برگرفته ازکتاب اخلاق کاررمز موفقیت

 

برخی از عوامل بازدارنده انگیزه کار که جزیی رذایل اخلاقی کار می‌باشد کدام است توضیح دهید؟

1-  به دنبال کارهای حرام بودن 

بعضی از کارها در اسلام  کار واقعی محسوب  نمی‌شوند و حرام هستند. مال حرام، زندگی انسان را تباه می‌کند. خاک در دهان خود پاشیدن بهتر است از این که حرام در دهان گذاشتن. مال حرام از ابعاد مختلفی وارد زندگی انسان می‌شود: کم کاری و دزدیدن از کار، رشوه گرفتن در کار قضاوت، در راس مال حرام قـرار دارد و درآمـد از راه فـحشا و پول فروش مردار و پول فروش شراب، درآمدى که از راه کار کردن براى والیان ستمگر به‌دست مى‌آید در زندگـى  کسی کـه دوسـت نـداشـته باشد مال حلال به دست بیاورد تا با آن آبروى خود را حفظ کند و قرضش را بپردازد خیر و برکت نخواهد بود.

2-  کار را عار دانستن

در کلامی منظوم، امام علی علیه السلام، درباره کار و عزت نفس چنین سروده‏اند:

برای من سنگ‏کشی از قله‏های کوه آسان‏تر است از این‏که منت دیگران به دوش بکشم. به من می‏گویند کسب و کار ننگ است، ولی من می‏گویم: ننگ این است که انسان از دیگران درخواست کند. اگر می‏خواهی آزاد زندگی کنی، مثل برده زحمت ‏بکش و آرزویت را از مال هرکس که باشد، قطع کن. نگو این کار، مرا پست می‏کند؛ زیرا از مردم خواستن از هر چیز بیش‏تر ذلت می‏آورد. وقتی که از دیگران بی‏نیاز باشی، از همه مردم بلند قدرتر هستی.

3- حرص خوردن بر کار

یکی از دلایل نیاز انسان به کار تامین رزق و روزی است. امام على علیه السلام می‌فرمایند: روزى دوگونه است: یک روزى که تو آن را مى‌جویى و روزى دیگرى که آن تو را مى‌جوید، که اگر تو نزد آن نروى آن روزى نزد تو مى‌آید پس غم سالت را بر غم روزت افزون مکن روزى هـر روز بـراى همان روز تو کافى است اگر آن سال (که غم روزیش را مى‌خورى) از عمر تو بـاشـد خـداى تـعـالى فرداى هر روزى قسمت آن روز را به تو خواهد داد و اگر آن سال از عمر تو نـبـاشـد، غم روزى آن را چرا مى‌خورى ؟هیچ کس براى رسیدن به آنچه روزى توست بر تو پیشى نـگـیـرد وهـیچ چیره شونده‌اى در به چنگ آوردن روزى تو مغلوبت نکند و رزقى که برایت مقدر شده بی‌درنگ به تو برسد. روزى بـر دوگونه است: آن که بجوید و آن که بجویندش. پس، کسى که دنیا را بجوید مرگ در جستجوى او برآید تا او را از این جهان بیرون کند و کسى که آخرت را بجوید دنیا در طلب او برآید تا او روزى کامل خود را از او بستاند.

4- افراط درکار

انسان نباید چنان غرق کار شود که زمینه‏هاى روحى، روانى، اخلاقى و اجتماعى خود را به فراموشى بسپارد کار در پرتو نیازهاى انسان و ضرورت برقرارى تعادل و آرامش در زندگى فردى و اجتماعى افراد یک فضیلت تلقى مى‏شود. وظیفه کار کردن جهت تأمین نیازهاى فرد و نیازهاى خانواده همواره کنترل شده و با تأکید قرآن بر گذرا بودن زندگى و هشدار دادن نسبت به خطر حرص و آز و طمع کارى و اهمیت اجتناب ورزیدن از ثروت‏اندوزى، از افراط در آن جلوگیرى شده است.

5 - قبول کاری  فراتر از توانایی و تخصص

لقمان حکیم به فرزندش در مورد کار می‌فرمایند: فرزندم برتو باد که، از انتخاب کاری که توان انجام آن را نداری هرچند پرفایده باشد بگذری. فرزندم، در کارهای خود کمک مخواه مگر از کسی که در انجام حاجت و همراهی تو اجرت بگیرد. فرزندم، در کارها اضطراب مکن.  فرزندم، هیچ کاری بی‌تدبیر مکن  فرزندم، کار امروز را به فردا میفکن فرزندم، ناشمرده (نسنجیده) به کار نرو، کار شمرده کن.