برگرفته ازکتاب کسب وکارموفق چگونه

 

منظور از این که مدیران شرکت‌ها بخواهند به‌عنوان مدیر موفق و محبوب باشند باید محیط کار و فعالیت را خوشایند سازند چه باید بکنند توضیح دهید؟

بی‌تردید هر گاه افرادی را در محیط خوشایند و دلخواه ملاقات کرده‌ایم (حتی بدون توجه به خصوصیات و شخصیت‌شان) آنها در ما تأثیری بهتر به جا گذاشته‌اند، و هر گاه با کسی در محیطی ناخوشایند بر خورد داشته‌ایم، دیدن مجدد او (یا حتی فردی شبیه او) در ما احساس ناخوشایند ایجاد کرده است. خوشایند بودن محیط کار در بهبود رابطه بین مدیر و تمام گرو‌های انسانی هفتگانه مخاطب او، مخصوصاًٌ کارکنان و مشتریان بنگاه و شرکت که در این امر مستقیماً ذی‌نفع هستند، بسیار مؤثر است و از همین‌رو مدیران مجرب و کار آزموده نه به دلیل تشریفات و تجمل‌گرائی، بلکه با توجه به این اصل اساسی، می‌کوشند حتی در انتخاب وسائل و اثاثیه و مبلمان، این نکته را در نظر بگیرند که کارکنان بنگاه و شرکت و مخاطبین و مشتریان‌شان از شرایطی راحت و مناظری چشم‌نواز و آرامش بخش برخوردار باشند و حضور در بنگاه و شرکت برای آنها با خوشحالی، راحتی و احساس حرمت و احترام توأم باشد.

محیط کار می‌تواند با کمی گل و سبزه، پر از زیبائی و انرژی حاصل از آن گردد و در مورد خوشایند ساختن محیط کار دو نکته قابل تعمق است:

اول- شرایط فیزیکی محیط کار، مانند بهداشتی بودن محیط و شرایط، توجه به رفاه کارکنان و مشتریان، دقت در سرمایش و گرمایش محل کار، وضعیت نور و روشنائی و حتی نصب تابلو‌های مناسب که حاوی پیام‌های امیدوار کننده و مؤثر برای کار بهتر و مفیدتر باشد (و تغییر دوره‌ای آنها برای جلوگیری از یکنواختی) محیط کار را آرام و دلپذیر و خوشایند می‌سازد و بر روابط کارکنان با یکدیگر و نحوه بر خورد آنها با مشتریان تأثیر می‌گذارد. حتی انتخاب رنگ‌های مناسب می‌تواند، در شرایط روحی وروانی کارکنان مؤثر باشد، البته نباید این نکته را از نظر دور داشت که، منظور از خوشایند ساختن محیط کار تنها به دفاتر مرکزی  یا قسمت‌های مربوط به تماس با مراجعان و مشتریان محدود نمی‌شود، بلکه همه قسمت‌ها اعم از انباری‌ها، نگهبانی، سالن‌های تولید و غیره می‌توانند و باید از این جهت مورد توجه قرار گیرند، چیزی که شاید بیش از پول، به سلیقه نیاز داشته باشد، سلیقه‌ای که می‌توان با مشورت و حتی نظر سنجی از کارکنان و مشتریان، آن را به‌ارزانی به‌دست آورد. گفته می‌شود.

دوم- تلاش برای ایجاد دوستی وصمیمیت وحسن رابطه بین کارکنان، که آنها را به یکدیگر و نتیجتاً به محیط کار علاقمند و دل‌بسته می‌سازد. فراموش نکنیم پرنده حتی در قفس طلایی، نمی‌تواند شاد و راضی باشد. بنابراین محیط آراسته، نیازمند فضای مهرآمیز نیز هست تا شادمانی در افراد ایجاد کند. از این رو یک مدیر خوب به‌جای پیروی از اصل «تفرقه‌انداز و حکومت کن» می‌کوشد تا بین کار کنان بنگاه و شرکت کمال دوستی و مودت ایجاد شود و در صورت بروز رنجش و کدورت بین افراد، با بی‌طرفی به‌طور کدخدامنشی اختلافات را بر طرف و دوستی و صمیمیت، که موجب افزایش انرژی روانی در محیط می‌گردد، را مجدداً بین کار کنان بنگاه و شرکت بر قرار می‌سازد.

انرژی روانی که از طریق1- تفکر مثبت 2- درک زیبائی‌ها 3- مراودات مهرآمیز و دوستانه تامین می‌شود، تأثیر شگرفی در افزایش توانائی وکارائی افراد می‌تواند داشته باشد، به‌گونه‌ای که تقویت این بخش، در مدیریت نوین از اهمیت بالائی برخوردار است و بخشی از آموزش کارکنان به این امر اختصاص می‌یابد،که آنها بیاموزند چگونه زمینه تقویت انرژی روانی خود و دیگران را فراهم سازند.