ایران ثروت

مدیریت کسب و کار

خلاصه کتاب برند،تبلیغات،توزیع، چشمه جوشان ثروت

 

برند را تعریف کنید؟

*-برند به معنی یک نام ، علامت ، نشانه ، یا ترکیبی از آنهاست به گونه ای که کالاها و یا خدمات فروشنده یا بنگاه اقتصادی معینی را از رقبا متمایز کند .

*-برند را همگان به نام محصولات تجاری می شناسند. تعریف آن در بازرگانی، شناسه محصول یا خدمت عرضه شده است،اما امروز این تعریف ،مثل بسیاری از مفاهیم دگرگون شده است.برند در واقع یک فاکتور جهانی یا حداقل منطقه ای است که دارای اعتبار بوده، مقبولیت مناسبی دارد و قادر است بین کالا و خدمات و مخاطب یا مشتری ارتباط قوی برقرار کند.

نام تجاری چیست؟

قسمتی ازعلامت تجاری است که ادا کردنی است.بدین معنا که می توان آن را بیان کرد،مثل ایران خودرو ،زمزم،پاک،سونی که نمونه هایی از نام تجاری هستند.

نشان تجاری چیست؟

*-یک نشان تجاری قسمتی ازعلامت تجاری است که اداکردنی نیست ولی می توان باآن محصول راشناسایی کرد.

*-عبارت است ازهرقسم علامتی اعم ازنقش،تصویر،رقم،حرف،علامت،نشان، طرح یاترکیبی ازهمه اینها که برای امتیاز وتشخیص محصول صنعتی، تجاری یاکشاورزی اختیارشود،که باهدف شناسایی وتمیزدادن محصولات یک فروشنده یاگروهی ازفروشندگان به کار می رودوموجب متمایز شدن این محصولات ازمحصولات رقبا می شود.

 

 مدیریت نام تجاری یا برند در بنگاه و شرکت یعنی چه؟

مدیریت نام تجاری یا برند به معنی مجموعه تلاش هایی است که برای معرفی بنگاه اقتصادی، معرفی محصولات یا خدمات ، جا انداختن نام و جایگاه ، ایجاد وفاداری در مشتری و استقرارجایگاهی برای محصول یا بنگاه است که آنها را در عرصه رقابت و در مبارزه با رقبا پیروز نماید .

نام تجاری یا برند  نشان دهنده چه چیزی می باشد؟

1-هویت .

2-امضا.

3- اصالت .

4-تفاوت.

5- تمایز.

6- سرمایه اصلی کسب و کار .

7- معنی محصول.

8- ارزش یک بنگاه اقتصادی در ذهن مصرف کننده.

9- راهنما و محرک انتخاب.

 

نام تجاری یا برند چه دستاوردی برای بنگاه وشرکت به همراه دارد؟

 نام تجاری یا ” برند ” ، نام و نمادی است از بنگاه و شرکت که :

 1- با هدف استقرار در بازار ، فروش بیشتر و سهم بازار بالاتر به کار گرفته می شود .

 2- نه فقط درصد ایحاد ارزش برای مشتریان بلکه در تعقیب ایجاد ارزش برای همه افراد ذینفع است .

 3- دامنه گسترده ای از فعالیت ها ، شئون و ویژگی های کالا یا بنگاه اقتصادی را در برمی گیرد.

 4- هویت و شخصیت سازمان وکالاست .

5- بخشی از پرداختی مشتری به خاطر وجود آن است .

 6- تابعی از کلیه رفتارهای اداری ، تجاری و خدماتی و حتی سیاسی و اجتماعی مؤسسین ، مدیران ، کارکنان و حتی نمایندگان و فروشندگان  بنگاه و شرکت است .

  7- مجموعه برداشت هایی است که در ذهن افراد ذینفع نسبت به کالا یا  بنگاه و شرکت شکل گرفته است .

