برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
· مشتری کسی است که به بنگاه و شرکت نفع میرساند و خود نیز منفعت میبرد، اگر غیراز این باشد از دایره تعریف مشتری خارج است.
· مشتری کسی است که از بنگاه یا شرکت کالا یا خدمت میخرد؛ اگر در حال خرید باشد مشتری بالفعل و اگر در آینده بخرد مشتری بالقوه نامیده میشود.
· مشتری کسی است که طالب تعویض چیز ارزشمندی با چیز ارزشمند دیگری باشد.
· مشتری شخص یا اشخاص یا بنگاههایی هستند که با دیگری قرارداد میبندد تا به او کالا یا خدمتی را ارائه کند.
· مشتری همان کسی است که نیازش را، خود تعریف میکند، کالاها و خدمات تولیدی ما را مصرف میکند و حاضر است بابت آن هزینه مناسبی را بپردازد. ولی زمانی این هزینه تقبل میشود که در کالاها یا خدمات تحویلی، ارزشی را ببیند که پرداخت آن هزینه را توجیه نماید.
· مشتری کسی است که انجام معامله و دادستدی را در یک محیط رقابتی بهعهده دارد و در حالت تعاملی چیزی را میدهد و چیزی را میگیرد.
در فرهنگ و ادب پارسی مفهوم «مشتری» مترادف با «خریدار» است. مشتری به بنگاه یا فردی گفته میشود که محصول یا خدمات دریافت میکند و به عبارت دیگر مشتری به خریدار تولید یا خدمات گفته میشود.
در مباحث مربوط به بازاریابی و فروش، مشتری کیست؟
مشتری به کسانی گفته میشود که توانایی و استعداد خرید کالا و یا خدمتی را داشته باشند. در این تعریف «توانایی» به معنی امکان پرداخت وجه و «استعداد» به مفهوم درک و شناخت مزیتهای کالا و خدمتی که موجب تامین بخشی از نیازهای او میشود، بهکار گرفته شده است. بنابراین، تبدیل یک فرد به مشتری هنگامی محقق خواهد شد که عناصر توانایی و استعداد به صورت تداوم در وی بروز کند تا عمل «خرید» انجام پذیرد.