برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار

 

شش تصمیم برای اتخاذ استراتژی کسب و کار الکترونیکی چه می­باشد؟

1-تحلیل فرصت­های بازار:

 موفقیت در استراتژی کسب و کار الکترونیکی بستگی به درک عمیق از موقعیت بازار در بلندمدت و کوتاه مدت دارد. در اینجا منظور از بازار شامل خریداران و فروشندگانی است که آینده­ی مبادلات سازمان را تشکیل می­دهند.

2-مدل­های تجاری:

یک مدل تجاری نشان دهنده­ی محتوا، ساختار و مدیریت تعاملات و مبادلات بین یک شرکت و شرکت­های همکار با مشتریان می­باشد. مدل­های تجاری در سازمان نقش حلقه­ی واسطه بین استراتژی­ها و فرایندهای کسب و کار در سازمان را بازی می­کنند و مابین دو مقوله­ی راهبردهای تجاری از فرآیندها و برنامه­های عملیاتی ارتباط کارا ایجاد می­کنند. در واقع طراحی مدل کسب و کار الکترونیکی معادل با عملیاتی سازی و معماری یک راهبرد کلی در شرکت است تا از این طریق راهنمایی­های لازم در جهت اجرای فرآیندهای کسب و کار و سیستم­های اطلاعاتی ایجاد شود.

3-مبادلات با مشتری:

در این مرحله سازمان باید به این سؤالات پاسخ دهد: چگونه سازمان وارد بازار شود و مشتریان جدید به دست آورد؟ چگونه اطلاعات مشتریان را گردآوری کند؟ و نیازهای مشتریان را شناسایی کند؟ بنابراین در این مرحله، سازمان باید برنامه­های عملیاتی خود را برمبنای کسب اعتماد و وفاداری مشتریان تنظیم کند. سازمان باید تصمیم بگیرد که چگونه باید این امکان را به مشتریان بدهد تا در کمترین زمان ممکن سفارش خود را ارائه داده و سپس با کمترین هزینه بر جریان سفارش خود تا زمان تحویل گرفتن کالا نظارت داشته باشند.

4-ارتباطات بازار:

 در این مرحله سازمان در مورد چگونگی ارتباطات بازار تصمیم می­گیرد و سعی دارد مدیریت زنجیره­ی عرضه را یکپارچه کند تا سازمان به توسعه­ی کسب و کار الکترونیکی نایل آید.

5-پیاده­سازی:

 چنان که مدیر کسب و کار الکترونیکی استراتژی مورد نظر را انتخاب کرد باید به بهترین نحو آن را پیاده کند و منتظر نتیجه باشد. در این میان مدیر کسب و کار الکترونیکی باید از تمام منابع سازمان برای اجرای استراتژی انتخابی استفاده کند.

6-ارزیابی:

مدیر کسب و کار الکترونیکی بعد از آنکه استراتژی انتخابی در سازمان پیاده شد، باید منتظر نتیجه باشد و سپس به ارزیابی استراتژی اتخاذ شده بپردازد.