 بارزترین مهارت حرفه ای فروشندگان در بنگاه و شرکت چه می باشد؟

بارزترین مهارت حرفه ای فروشندگان این است که در ایحاد ، حفظ ، مراقبت و ارتقای نام تجاری محصول خود ، توانا باشند .

 تفاوت های کالا یا خدمات با برند آن چیست؟

1-برند در بازار خلق می شود .

2- کالا در کارحانه تولید می شود .

3- کالا قابل تقلید است .

4- برند قابل تقلید نیست .

5- کالا از رده خارج می شود .

6- برند زنده می ماند .

نام تجاری  یک بنگاه و شرکت می تواند القا کننده چه  مفاهیمی باشد؟

1- ویژگی های کالا یا خدمات ( ساخت عالی ، قیمت بالا ، عملکرد خوب ، ...)

2- مزایا( دوام ، سبکی ، سنگینی ، سرعت و... )

3- فواید ( ایمنی ، شهرت ، اعتبار و ...)

4- فرهنگ ( فرهنگ کشور یا شخص سازنده )

5- شخصیت ( تجسم شخصیت سازنده یا تولید کننده )

6- استفاده کننده ( کلاس اجتماعی و جایگاه مشتری )

 ویژگی ها ، مزایا و منافع کالا یعنی چه و چه تفاونی نسبت به هم دارند؟

1-ویژگی ها یا مشخصات فیزیکی و ظاهری ، اولین چیزهایی هستند که در ذهن تداعی می شوند . مانند بزرگی ، کوچکی ، سبکی ، سنگینی ، سرعت ، نرمی ، زبری.

2-مزایا ، نقاط مثبت و توانایی های یک کالا هستند و مهم تر از ویژگی ها می باشند و می توانند عامل انتخاب باشند . مانند اتومبیلی که قادر به یدک کشیدن یک قایق تفریحی باشد . یا وسیله برقی که با هر دو جریان برق مستقیم و متناوب کار کند .

3-منافع یا فواید ، از مزایا نیز مهمتر است و حتماً باعث انتخاب می شود . مانند لامپ کم مصرف که در مصرف انرژی صرفه جویی می شود و هزینه های برق مصرفی را کاهش می دهد .

یک برند بنگاه و شرکت چگونه ساخته می شود؟

برند  به کمک کیفیت ، عملکرد ، ویژگی ها ، مزایا و منافع برای مصرف کننده ساخته می شود و به کمک تبلیغات حمایت و حفظ می گردد .

 برند را چگونه می توان حمایت کرد؟

1-با تبلیعات .

2-با سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه  برای بازسازی ، بهسازی و نوسازی .

3- با ارایه خدمات همراه کالا و خدمات پس از فروش .

4- با تلاش جهت بهبود و تکامل عملکرد.

5- با توزیع وسیع و در دسترس قرار دادن محصول .

6- با ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به محصول.

 موضع گیری مشتری در برابر نام تجاری یک بنگاه و شرکت چه می باشد؟

1- آگاهی دارد و می شناساند.

2- مقاومت نمی کند، اصرار هم نمی کند .

3- ترجیح می دهد و انتخاب می کند .

4- وفادار است و آن را عوض نمی کند .

 راههای ایجاد اعتماد درمشتریان بالقوه چه می باشد؟

1- تبلیغات شهری .

2- تجربه مصرف قبلی و وفاداری به محصول .

3- انتقال تجربه از دیگران .

4- تصور مثبت نسبت به مارک .

5- تصور مثبت نسبت به فروشگاه.

6- قیمت خیلی گران ( دلیل کیفیت برتر).

8- گارانتی و ضمانت کیفیت .

9- گواهی نامه های مرجع معتبر دولتی یا خصوصی .

10- شهرت و نظر مثبت جامعه نسبت به محصول .

