بهخاطر هدف والاى وى، کار او نیز مقدّس خواهد شد. رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم بر این باور بود که: «عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترین آنها طلبروزى حلال است». آن حضرت اشتغال به کارهاى حلال را مانند سایر عبادات، بر زن و مرد مسلمان ضرورى دانسته و مىفرماید: «به سراغ درآمد حلال رفتن، بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.» بنابراین، انگیزههاى مقدس مىتواند همه کارها و فعالیتهاى اقتصادى یک مسلمان را ـ اعم از کارهاى تجارى، کشاورزى، صنعتى و خدماتى ـ فرا گرفته و آنها را در شمار عبادات قرار دهد. در روایتى آمده است که: روزى رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم با جمعى از اصحاب در محلى حضور داشتند، در آن میان، چشمان آنان به جوانى نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم گفتند: یا رسول اللّه! اگر این جوان نیرومند، نیرو و انرژى خود را در راه خدا مصرف مىکرد، چقدر شایسته مدح و تمجید بود! حضرت فرمود: این سخن را نگویید! اگر این جوان براى تأمین معاش مىکوشد و انگیزه او بىنیازى از دیگران است، او در راه خدا قدم برداشته، و اگر هدف او پذیرایى از پدر و مادر ناتوان خود باشد، باز هم در راه خدا کار مىکند و اگر مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد، او به راه خدا رفته و انگیزه مقدّسى دارد. در سیره پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم، هدف از رفتارهاى اقتصادى جلب رضایت خداوند است. و رضایت پروردگار، انگیزه مقدس و هدف والایى است که یک انسان مسلمان را در سختترین شرایط به فعالیتهاى اقتصادى وادار مىکند. و او حاصل زحمات خود را در راه رضاى الهى خرج مىکند.
6- داشتن روح توکل
وجود روح توکل بر خدا در افراد، وسیلهای برای جلب روزی معرفی شده است. آن حضرت در این باره فرموده: «اگر آنگونه که باید، بر خدا توکل کنید، خداوند همانگونه که پرندگان را روزی میدهد شما را روزی خواهد داد. چنانکه پرندگان با شکمهای خالی صبح کرده و با شکم پر روز را به شب میبرند.»
7- برنامهریزی برای یافتن کار مورد علاقه
تجربه نشان داده است، کسانی میتوانند
انگیزه قوی کاری داشته باشند که به کار مورد علاقه خود دست یافته باشند واز کار
خود لذت ببرند پس بایداز ابتدای دوران جوانی برنامهریزی نمود تا کار مورد علاقهی
خود را بیابیم. اگر انسان از ابتدا کار مورد علاقهی خود را انتخاب کند، قطعاً در
آینده انگیزه قوی برای مضاعف نمودن آن دارد و از انجام آن لذت خواهد برد. ولی این
ایدهآل است. همیشه انسان کار مورد علاقهاش را پیدا
نمیکند. بسیار اتفاق افتاده است که انسانهایی بودند که در زمینهای تخصص گرفتهاند
ولی چون جامعه برای آن تخصص آمادگی ندارد یا زمینه به هر دلیلی آماده نبوده، در
کار دیگری مشغول شدهاند. از این جا به راه حل دوم باید رسید یعنی: باید تلاش کنیم
کاری را که پیدا کردهایم دوست داشته باشیم.
