برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازارداخلی وخارجی
مزایای تقسیم بازار چه میباشد؟
الف- تخصیص بودجه تبلیغاتی و بازاریابی مناسب برای هر بخش از بازار.
ب- ایجاد تغییرات لازم و مشتری پسند در محصولات تولیدی .
ج- شناخت دقیق رقبا در هر بخش و تنظیم برنامه های مناسب بازاریابی و تبلیغات جهت حذف آنان و یا حداقل گسترش سهم بازاربرگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازار داخلی وخارجی
معضلات پیش بینی کمتر از میزان واقعی تقاضای بازار، چه مشکلاتی راایجاد می کنند ؟
منجر به:
1-عدم برنامه ریزی برای تأمین منابع لازم.
2-ضعف در تحویل بموقع کالا.
3-سرگردانی و ناخشنودی مشتریان .
4-از دست دادن اعتبار بنگاه و شرکت .
5-از دست دادن فرصت های سودآوربرگرفته ازکتاب بازاریابی حضور دائمی دربازارداخلی وخارجی
معایب برآورد بیش از میزان واقعی تقاضای بازار، چه مشکلاتی راایجاد می کنند؟
منجر به:
1-تضعیف وضع رقابتی بنگاه و شرکت.
2-تراکم موجودی ها.
3-دادن تخفیفات بیش از حد لزوم.
4-کاهش سرمایه گذاری.
5-افزایش هزینه ها.
6-نارضایتی کارکنان.
7-نارضایتی مشتریانبرگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازارداخلی وخارجی
فرایند بازاریابی شامل چه مواردی می باشد هر کدام را توضیح دهید؟
فرایند بازاریابی شامل:
1- تجزیه و تحلیل فرصتهای بازار .
2- جستجو و انتخاب بازارهای هدف .
3- طراحی استراتژیها بازاریابی.
4- برنامه ریزی برای برنامه های بازاریابی .
5- سازماندهی ، اجرا و کنترل کلیه فعالیتهای بازاریابی است .
1- تجزیه و تحلیل موقعیتهای بازار :
تجزیه و تحلیل موقعیتهای بلند مدت موجود در بازار کمک مؤثری در بهبود عملکرد شرکت ها است . محیط اطراف شرکت ، ما این محیط را به دو بخش تقسیم می کنیم : محیط خرد ، یعنی عرضه کنندگان مواد اولیه ، واسطه ها ، کلیه مصرف کنندگان و رقبا ، و محیط کلان ، یعنی عوامل اقتصادی / جمعیتی ، سیاسی / قانونی ، اجتماعی / فرهنگی و تکنولوژیک / فیزیکی .
2 - جستجو و انتخاب بازارهای هدف :
پس از جمع آوری اطلاعات ، شرکت باید به جستجوی و انتخاب بازار هدف بپردازد . بدین منظور باید جذابیت بازار اندازه گیری شود که این نیز از طریق تخمین اندازه بازار ، سودآوری ، میزان رشد آن و نظایر اینها امکانپذیر است .
3 - طراحی استراتژیهای بازاریابی :
طراحی و اجرای استراتژیهای تمایز و تثبیت موقعیت محصول در بازار هدف قدم بعدی است . برای این کار شرکت باید ضمن تعیین دو ملاک سنجش ( مانند قیمت و کیفیت ) ، موقعیت خود را با توجه به این دو عامل و نسبت به رقبا بسنجد . بعلاوه ، شرکت نیاز دارد تا وجه تمایز خود را از سایر رقبا مشخص کند . شرکت بهترین موقعیت را جهت ورود به بازار تعیین کرده ، کیفیت مطلوب ، شرکت باید کار طراحی و معرفی محصول جدید را آغاز کند . پس از طی این مرحلۀ دشوار و معرفی محصول به بازار ، باید آن را مرتب کرد و مورد ارزیابی قرار داد و تغییرات لازم را در آن اعمال کرد . این تغییرات در هر مرحله از چرخه عمر محصول مورد نیاز است . بعلاوه ، انتخاب استراتژی مناسب به سیاست شرکت و نقش مورد نظرش در بازار بستگی دارد ، مثلاً اینکه آیا شرکت قصد دارد در بازار به عنوان رهبر عمل کند یا پیرو دیگران باشد ، به دنبال نفوذ در بازار و کشف بازارهای جدید باشد یا در بازارهای فعلی دیگران را به مبارزه دعوت کند .