11- هنر فروشنده در معرفی ، دفاع و متقاعد کردن .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

ترفند مذاکره و مقابله با آنها_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

ترفند مذاکرات و نحوه مقابله با آن­ها چه می­باشد؟

1-  روش محدودیت اختیار:

نحوه مقابله:

-        توافق مشروط.

-        خواهان مذاکره با فرد مافوق.

2-  روش پرش:

-        مطرح کردن تقاضاها به طور تدریجی.

3-  روش برخورد تهاجمی و تهدید:

-        تهدید را مقابله ننمایید.

-        درخواست تعویق مذاکره را ننمایید.

-        آرامش خود را حفظ نمایید.

نحوه مقابله:

مدتی حرف بزنید، سعی کنید جو غالب را از بین ببرید.

 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

تاکتیک های خدعه آمیز در مذاکره_ برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

تاکتیک­های خدعه­آمیز در مذاکره به چند دسته تقسیم می­شوند هرکدام را توضیح دهید؟

تاکتیک­های خدعه­آمیز به سه دسته تقسیم می­شوند:

1-  فریب­کاری آگاهانه:

*-اطلاعات نادرست و ساختگی:

 افراد را از مسأله جدا کنید و مذاکرات را مستقل از اعتماد پیش ببرید. طرف مقابل را دروغ­گو نخوانید ولی زود هم اعتماد نکنید و درخصوص اعتبار خودش و اطلاعاتش تحقیق کنید.

*-اختیارات مبهم و مشکوک:

ممکن است طرف مقابل در خصوص اختیاراتش غلو کند تا تنها این شما باشید که امتیاز می­دهید و امتیازاتی را که خودش داده موکول به تصویب رؤسایش کند. ابتدا دقیقا و به صراحت از میزان اختیاراتش جویا شوید و در صورت مبهم بودن پاسخ بخواهید که با فردی واجد اختیار مذاکره کنید. اگر توافق حاصله را منوط به تصویب دیگران کنند شما نیز آن را پیش­نویسی برای فکر بیشتر تلقی و اعلام کنید.

*-مقاصد مشکوک:

 اگر در خصوص مقاصدشان از نحوه اجرای موافقت­نامه شک دارید، آن را به صراحت با ایشان در میان بگذارید و مسأله را مستقل از اعتماد ببینید. ضمن اینکه موافقت­نامه را نیز مشروط تهیه کنید.

بیان بخشی از حقیقت مساوی با فریب­کاری نیست. شما مجبور نیستید همه اطلاعات خود را فاش کنید.

2-  جنگ روانی:

این تاکتیک­ها برای این طراحی می­شوند که شما را دچار ناراحتی کنند تا به صورت ناخودآگاه بخواهید مذاکرات را هرچه زودتر به پایان رسانید.

*-موقعیت­های اضطراب­آور:

 مکان جلسه و شرایط حاکم بر آن می­تواند شما را دچار اضطراب کند. باید در این خصوص حساس باشید و شرایط تحمیلی را که امکان بسیار زیادی دارد آگاهانه باشد، صریحا رد کنید.

*-حملات شخصی:

ممکن است به شخصیت شما بی­احترامی کنند یا به نکات شخصی شما اشاره­های نامربوط داشته باشند یا به سخنان شما توجه نکنند. در این حالات نیز موضوع را به صراحت به آنها متذکر شوید و آن را خنثی کنید.

*-بازی تکراری آدم خود/ آدم بد:

 ممکن است افراد طرف مقابل دو نوع رفتار خشن و آرام را به نمایش بگذارند تا از شما امتیاز بگیرند. در این حالت مسأله را به یک شکل با هر دو نوع برخورد مطرح کنید و منافع خود را یکسان دنبال کنید.

*-تهدیدها:

 در برابر تهدیدها به تهدید متقابل دست نزنید. بلکه نتایج مترتب بر تهدید آنها را به ایشان متذکر شوید. هشدار بسیار مشروع­تر از تهدید است.

