برگرفته از کتاب مدیریت کسب وکار
تمایز مدیریت و رهبری درچیست؟
مدیریت و رهبری اغلب دو مفهوم مترادف تصور می شوند، حال آنکه بیشتر صاحب نظران این دو مفهوم را متمایز می دانند. رهبری در اصل نسبت به مدیریت مفهوم وسیع تری دارد. مدیریت نوع خاصی از رهبری محسوب می شود که در آن کسب هدفهای سازمانی بر سایر هدف ها اولویت دارد. اختلاف اساسی میان این دو مفهوم از کلمه «سازمان» برمی خیزد. رهبری زمانی صورت می گیرد که فردی به هر دلیل می کوشد بر رفتار فرد یا گروهی اثر بگذارد. این امر می تواند برای نیل به اهداف خود فرد یا دیگران بوده و با اهداف سازمان نیز سازگار یا ناسازگار باشد . در مقایسه رهبری و مدیریت موارد ذیل قابل ذکر است:
1- رهبر با ایجاد تغییر سر و کار دارد ولی مدیر برای برخورد با پیچیدگی ها است.
2- رهبران می توانند هدف های گوناگونی داشته باشند اما در مدیریت اولویت با هدف های سازمانی است.
3- رهبران به طرق ابتکاری و القایی با کارکنان مرتبط می شوند اما مدیران با افراد از طریق نقشی که در توالی رخدادها یا فراگرد تصمیم گیری ایفا می کنند مرتبط می شوند.
برخی رهبری را اعم از مدیریت به شمار آورده اند و رابطه آن دو را عموم و خصوص مطلق ذکر کرده اند و برخی نیز مدیریت را اعم از رهبری و رهبری را یکی از وظایف مدیر به شمار آورده اند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از شرایط رهبری توان مدیریتی دانسته شده است.
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
توانمندسازی یعنی چه؟
*- توانمندسازی به معنای قدرت بخشیدن است به معنی کمک به افراد تا احساس اعتماد به نفس خود را بهبود ببخشد و براحساس ناتوانی یا درماندگی خود چیره گردند
*-توانمندسازی به معنی ایجاد شور و شوق کار و فعالیت در افراد است .
*-توانمندسازی عبارت است از واگذاری اختیار به غیر مدیران برای اتخاذ تصمیمات مهم سازمانی .
*-توانمندسازی یعنی واگذاری اختیار به کارکنان
*-توانمندسازی یعنی مشارکت دادن یا (شرکت دادن) زیردستان در تصمیم گیری ها و حداکثر ساختن.
*-توانمندسازی عبارت است از آموختن چیزهایی به دیگران که می توانند انجام دهند تا به شما کمتر تکیه کنند .
برگرفته ازکتاب مدیریت کسب وکار
کارمندان برای اینکه انگیزه لازم برای کار کردن را داشته باشندمدیران بایدبه چه نکاتی توجه کنند؟
1-مراقب برخورد نخست خود باشند. یعنی برخوردی درشآن و شخصیت خود با کارکنان داشته باشند.
2-به مهارتها و توانایی های کارمندان شان توجه کنند . یعنی از آنها تشکر و قدر دانی کنند.
3- کاری کنند کارمندان نسبت به بنگاه و شرکت حس مالکیت داشته باشند . یعنی با نظر خواستن از آنها احساس تعلق خاطر و در نتیجه انگیزه آنها را برای کار بیشتر کنند.
4-با هرکسی فراخور شرایط خودش رفتار کنند . یعنی مناسب با شخصیت و جایگاهشان آنها را تشویق و تنبیه کنند.
5- بر نقاط قوت شان تاکید کنند.6- از طرح های ریسکی کارمندان حمایت کنند7- پذیرای همکاران و زیردستان خود باشند.
برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
سرعت در پیشرفت و موفقیت نهایی بنگاههای اقتصادی و شرکتهای مشتریمدار در گرو چیست؟
در گرو ایجاد پیوندهای ماندگار با مشتریان است، شما باید در برخورد و کنار آمدن با مشتریان متخصص باشید.
برگرفته ازکتاب مشتری چک سفید
اگر بخواهید هرگز در کسب و کار شکست نخورید چه باید بکنید؟
اگر هر بنگاه اقتصادی این سه قانون را رعایت کند هرگز شکست نخواهد خورد:
1- تأمین نیاز مشتری (یعنی کالاو خدمتی ارائه کند که نیاز مشتری را تامین کند)
2- ایجاد ارزش افزوده (یعنی کالاو خدماتی را ارائه کند که برایش سود داشته باشد)
3- ثبت و نگهداری حسابها (یعنی حساب و کتاب داشته باشد. حساب حساب است کاکا برادر)