4- برنامه ریزی برای برنامه های بازاریابی :
اتخاذ تصمیمات مهم در مورد آمیخته بازاریابی ، تخصیص منابع بازاریابی و هزینه های بازاریابی جزئی از استراتژی بازاریابی است .آمیخته بازاریابی مجموعه ای از ابزار بازاریابی است که شرکت با استفاده از آنها در تحقق اهداف خود در بازار هدف دارد . مک کارتی چهار عنصر آمیخته بازاریابی را به شرح زیر تعریف کرده است :
محصول :
شامل مباحثی نظیر تنوع محصول ، کیفیت ، طرح ، مشخصات ، نام تجاری ، اندازه ، بسته بندی ، ضمانتامه ، خدمات و بازدهی ؛
قیمت :
شامل مباحثی نظیر تخفیف ، لیست قیمت ، اعتبارات ، مدت بازپرداخت و شرایط آن ؛
ترفیع :
شامل مباحثی نظیر تبلیغ ، فروش حضوری ، پیشبرد فروش ، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم؛
توزیع :
شامل مباحثی نظیر کانالهای توزیع ، پوشش بازار ، موجودی محصول ، حمل و نقل و محلهای توزیع .
شرکت خدمات و محصولات خود را با قیمتی عرضه می کند . با کمک اجزای ترفیع فروش ، نظیر تبلیغات ، پیشبرد فروش ، روابط عمومی و فروش حضوری به کانالهای توزیع دست می یابد و از طریق این کانالها در نهایت به مشتریان می رسد . تمام عناصر آمیخته بازاریابی را می توان در کوتاه مدت تنظیم کرد . شرکت بسادگی می تواند در مدت کمی نیروهای فروش ، قیمت و هزینه های تبلیغات خود را تنظیم کند ، ولی برای دستیابی به کانالهای توزیع و محصولات جدید ، باید زمان بیشتری مصرف دارد . مهمترین عنصر موجود در آمیخته ، بازاریابی ، محصول است . محصول چیزی است که شرکت به بازار عرضه می کند و شامل طرح محصول ، کیفیت ، مشخصات ، نام تجاری و بسته بندی آن است . قیمت حساسترین عنصر آمیخته بازاریابی ، عبارت است از مبالغی که مشتریان در قبال تحویل گرفتن محصول پرداخت می کنند . سومین عنصر توزیع نام دارد که منظور از آن کلیه فعالیتهایی است که با هدف رسانیدن محصول به دست مشتری انجام می شود . ترفیع چهارمین عنصر آمیخته بازاریابی است که برای ایجاد ارتباط با مشتریان به کار می رود . این ارتباط برای تشویق مشتریان به خرید محصول است .
5 - سازماندهی ، اجرا و کنترل فعالیتهای بازاریابی :
آخرین مرحله در فرایند مدیریت بازاریابی عبارت است از سازماندهی منابع ، اجرا و کنترل برنامه های بازاریابی . واحد بازاریابی زمانی مطلوبتر عمل می کند که پرسنل شاغل در آن واحد بدقت انتخاب شده ، آموزش ببینند و هدایت و ارزیابی شوند . سه نوع کنترل در بازاریابی مطرح است : الف-کنترل برنامه سالیانه ، ب- کنترل سودآوری ج- کنترل استراتژیک .
الف - کنترل برنامه سالیانه به منظور حصول اطمینان از دستیابی به اهداف سالانه ، شرکت ، نظیر سود و میزان فروش صورت می گرد . قدم اول برای این کار تعریف دقیق اهداف و سپس اندازه گیری عملکرد شرکت در بازار است . قدم دوم تعیین دلایل انحراف از برنامه و ضعف عملکرد است آخرین قدم تصمیم گیری در خصوص مناسبترین عمل اصلاحی است .
ب - کنترل سودآوری شرکت از امور مهم است و کار ساده ای نیست .
ج - شرکتها باید گاهی برنامه های بازاریابی خود را دوباره بررسی کنند تا مطمئن شوند که برنامه ها با اهداف استراتژیک مطابقت می کند . هر شرکتی نیاز به ارزیابی مجدد کارآیی بازاریابی خود دارد . این کار را می توان با کمک ابزاری نظیر ممیّزی بازاریابی انجام داد . مشتری در کانون همه امور است و شرکت سعی در جلب رضایت وی دارد . شرکت آمیخته بازاریابی را تشکیل می دهد و برای رسیدن به این آمیخته از چهار سیستم کمک می گیرد . چهار سیستم مرتبط اطلاعات لازم را برای برنامه های بازاریابی تدارک می بیند و در نهایت ، پس از اجرا گذاشتن آنها ، نتایج ارزیابی و کنترل می گردد . با کمک این سیستمها مؤسسه محیط را تحت نظارت قرار می دهد و خود را با آن هماهنگ می کند . شرکت برای توسعه استراتژی خود نیروها و عوامل محیطی را در نظر می گیرد تا بهتر بتواند به بازار هدف خود خدمت کند .
برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازارداخلی وخارجی
برنامه استراتژیک کلان شرکت به عهده کیست توضیح دهید؟
مدیریت ارشد شرکتها مسئولیت تهیه و اجرا درآوردن کل فرایند برنامه ریزی را در شرکت به عهده دارد با تعیین فلسفه وجودی ، سیاست و استراتژیهای شرکت ، مدیریت ارشد فرصت تهیه برنامه های واحدهای خودگردان و اجرای این برنامه ها را به وجود می آورد . بدون در نظر گرفتن هر یک از دو شیوه مزبور تمامی شرکتها باید چهار فعالیت برنامه ریزی را انجام دهند : 1 - تعریف فلسفه وجودی شرکت ، 2- شناسایی واحدهای خودگردان شرکت ، 3 - تجزیه و تحلیل و ارزیابی وضعیت سرمایه گذاریهای ، 4 - شناسایی فعالیتهای جدید که شرکت می تواند در آن وارد شود .
فلسفه وجودی شرکت :
شرکت ها برای تحقق کاری در جامعه فعالیت می کنند . معمولاً فلسفه وجودی شرکت در ابتدای فعالیت آن واضح است ، ولی گاه در طی زمان وضوح خود را از می دهد . بسیاری از شرکتها مجبور به تعریف مجدد فلسفه وجودی خود می شوند . پیتر دراکر معتقد است که در این زمان شرکتها باید به این سؤالات پاسخ دهند :
1 - در چه صنعت و بخشی فعالیت داریم و آینده آن چیست ؟
2 - مشتریان چه کسانی هستند و چه ارزشهایی بر آنها حاکم است ؟
3 - صنعتی که در آن فعالیت داریم چگونه باید باشد ؟
فلسفه وجودی هر سازمان از پنج جزء تشکیل شده است . تاریخ هرشرکت اولین جزء است . در تعریف مجدد فلسفه وجودی ، شرکت ها نباید از عملکرد تاریخی خود فاصله بگیرند . دومین جزء ترجیحات مدیریت یا دارندگان کنونی شرکت است . هر تغییری در ترجیحات مدیریت می تواند فلسفۀ وجودی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد . محیط بازار نیز به عنوان سومین عامل ، فلسفۀ وجودی شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد . موقعیتهای مثبت و تهدیدهای موجود در محیط از این قبیل اند . منابع در دسترس شرکت و صلاحیت آشکارشرکت برای فعالیت دربخشی خاص نیز آخرین عواملی هستند که فلسفه وجودی را تحت تأثیر قرار می دهند .
فلسفۀ وجودی شرکت را می توان دستی پنهان در پشت فعالیتهای شرکت دانست که به عنوان قوه محرکه کارکنان ، آنان را در رسیدن به اهداف یاری می دهد .
فلسفه وجودی باید موارد ذیل را به دقت تعریف کند :
1-دامنه فعالیت در صنعت :
شرکت می تواند شرکت می تواند در یک صنعت یا در مجموعه ای از صنایع مشابه فعالیت کند ، برای مثال شرکت تری ام . در هر صنعتی که پول ساز باشد فعالیت دارد.
2-دامنه فعالیت در بازار :
شرکت می تواند به بازارها و مشتریان مختلفی خدمت ارائه دهد ؛ برای مثال شرکت اتومبیل سازی پورشه اتومبیلهای گرانقیمتی را برای مشتریانی خاص تولید می کند .
3-دامنه عمودی :
میزان تولید موردنیاز در منابع داخلی شرکت ؛ برای مثال شرکت فورد تمام مواد مورد نیاز برای تولید محصول نهایی خود ، نظیر لاستیک و شیشه را از منابع داخلی خود تهیه می کند . در مقابل ، بعضی شرکتها برای تولید محصول نهایی خود از منابع و شرکتهای خارجی کمک می گیرند . در این حالت مراحل طراحی تولید ، بازاریابی و توزیع را دیگران انجام می دهند و شرکت مادر فقط هماهنگ کننده عملیات است .
