برگرفته ازکتاب اخلاق کاررمزموفقیت
تئوریهای اخلاق به چند دسته تقسیم میشود توضیح دهید؟
1. قانون جاویدان: این دیدگاه که به قانون طلایی نیز مشهور است به این صورت خلاصه میشود که «با دیگران آن گونه رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند».
2. منفعتگرایی یا تئوری فرجامگرایی: این دیدگاه منطبق با تعریفی از اخلاق است که توسط جرمیبنتم متفکر بریتانیایی ارائه شده و بر نتایج و فرضیات فردی متمرکز است. بر این اساس، اخلاقی بودن یک رفتار، براساس میزان مطلوبیت آن بیان میشود. یعنی وقتی منافع یک عمل برای جامعه بیشتر از ضررهای آن باشد، آن عمل اخلاقی است.
3. وظیفهگرایی یا آغازگرایی: آغازگرایی در برابر فرضیة فرجامگرایی است. بر اساس این دیدگاه که توسط ایمانوئل کانت ارائه شد، هر عمل به نتیجة آن بستگی نداشته، بهنیت شخص تصمیم گیرنده بستگی دارد.
4- عدالت توزیعی: در این تئوری که توسط جان راولز پیشنهاد شده، یک عمل را در صورتی که منجر بـه افزایش همکاری بین اعضای جامعه شود، میتوان درست و عادلانه و مناسب (و بنابراین اخلاقی) نامید و عملی را که در جهت مخالف این هدف عمل کند میتوان نادرست، ناعادلانه و نامناسب (و بنابراین غیراخلاقی) نامید. در این دیدگاه، همکاری اجتماعی، اساس منافع اجتماعی و اقتصادی را فراهم میآورد و تلاش فردی کم اهمیت و در مواردی نادیده گرفته میشود.
5. آزادی فردی: براساس این دیدگاه که توسط رابرت نوزیک پیشنهاد شد، آزادی، نخستین نیاز جامعه است. بنابراین هر عملی که آزادی فردی را نقض کند، غیراخلاقی است؛ حتی اگر منافع و رفاه بیشتری برای دیگران ایجاد کند.