8- سعی در ایجاد علاقه به کار یافته شده
اگر کاری که پیدا کردهایم به
هردلیل مورد علاقهی ما نیست یعنی نتوانستهایم کاری را که دوست داریم، پیدا کنیم،
باید تلاش کنیم کاری را که پیدا کردهایم دوست داشته باشیم. دنیایی که ما در آن
زندگی میکنیم همیشه بر وفق مراد نیست و اگر دنیا بر وفق مراد شما نیست، شما باید
سیستم را طوری تغییر دهید که بر وفق مراد شما بشود. اگر تمام تلاش خود را برای
پیدا کردن شغل مورد علاقه انجام دادید ولی موفق به یافتن آن نشدید، با خود فکر
کنید که هزاران نفر بودهاند که کاری را در زندگی خود دوست داشتند و به آن رسیدند
ولی این کار باعث دردسر و گرفتاری آنها شده ولی افرادی هم بودهاند که در ابتدا از
کاری که به آن رسیدهاند، ناراضی بودند ولی بعدها این کار باعث خیر و برکت برای آنها
شده است باید تلاش کنید کاری را که پیدا کردید دوست داشته باشید. خوشبختانه انسان
موجودی است که قدرت سازگاری بالایی با تغییرات دارد. میتواند کاری بکند که از آن
چیزی که برایش آزار دهنده است، آزارش را کم و لذتش را افزایش دهد. برای این حرکت
چند چیز لازم است. این را قبول کنید که خیلی اوقات شما چیزی را دوست دارید که به
ضرر شماست و از چیزی بدتان میآید که به سود شماست. انسان بدش میآید که سختی بکشد،
اما بسیارند کسانی که سختی کشیدند و به جایی رسیدند. آیه قرآن، بیان کننده این
نکته است" ای بسا شما از چیزی بدتان بیاید در حالی که به سودتان است و
ای بسا از چیزی خوشتان بیاید در حالی
که به ضررتان است ". اگر شما کاری را که دوست داشتید پیدا نکردید، بگویید
شاید این کاری که من از آن بدم میآید به سودم باشد و به گذشته نگاه کنید که شاید
اگر کاری که من دوست داشتم به آن میرسیدم به ضررم میشد. این قضیه کمک میکند که
شما از کارتان لذت ببرید. طرز فکرتان را نسبت به کاری که پیدا کردید عوض کنید.
تلاش کنید کاری را که پیدا کردید دوست داشته باشید. مثال ازدواج: تجربه نشان داده
و قرآن هم میفرماید که اگر زن و مردی با هم ازدواج کنند و در ابتدا احساسی نسبت
به هم نداشته باشند، خداوند احساس را در وجودشان ایجاد میکند. در مورد کار هم
همین طور است. اگر کاری پیدا کردید که از آن خوشتان نمیآید، تلقین کنید که از کار
خوشتان بیاید شاید این به سودتان باشد.
9-در هر حالی، کار را از خود دانستن
ما از نظر روانی اگر احساس کنیم بار دیگری را به دوش میکشیم خسته و آزرده خواهیم شد، اما اگر احساس کنیم برای خودمان کار را انجام میدهیم، احساس خستگی نمیکنیم هر گاه کاری را به شما سپردند، به خود بگویید این کار از آن خود من است بهاین ترتیب احساس انگیزه برای انجام آن در شما تشدید میشود و از آن کار لذت میبرید. ما زمانی عذاب میکشیم که فکر کنیم برای دیگران بیگاری میکنیم. تا زمانی که انسان فکر کند برای دیگران کار میکند انگیزه انجام آن ضعیف و ازآن کار لذت نمیبرد. اما اگر اینگونه فکر کند که این کار از آن خودم است، آن را درست انجام میدهد، کم کم این نوع طرز فکر باعث میشود که کار را درست انجام دهید، احساس رضایت درونی کنید و کسانی که این کار را برایشان انجام میدهید رضایتشان را به شما منتقل کنند.
10-دیدن جنبههای مثبت کار
دیدن جنبههای مثبت کار باعث رضایت و ایجاد انگیزه در کار میشود. معمولاً انسان عادت داردکه وقتی چیزی را میبیند، ابتدا به
جنبههای منفی آن فکر کند. مثلاً وقتی برای اولین بار فردی را
میبیند، خصلتهای نا زیبای وی بیشتر به چشم میآید. طبیعتاً وقتی کاری را که علاقه
نداریم پیدا کردهایم، معمولاً ابتدا جنبههای منفی آن را میبینیم و دائماً به
خودمان مشکلات موجود را یادآوری میکنیم. یکی از عواملی که به ما کمک میکند کاری
که پیدا کردهایم دوست داشته باشیم این است که تلاش کنیم جنبههای مثبت آن را
ببینیم. در هر کاری هم جنبههای مثبت و هم جنبههای منفی وجود دارد این ما هستیم
که به جنبهی منفی یا جنبهی مثبت دامن میزنیم. اگر تمرین و تلاش کنیم که در کاری
که ظاهراً سخت و آزار دهنده است، جنبههای مثبت را پیدا کنیم، کم کم احساس رضایت و
لذت بردن از کار، در ما ایجاد میشود. بنابراین اگر میخواهید از کار خود لذت
ببرید به
جنبههای مثبت کار فکر کنید چون جنبههای مثبت پنهان و جنبههای منفی آشکار هستند.