4-دامنه جغرافیایی :
دامنه فعالیت شرکت در مناطق ، کشورها و ... شرکتهای چند ملیتی نظیر کاترپیلار ، از شرکت های هستند که در اکثر کشورها فعالیت دارند از طرفی بعضی از شرکتها فقط می توانند در یک شرکت خاص فعالیت کنند . سخن آخر اینکه فلسفه وجودی شرکت باید به عنوان یک عامل انگیزشی ، موجب تحریک و فعالیت کارکنان شود و در عین حال بیانگر سیاستهای شرکت در قبال مشتریان ، عرضه کنندگان ، رقبا ، کارکنان و نظایر اینها باشد . معمولاً در تعریف فلسفه وجودی شرکت سعی می شود تا مسیر شرکت برای حداقل ده سال تعریف شود .
برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازار داخلی وخارجی
برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی چه می باشدتوضیح دهید؟
برنامه ریزی استراتژیک با گرایش بازار یک فرایند مدیریتی است که در ایجاد و حفظ تعادل منطقی بین اهداف ، منابع و موقعیتهای متغیر و متزلزل بازار محصولات شرکتها به عهده دارد و هدف آن ایجاد یا تغییر کار و محصول شرکتها به منظور دستیابی به رشد و سود رضایت بخش است .
فرایند برنامه ریزی جدید برای رفع مشکلات پیشنهاد شده، این فرایند دارای سه رکن اساسی است .
رکن اول : تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاریهای گذشته و آتی :
در این مرحله ، شرکت باید تصمیم بگیرد که کدام یک از سرمایه گذاریهای گذشته خود را تقویت کند یا به همان شکل نگاه دارد و از کدام یک صرف نظر کند . در مورد سرمایه گذاریهای آتی نیز در این مرحله تصمیم گیری می شود .
رکن دوم : تخمین سود بالقوۀ آتی شرکت :
برای مثال اگر شرکت اتومبیل سازی فورد در دهه 1970 بر مبنای روند گذشته و فروش تولیدات قبلی خود برای سرمایه گذاری آینده شرکت تصمیم می گرفت ، به احتمال قریب به یقین تولید اتومبیلهای بزرگ را ادامه می داد ، زیرا این محصولات تا آن زمان از فروش خوبی برخوردار بودند . حال آنکه تجزیه و تحلیل انجام شده نشان داده بود که شرکت باید برای اتومبیلهای کم مصرف سرمایه گذاری بیشتری بکند .
رکن سوم : تهیه استراتژی :
هر شرکتی باید برای رسیدن به اهداف بلند مدت خود برنامه ریزی کند . این برنامه با توجه به موقعیت شرکت در صنعت ، اهداف ، موقعیتها و منابع در دسترس تعیین می شود . برای مثال چهار شرکت بزرگ تولید لاستیک ، چهار استراتژی گوناگون را برای خود انتخاب کردند : شرکت گودیر به کاهش هزینه ها روآورد ، شرکت فرانسوی میشلن به سمت نوآوری در انواع لاستیک رفت ، شرکت یونی رویال گودریچ استراتژی ورود به سایر صنایع را نظیر تولید محصولات شیمیایی کشاورزی و محصولات غیر لاستیکی انتخاب کرد و شرکت آرمسترانگ نیز تولید محصولات برای بازارهای خاص را برگزید .
برگرفته ازکتاب بازاریابی حضوردائمی دربازارداخلی وخارجی
در برابر استراتژیها ی رقیب چه استراتژیهای دفاعی ازسوی بنگاه ها وجود دارد آنها را توضیح دهید ؟
1 - دفاع از موقعیت و موضع :
این نوع دفاع زمانی مناسب است که شرکت از جایگاه و موقعیت نفوذ ناپذیری برخوردار باشد .
2 - دفاع متحرک :
این نوع استراتژی به صورت گسترش دادن بازارها و تنوع و گسترش محصول نسبت به بازار است .
3و 5 - دفاع قبل از تثبیت موقعیت رقیب ( حمله مقدم ) و دفاع با هجوم متقابل : در این استراتژی به شرکتها توصیه می شود که آغاز کننده حملات باشند ، اگرچه ممکن است باعث برخورد ، تنشها و مبارزات مختلف و غیر ضروری گردد ؛ مانند جنگ قیمتها .
4 - دفاع از اطراف:
دراین مورد یک ناحیه جغرافیایی یا بخشی از بازار که در آن رهبر بازار آسیب پذیر است ، برای حمله به آن انتخاب می گردد .
6 - کناره گیری و عقب نشینی :
گاهی کنار کشیدن از صحنه رقابت مطلوبترین راه حل است .