پرونده ی هنرهای ماندگار در تاریخ چنین می نماید که میزان بقاء ، دوام و تداوم هر کالا متأثر از میزان ارتباط آن با هنر ، فرهنگ و وضعیت اجتماعی ، اقتصادی هر جامعه بوده و هرگونه تحول در شرایط تولید آن کالا را می توان در تحولات و رخدادهای آن جامعه جویا شد . اگر تاریخچه ی فرش دستباف ایران از این منظر دنبال شود ، اسناد و مدارک تاریخ کشورمان نشان می دهد که این هنر صنعت نقش به سزایی در نبوغ هنری و شکوفایی استعدادهای درخشان هنرمندان این سرزمین داشته است . فرش دستباف ایران از دوره ی صفویه که از مسیر جاده ی ابریشم وارد بازار اروپا می شد تا جایی پیش رفت که غربی ها به استفاده از این هنر شرقی مباهات می ورزیدند . تجربه نشان داد که بسیاری از کالاهای هنری در برابر تولید انبوه کالاهای ماشینی به ورطه ی فراموشی سپرده شدند و امروز جز در پاره ای اسناد تاریخی و موزه های محدود ، اثری از آن آثار به جای نمانده است . فرش دستباف ایران از منظر هنر و اقتصاد در عرصه بین المللی حضوری چشمگیر داشته و با وصل به تاریخ چندهزار ساله ی خود بیانگر این مهم است که این هنر و صنعت در این برهه از زمان بیش از هر زمان دیگر نیاز به تقویت و حمایت دارد . امروز فرش ایران که به گمان بعضی ها در گرداب رکود اقتصاد قرار گرفته است ، نیاز به شناخت عمیق دارد تا در مسیر درست خود ، همواره با مردم ایران همراه باشد . بررسی های بعمل آمده نشان میدهد  در عصری که دانش و بینش علمی تکیه گاه و ضامن پایداری هر هنر و صنعتی است ، سالهاست فرش دستباف در غفلت روزمرگی قرار گرفته و آموخته های نهفته در آن بایگانی شده اند .

برگزاری جشنواره فرش می تواند با استفاده از تجربیات اساتید ، هنرمندان ، صاحبنظران و دست اندرکاران برجسته ، بستر لازم را برای پیداکردن مسیر درست فرش دستباف فراهم آورد .

می دانید امروزه توزیع در آمد به ویژه اختلاف شدید درآمدی بین شهر و روستا از یک سو و افزایش روز افزون جمعیت خصوصاً در مناطق روستایی و محدودیت عوامل تولید در بخش کشاورزی ( زمین ، آب و دیگر چیزها ) از سوی دیگر . و همچنین لازم است به منظور جلوگیری از مهاجرت های بی رویه روستاییان و تراکم بی رویه شهر نشینی ، بی شک چاره ای برای مسئولین و برنامه ریزان اجرایی جز فراهم نمودن افزایش درآمد روستاییان ، ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و کم کردن فاصله بین شهر و روستا نمی باشد . لذا اگر از این نگاه و منظر به صنایع روستایی کشور پرداخته شود ، ایجاد و توسعه صنایع روستایی به عنوان یک اصل بدیهی و غیر قابل اغماض در می آید ، چرا که با استفاده از این استراتژی می توان اشتغال ، درآمد و در نتیجه رفاه نسبی را برای روستاییان ایجاد نموده و بی عدالتی ها و اختلاف درآمدی شدید بین شهر و روستا را کاهش داد و نیز می توان استعدادها و خلاقیت ها ، امکانات و عوامل تولید بالقوه موجود در مناطق روستایی کشور به نحو مطلوب و بهینه استفاده نمود . کوتاه سخن آنکه ، صنایع روستایی بویژه فرش می تواند نقش بسیار موثری در توسعه اقتصادی اجتماعی روستاها و کشور داشته باشد . آن هم به جهت توان بالای اشتغال زایی صنایع روستایی با توجه به مشکل بزرگ عدم اشتغال و بیکاری روستا و کشور می تواند ، کمک شایانی به کاهش فقر ، توزیع درآمد و امکانات تمرکز زدایی و کاهش بورژوازی اداری ، افزایش امنیت ملی ، تحقق آمایش سرزمین ، کاهش جمعیت شهرها و آلودگی آنها ، نیاز به سرمایه گذاری اندک در مقایسه با صنایع بزرگ ، هزینه تولید مناسب این صنایع ، نیاز کمتر به ارز خارجی و توان ارزآوری ، افزایش صادرات ، امکان استفاده بهینه از منابع و امکانات موجود در نواحی روستایی ، جلوگیری ازمهاجرت ها و افزایش بهره وری و ارزش افزایی تولیدات بخش کشاورزی ، اهمیت این صنایع را چشمگیر می کند .