3-  فشار روی مواضع:

این نوع تاکتیک چانه­زنی برای این طراحی می­شود که موقعیت را به نحوی سازماندهی کند که فقط یک طرف بتواند امتیاز بگیرد.

*-امتناع از مذاکره:

 تاکتیک آنان را بشناسید: شاید بخواهند ورود به مذاکرات را به عنوان یک امتیاز تلقی کنند و یا برای مذاکرات پیش شرط بگذارند. در این خصوص با آنان به طور مستقیم یا توسط یک شخص ثالث صحبت کنید. راه­های متنوعی از قبیل نامه­نگاری و رجوع به افکار عمومی را امتحان کنید. به آنان پیشنهاد مذاکره اصولی را بدهید.

*-درخواست­های افراطی:

 هدف از این تاکتیک پایین آوردن انتظارات شما و در نهایت تقسیم موارد اختلاف، به نحوی که بیشترین منافع نصیب آنها شود است. اعلام یک خواسته افراطی ممکن است منجر به قطع مذاکرات شود.

*-خواسته­های فزاینده:

 با این تاکتیک علاوه بر کاهش ارزش  امتیازات طرف مقابل، از نظر روانی نیز آنان را برای پذیرش سریع­تر شرایط، پیش از درخواستی جدید، آماده می­کنند. باز هم روی اصول تکیه کنند و شناخت خود را از این تاکتیک به اطلاعشان برسانید و وقتی برای تنفس بخواهید تا خوب روی این تاکتیک آنها فکر کنید.

*-مواضع غیرقابل تغییر:

 ممکن است طرفین خود را به طریقی به مواضعشان متعهد کنند و شما را وادارند تا این تعهد آنان را بپذیرند. در این حالت نیز از اصول نگذرید و این تاکتیک آنان را که مانند تهدید عمل می­کند یک بلوف تلقی کنید و حل مسأله تعهدشان را به عهده خودشان بگذارید.

*-شریک سرسخت:

ممکن است فرد مذاکره کننده خود را موافق نشان دهد اما از مخالفت شریک خود دم بزند. در این حالت تاکتیک را شناخته و به جای بحث روی آن، موافقت وی را با امری که تأید می­کند به طور کتبی بگیرید و یا بخواهید که با همان شریک سرسخت مذاکره کنید.

*-تأخیر حساب شده:

ممکن است بخواهند مذاکرات و رسیدن به توافق را تا زمان رسیدن به ضرب­الاجل به تعویق بیاندازند. در این حالت با شناخت تاکتیک و اعلام صریح آن به طرف مقابل مذاکره، سعی کنید فرصت برای آنها کم­کم تضعیف و ناپدید شود.

*-یا بپذیر یا رد کن:

 در مقابل این تاکتیک که شما را تنها در مقابل یک انتخاب قرار می­دهد، به مذاکره و بیان دیدگاه­های خود ادامه دهید و حرف آنان را نشنیده بگیرید. اگر هم شناخت خود را از این تاکتیک به رخشان کشیدید به آنها بفهمانید که عواقب این عملشان چیست. آنگه به راهی بیاندیشید که موجب حفظ آبروی آنها نیز بشود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

گام ها برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی - برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی چند گام باید برداشته آن گامها چه می­باشد؟

برای شروع یک مذاکره بر مبنای معیارهای عینی سه گام باید بردارید:

1-تلاش مشترک برای پیدا کردن معیارهای عینی: طرفین مذاکره ممکن است منافع متضاد داشته باشند، ولی یک هدف مشترک دارند؛ رسیدن به یک توافق عادلانه. آنگاه در مورد اصول با هم توافق کنید.

2-دلیل بیاورید و به دلایل طرف مقابل گوش دهید: پشت میز مذاکره با ذهن باز حاضر شوید و خود را پذیرای دلایل دیگران نشان دهید. از گفتن جملاتی همچون «این یک اصل است» خودداری کنید. چنانچه هریک از طرفین استانداردی پیشنهاد می­دهند که ارزش یکسان دارند و نتیجه حاصله متفاوت است، یافتن راه میانه و یا حکمیت شخص ثالث برای انتخاب یک استاندارد می­تواند مؤثر باشد.