پس باید بهدنبال جنبههای مثبت بگردیم و روی آنها تامل کنیم و از کار خود لذت
ببریم.
11- انتظار خود را از کسانی که برای آنها کاری انجام میدهیم به حداقل برسانیم
ازجمله عواملی که در مسئله کار افراد را عذاب میدهد این است که حس میکنیم کسانی را که برایشان کاری را انجام میدهیم، قدردان و شاکر نیستند. خیلی اوقات است که ما کاری برای کسی انجام میدهیم ولی وی به جای تشکر، طلبکار هم هست. اگر قرار باشد انسان از کاری که میکند لذت ببرد عواملی که او را آزار میدهد را باید پاک کند. یکی از این عوامل، این است که وقتی ما برای کسی کاری انجام دادیم، انتظار تقدیر و تشکر داشته باشیم. اگر این عامل را درست کنیم، بقیه عوامل هم درست خواهند شد. ما باید انتظار خود را از کسانی که برای آنها کاری انجام میدهیم به حداقل برسانیم. وقتی این انتظارات به حداقل برسد و توقع قدردانی کم شود، انسان کمتر آزار میبیند. اما اگر منتظر تشکر باشیم، حالت آزار دهندهای را خواهیم داشت. مخصوصاً وقتی این انتظار برآورده نشود. پس اگر ما در روابط کاری از کسی انتظار تقدیر و تشکر نداشته باشیم، اگر کسی هم پیدا شد که تقدیر و تشکر کرد برای ما بسیار با اهمیت و لذت بخش خواهد بود.
12- انجام کار به بهترین نحو
انجام کار به بهترین نحو موجب موفقیت در کار و به دنبال آن ایجاد انگیزه مضاعف میشود، اگر بخواهیم در کار انگیزه داشته و از آن لذت ببریم باید آن را به بهترین نحو انجام دهیم چون در این صورت رضایت درونی برایمان حاصل میشود. نتیجهی آن در جامعه هم خود را نشان میدهد و رضایت دیگران هم ایجاد خواهد شد سپس لذت را برای ما بهدنبال دارد. ولی اگر برعکس کار را درست انجام ندهیم علاوه بر عذاب وجدان خودمان، جامعه هم از ما ناراضی خواهد بود. در زندگی، برای لذت بردن از آن باید توجه داشته باشیم که بخشی مربوط به ذهنیتهایی است که دیگران به ما میدهند و این بابت کاری است که ما انجام دادهایم، در هر کاری که بر ما واگذار شده، اگر بشود کمی بیشتر انجام دهیم، این کار را بکنیم چون این کار اضافی احساس رضایت زیادی را در فرد ایجاد میشود که به ما هم منتقل خواهد شد. در روابط انسانی، از جمله چیزهایی که انسان را آزار میدهد، بیتوجهی کسانی است که برای آنها کار میکنیم و دوست داریم که قدر کار و زحمت ما دانسته شود.
13- پاداش کار را از خدا خواستن (کار را برای خدا انجام دهید نه برای بندگان خدا)
این طرز تفکر باعث میشود که
انسان آرامش پیدا کند و حس خوبی به او دست دهد. با این طرز تفکر افراد کار خود را
بهخوبی انجام میدهند. اگر قرار باشد ما از کارمان لذت ببریم، در قراردادی که میبندیم،
طرف قرارداد باید خداوند باشد نه بندگان خدا. بندگان خدا، مشکلات زیادی دارند که
دو مشکل اساسی عبارتند از 1- اکثر آدمها فراموش
میکنند که باید تقدیر و تشکرشان را ابراز کنند. 2- بسیاری از افراد بعد از این که
کار را برایشان خوب انجام دهیم، احساس رضایت و تشکرشان را ابراز نمیکنند زیرا در
درون خود حس میکنند که شاید تشکر آنها باعث غرور و تکبر شخص مقابل شود. اگر کاری
را برای بنده خدا انجام دادیم ولی جواب نگرفتیم مشکل از بندگان خداست. پس قاعدهی
کلی این است که از ابتدا بگوییم که خدایا من این کار را انجام میدهم برای این که
بتوانم با تو ارتباط خوبی داشته باشم. اگر قرار داد خود را با خدا ببندیم، نه تنها
مشکلات قبلی را ندارد بلکه حسنهای دیگری هم دارد. مثلاً اگر ما یک قدم به طرف خدا حرکت کنیم، خداوند 10 قدم به سمت ما حرکت
میکند و اگر یک کار مثبت انجام دهیم، خداوند 10 کار مثبت برای ما انجام میدهد.
بنابراین برای این که بخواهیم از زندگی خود لذت ببریم کار را برای خدا انجام دهیم
نه برای بندگان خدا. بندگان خدا یا توجه نمیکنندو یا اگر توجه کنند ابراز نمیکنند یا
اگر هم قصد ابراز داشته باشند ممکن است فراموش کنند. زمانیکه انسان از نظر
اعتقادی به این نتیجه برسد که داشتن اخلاقیات مثبت کاری، مهم
است، آنگاه میتواند این اعتقادات درونی را به رفتارهای بیرونی تبدیل و آنها را
به مرحله اجرا در آورد. به تعهدات خود احترام بگذارد و سعی کند آنها را تا آخرین
مرحله انجام دهد حتی اگر انجام آنها برای او دشوار گردد. زمانیکه با مقاومت و
مخالفت مواجه میشود، مصر و سخت کوش باشد تا بتواند موانع موجود را از سر راه خود
بردارد. با انضباط شخصی که برای خود قائل هست، میبایست خود را مجاب کند که به
کاری که میکند توجه داشته و تنها بر روی آن تمرکز کند. باید نشان دهد که نسبت به
تمام وقایعی که اطراف او رخ میدهد، هوشیار بوده و به آنها اهمیت میدهد. تصمیمگیریهای
زندگی را براساس ارزشهای اخلاقی که در ذهن دارد انجام دهد و اگر نتیجه مطابق میل
او نبود، آنرا با سربلندی بپذیرد.
14- توانایی خوب کار کردن با دیگران
ازجمله عوامل مهم ایجاد انگیزه در موفقیت بخشی به افراد و رضایت کامل در محل کار، توانایی آنها در استحکام بخشیدن به روابطی ثمربخش با دیگران است. محل کار جایی است که افراد ساعات کاری زیادی را در آن میگذرانند و بسیاری از مهمترین روابط مهم در آنجا شکل میگیرد. هر شغلی مستلزم تعامل با افراد است. همة ما حداقل یک رییس داریم که با او در تعامل هستیم. اکثر ما همکارانی داریم که با آنها از منابع مشترک استفاده و با هم همکاری میکنیم تا مسائل حاصل از کار با یکدیگر را مدیریت کنیم. توانمندی هرکس در انجام کار یکی از عوامل مهم در موفقیت در کار اوست. واقعیت ساده این است اگر افراد نتوانند با دیگران خوب کار کنند. خوب کار کردن، خوب نخواهد بود. قابلیتهای فنی شاید بتواند کسی را به مدیریت ارتقاء دهد، اما این خصلتهای اخلاقی و شخصیتی است که باعث بقای هر کس در مدیریت میشود. ترفیعات تنها دلیل خوب کار کردن با دیگران نیست بلکه رضایت شغلی نیز مطرح است. کیفیت کاری تأثیر بر زندگی افرادخواهد داشت. روابط خوب در کار میتواند بدترین شغل را برای انسان قابل تحمل نماید. حال تصور نمایید چه تأثیری برای یک شغل خوب خواهد داشت!