3-هرگز تسلیم فشار نشوید: فشار انواع گوناگونی دارد. تهدید، تطمیع، مانور نسبت به اعتماد و یا امتناع از هرگونه حرکت پیش برنده. اما آنچه مهم است این است که در هر حال باید دلایل آنان خواسته شود و از هر توافقی، مگر بر مبنای اصول خودداری شود. امتناع از پذیرش یک توافق نامعقول از طرف شما، ساده­تر از مقاومت آنان در برابر ارائه یک استاندارد معقول است.

چنانچه با همه این احوال طرف مقابل حاضر به ارائه دلایل نشد و یا از قبول استانداردهای منطقی سرپیچید، باید ببینید که در صورت پذیرش نظر آنان چه چیزی به دست می­آورید. این قطعا متفاوت از آن چیزی است که شما در نظر داشتید. در اینجا باید نفع ماهوی را که کسب می­کنید، با سودی که برای شهرت و حیثیت خود به عنوان مذاکره کننده اصولی با ترک جلسه مذاکره کسب می­کنید، سبک سنگین و مقایسه و آنگاه تصمیم­گیری کنید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

تهیه فهرست منافع دیگران و موانع انتخاب متنوع_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

    

 

تهیه فهرست از منافع دیگران در مذاکره چند فایده دارد توضیح دهید؟

تهیه فهرستی از منافع دیگران، سه فایده دارد. اول اینکه منافع مزبور را به خاطر خواهیم داشت. دوم اینکه کیفیت ارزیابی خود را از اطلاعات جدید بهبود می­بخشیم و سوم اینکه افکار جدیدی برای تحقق آن منافع در ذهن خود ایجاد می­کنیم.

چهار مانع در راه اندیشیدن به انتخاب­های متنوع چه می­باشد؟

1-    اولین مانع پیش­داوری است:

 پیش­داوری از تخیل و ابداع راه­های تازه جلوگیری می­کند و آمادگی را برای تاختن به اندیشه­های تازه ایجاد می­کند. تحت فشارهای روانی ناشی از مذاکره، جنبه انتقادی در انسان تقویت می­شود. خاصه اگر طرف مقابل هم از ابراز خلاقیت اجتناب کند. نگرانی از افشای اطلاعات محرمانه هم در همین راستا موجب عدم ارائه پیشنهادات تازه خواهد شد.

2-    مانع دوم جستجو برای یافتن راه­حل واحد است:

 افراد درگیر در مذاکره می­اندیشند که یافتن راه­های متنوع وظیفه آنان نیست و تنها باید شکاف بین مواضعشان را تنگ­تر کنند. این نتیجه­گیری زودرس ناشی از این تفکر است که از آنجا که نهایتا تصمیم واحدی اخذ خواهد شد، پس تفکر در خصوص راه­های متنوع اتلاف وقت است.

3-    تصویر برنده- بازنده از یک مذاکره که ناشی از ثابت پنداشتن اندازه کیک است:

 سومین مانع است. می­پنداریم که چرا باید متحمل زحمت اندیشیدن ایده­های نو باشیم وقتی که راه­حل­ها بدیهی­اند و سود یکی به بهای زیان دیگری به دست می­آید.

4-    و آخرین مانع این است که بپنداریم حل مسأله آنها، مشکل خودشان است:

 علاقه صرف هریک از طرفین به تأمین منافع فوری و آنی خود، موجب ایجاد این پندار است که ما خود به اندازه کافی مشکل داریم. پس آنها خود باید به فکر راه­هایی برای خود باشند. این مسأله ریشه در این دارد که پذیرش مشروعیت نظر دیگران اغلب با یک اکراه روانی همراه است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

برقراری و رفع موانع ارتباط سازنده_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

1

در برقراری ارتباط سازنده چند مانع عمده وجود دارد و آن موارد چه می­باشد؟

1-    اول اینکه ممکن است دو طرف با یکدیگر سخن نگویند و تلاششان بر مجاب کردن افراد ثالث به حقانیت خود باشد.

2-    دیگر اینکه ممکن است علیرغم سخن گفتن با هم، چنان مشغول مسائل طرف خود باشند که به سخنان طرف مقابل توجه نکنند و خواسته­های او را در نیابند.

3-    و سوم اینکه ممکن است دچار سوء تعبیر شوند و از کلمات همدیگر برداشت نادرست کنند.

برای رفع موانع ارتباط سازنده چه بایدکرد؟

1.      فعالانه به سخنان طرف مقابل گوش دهید و آنچه را گفته می­شود درک کنید: گاهی سخن آنان را برای گرفتن توضیح بیشتر قطع کنید و به این وسیله نشان دهید که به حرف­هایشان توجه دارید. در میان سخنان آنان پاسخ خود را آماده نکنید، بلکه ابتدا سعی کنید که کاملا آنچه را می­گویند دریابید و آنگاه دوباره آن را برایشان بیان کنید.

2.      طوری سخن بگویید که دیگران شما را بفهمند: مذاکره جدل یا محاکمه نیست. هر دو طرف از موقعیتی برابر برخوردارند و تنها با سخن گفتن با یکدیگر است که می­توانند به یک تصمیم مشترک برسند. شاید لازم باشد وسایل محرمانه برای سخن گفتن با دیگری برگزینید تا از فشارهای خارجی فارغ شوید.

3.      درباره خودتان صحبت کنید نه درباره آنان: با سخن گفتن از وضعیت موجود برای خودتان آنها را از موضع­گیری و مقاومت دور می­کنید، در عین اینکه همان پیام را به آنها رسانده­اید.

4.      برای منظور و هدفی صحبت کنید: گاهی ارتباط بیش از اندازه است و سخنان گفته شده در خدمت منظور اصلی مذاکره نیست. در زمان حاکمیت تشنج و تنش، بهتر است برخی مطالب ناگفته بماند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

پافشاری روی مواضع و آثار آن-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

 برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

1


پافشاری روی مواضع در مذاکره چه آثاری دارد و هرکدام را توضیح دهید.

1-    پافشاری روی مواضع به یک توافق غیرمعقول منتهی می­شود:

هنگامی که مذاکره کنندگان بر مواضع خود چانه می­زنند، خود را در تاروپود این مواضع محبوس می­کنند و بیشتر به آن متعهد می­شوند. در این جا دیگر حصول توافق مطرح نیست. بلکه هدف دفاع از حرمت است و کوتاه نیامدن از آنچه اعلام شده. در این حالت میزان دقتی که باید صرف برآوردن علایق مهم طرفین بشود کاهش می­یابد. نتیجه، اغلب رسیدن به توافقی است که مورد رضایت هیچ یک از طرفین نیست.

2-    پافشاری روی مواضع کارایی ندارد:

این روش وقت­گیر است و از آنجا که اغلب با یک موضع افراطی آغاز می شود، طرفین دقیقا از خواسته­های هم اطلاع نمی­یابند. امتیازات جزئی، فقط به قصد ادامه مذاکره داده می­شود و اتخاذ تصمیمات بی­شماری لازم می­شود. تصمیم­ها نیز نه تنها براثر فشار اخذ می­شود که ممکن  است منجر به امتیازخواهی بیشتر شود. در کنار همه این­ها، تهدید به ترک مذاکره و امکان عدم حصول توافق نیز بسیار رایج است.

3-    پافشاری روی مواضع ادامه روابط جاری بین طرفین را به خطر می­اندازد:

چانه­زدن روی مواضع به صورت کشمکش بین خواسته­های طرفین درمی­آید. هریک از طرفین از طریق اعمال فشار سعی می­کند دیگری را وادار به تغییر مواضع و تسلیم شدن به نظریات خود کند. حاصل، جز رنجش و عصبانیت نیست چرا که یکی درمی­یابد که ملاحظات حقه­اش نادیده گرفته می­شود.

4-    وقتی بیش از دو طرف در مذاکرات درگیرند، چانه زدن روی مواضع بدتر از بد می­شود:

حقیقت این است که اغلب بیش از دو نفر در مذاکره­ای شرکت دارند. علاوه بر این ممکن است هریک از شرکت کنندگان نماینده سازمان یا گروهی باشند. در این حالت پافشاری بر مواضع امکان حصول توافق منطقی را به صفر می­رساند. در این حالت مشخص نیست به چه کسی باید امتیاز بدهیم و چه کسی در ازای آن به ما امتیاز خواهد داد. بدتر اینکه وقتی با رنج و ناراحتی روی موضع مشترکی توافق می­شود، تغییر و دور شدن از آن مشکل­تر می­شود.

5-    خوش­خویی کارساز نیست:

رفتار آرام و دلنشین، توأم با امتیاز دادن­ها و اعتماد به طرف مقابل، گرچه موجب تسریع در رسیدن به توافق می­شود و در محیط­های خانوادگی و دوستانه کاربرد دارد، اغلب منجر به توافقی معقول نمی­شود. چرا که اساس حفظ روابط و حریم­هاست.

مهمتر اینکه در مذاکره با یک طرف سرسخت، همواره ناچار از امتیاز دادن هستیم و این خوش­خویی موجب عقب­نشینی او نخواهد شد و کفه ترازو همواره به سوی طرف سرسخت سنگینی خواهد کرد.

6-    راه­کار دیگری هم وجود دارد:

بازی مذاکره در دو سطح متفاوت انجام می­شود. در سطح اول موضوع مورد مذاکره اهمیت دارد و در سطح دوم، بر روش برخورد با ماهیت موضوع مذاکره تمرکز می­شود. این سطح دوم، از آنجا که ناخودآگاه انجام می­شود، اغلب از نظر دور می­ماند. در انتخاب بین روش ملایم و روش سخت پاسخ «هیچ­کدام» است. باید بازی را عوض کنیم و از روش مذاکره اصولی بهره بگیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

مذاکره و راه و روش و صفات و معیار ارزیابی آن_برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

1

 

اولین تجربه انسانها برای مذاکره از کجا آغاز شده است؟

اولین تجربه انسان برای مذاکره در خانواده آغاز می­شود و به جامعه جهانی ختم می­شود.

مهمترین و رایج­ترین وسیله برقراری ارتباط انسانها چه می­باشد؟

مذاکره

انسانها چرا با هم مذاکره می­کنند؟

انسان­ها با هم مذاکره می­کنند تا با دیگران برای رسیدن به نیازهای خود و به عبارت دیگر، منافع مشروع خود، به توافق برسند.

هدف مذاکره چه می­باشد؟

تنظیم قرارداد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

قدرت و منابع قدرت--برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

قدرت راتعریف کنیدومنابع قدرت چه می باشد؟

*-قدرت، توانایی به کارگیری دیگران در پاسخ به برنامه‌ها و وظایف سازمانی است.

*-قدرت توانایی فرمان دادن و به کارگیری دیگران برای آنچه که می‌خواهیم است.

*-قدرت توانایی اعمال نفوذ بر دیگران.

منابع قدرت :

1-      قدرت پاداش:

 توانایی فرد جهت نفوذ در دیگران از طریق پرداخت پول،ارتقاء مقام.

2-      قدرت شخصی:

 عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق مهارتهای تخصصی دانش و استعدادها.

3-      قدرت مرجعیت:

 قدرت نفوذ در دیگران به واسطه داشتن پایگاهی خاص و مشروعیت کامل در نزد آنها.

4-      قدرت قانونی یا پست مقام:

 عبارتند از اختیاراتیست که پست رسمی به فرد یا مدیریت سازمان می‌دهند.

5-    قدرت اجبار: عبارتند از نفوذ در دیگران از طریق تنبیه آنها به واسطه انجام کارهای نادرست.

قدرت واختیار نفوذ چه تفاوتی باهم دارند؟

قدرت از اختیار نفوذ اجتماعی جداست اصولاً قدرت به معنای اعمال نفوذ در دیگران بوده اما نفوذ عبارتند از اعمالی که بطور مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظرات دیگران می‌شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری

ایده و فرصت و رابطه آن-برگرفته از تالیفات ولی اله جعفری

برگرفته از کتاب مدیریت کسب و کار

 

ایده چیست؟

ایده در حقیقت ارائه یک راه­حل جدید برای انجام کارهاست. ایده­ها گاه می­توانند به صورت یک الگو، طرح و یا یک برنامه باشند و گاهی به صورت دستگاهی جدید با روشی نو برای نظارت بر امور و یا حتی یک شیوه مدیریتی نوین.

هیچ ماشینی قادر به ساخت ایده نیست، بلکه این کار فقط از عهده ذهنی خلاق و پویا برمی­آید.

فرصت چیست؟

«فرصت» در دنیای کسب و کار، نیاز جدیدی است که بتوان آن را به کسب و کار یا یک ارزش اقتصادی تبدیل کرد.

رابطه ایده و فرصت چه می­باشد؟

هر ایده­ای یک فرصت نیست، اما هر فرصتی حتما یک ایده در دل دارد. مثال: فرض کنید ایده­ای در مورد ساخت ماشین اصلاح مو دارید که تا بحال در بازار نبوده است و یا حتی یک دستگاه از این ماشین را ساخته­اید. در این صورت هنوز نمی­توانید بگویید یک فرصت شغلی ایجاد کرده­اید. شما باید نیازی را بیابید که ماشین اصلاح شما، پاسخی برای آن نیاز باشد، یا به عبارت دیگر، آن نیاز را ارضا  کند و البته برای فرد یا سازمانی که به آن ماشین احتیاج دارد، دارای چنان ارزشی باشد که برای خرید آن هزینه کند، آن هم به قیمتی که برای شما دارای ارزش افزوده باشد. به عنوان نمونه شما می­توانید با تحقیقات بازار این نیاز را متوجه شوید که آرایشگران هنگام اصلاح موی سر کودکان دچار مشکل می­شوند و اغلب کودکان از محیط آرایشگاه، آرایشگر و ... می­ترسند؛ لذا این دستگاه می­تواند در خانه مورد استفاده قرار گیرد تا کودکان توسط نزدیکان خود در محیطی آشنا و مأنوس اصلاح شوند و سپس مطمئن شوید که خانواده­ها حاضرند محصول جدید شما را به قیمت مورد نظرتان خریداری نمایند.

در این صورت شما می­توانید بگویید که طبق مدل (1) یک فرصت را خلق کرده­اید. اما ممکن است شما نیاز یا خلأی را کشف کنید، مثل مشکل نصب پرده، معمولا خانم­ها هنگام نصب پرده یا بیرون  آوردن آن دچار مشکل می­شوند و مجبورند از نردبان بالا رفته و این عمل را انجام دهند، لذا می­توان گفت نیازی را شناخته­اید و حال باید برای خلق یک فرصت،  ایده­ای برای رفع این نیاز بدست آورید. مثلا  می­توانید میل پرده­ای را طراحی کنید که متحرک باشد و خانم­ها بتوانند بدون بالا رفتن از نردبان به راحتی آن را پایین آورده و پس از نصب یا بیرون آوردن پرده آن را بالا ببرند. در این صورت شما می­توانید بگویید طبق مدل (2) یک فرصت را شناسایی کرده­اید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ولی اله جعفری