یکی از مهمترین بخش های صنایع روستایی در کشور ما صنعت فرش دستباف است که اعتبار و شهرت آن به اواخر دوره ساسانی بر می گردد ، از آن زمان تاکنون این صنعت فراز و نشیب های زیادی را پشت سر گذاشته است . ولی هنوز هم  سهم قابل توجهی در صادرات غیرنفتی کشور  دارد . این صنعت از دیرباز نقش بسیار مهمی در ایجاد اشتغال و درآمد در مناطق روستایی کشور داشته است و از آنجایی که اشتغال به این حرفه برخلاف بسیاری از رشته های صنعتی به سرمایه گذاری در مقیاس وسیعی نیاز ندارد . این صنعت می تواند در رفع کاهش بیکاری ها و کم کاری های فصلی در روستاها و نیز افزایش درآمد روستاییان تا حد زیادی در کاهش مهاجرت روستاییان به شهرها موثر واقع شود .

بدون شک ، در شرایط کنونی کشور، توجه جدی به توسعه روستایی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است که این ضرورت از دو زاویه قابل تامل و بحث است . یکی ضرورت های درونی جامعه روستایی ، و مسائل مبتلا به اجتماعی ، اقتصادی و به ویژه خروج سرمایه های مادی و انسانی از این فضاها ( مهاجرت ها ) که ما را بر آن می دارد تا توسعه مناطق روستایی را هر چه بیشتر مورد توجه قرار دهیم و دوم ضرورت های ملی مسئله است که ناشی از توسعه نامتوازن کنونی از یک سو و جایگاه و نقش نسبتاً رفیعی که اقتصاد روستایی به دلیل توانایی های بالقوه و بالفعل متنوعش ، می تواند در تولید ناخالص ملی بر عهده گیرد ، توجه به امر توسعه روستایی را برای ما اجتناب ناپذیر می نماید .

با توجه به خصوصیات اقتصادی ایران ، تقویت صنایع روستائی به عنوان یکی از موثرترین فاکتورها در راستای توسعه روستائی می تواند این اهداف را محقق نماید:

1-   تثبیت سطح سکونت در روستاها

2-   کاهش مهاجرت و ایجاد شرایطی مناسب برای مهاجرت معکوس

3-   افزایش سرانه روستا

4-   افزایش درآمد روستا

5-   افزایش سطح اشتغال در روستا

6-   توزیع عادلانه درآمد بین شهر وروستا

7-   ایجادشرایط لازم برای رسیدن به استقلال نسبی در روستا از طریق توسعه عرضه و تقاضا

8-   ایجاد شرایط خودکفائی در سطح روستا

9-   احیای فعالیت های متروکه صنعتی در روستا از طریق توسعه صنایع روستائی

اهداف مذکور ، امکان توسعه و تحول محیط روستا را فراهم می آورد و در زمینه های مختلف             راه گشای جامعه روستائی و دولت خواهد شد.جایگاه واقعی صنایع روستائی در اقتصاد و جامعه ملی جایگاهی است بسیار پراهمیت و حساس که توسعه و گسترش آن ، ارتقادهنده سطح تولید ناخالص ملی و برطرف کننده تنگناهای فعلی و تعمیم دهنده زمینه های رفاه در روستا خواهد بود . و تعدیل درآمد شهری و روستایی را به دنبال خواهد داشت . صنعت فرش دستباف نیز به عنوان یکی از مهم ترین و گسترده ترین صنعت روستایی در کشور ما ضمن تحقق بخشیدن بسیاری از اهداف فوق الذکر می تواند نقش بسیار ارزنده ای در راستای توسعه مناطق روستایی ما داشته باشد .

     در شرایط کنونی تعداد زیادی ازافراد جامعه ما در صنعت فرش اشتغال دارند که در صورت عدم توجه و نداشتن برنامه ریزی صحیح و مدیریت کارآمد ، در آینده ای نه چندان دور این جمعیت به جمعیت بیکار جامعه اضافه خواهد شد و بدون شک مشکلات اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مربوط به خود را به همراه خواهد داشت . در حالیکه با برنامه ریزی صحیح می توان علاوه بر تثبیت اشتغال این عده زمینه اشتغال افراد دیگر را در این صنعت بوجود آورده و وضعیت اشتغال را بهبود بخشید . چرا که این صنعت در مقایسه با صنایع بزرگ نیاز به سرمایه گذاری اندک داشته و سرمایه سرانه مورد نیاز جهت ایجاد اشتغال در صنعت فرش نسبت به سایر صنایع بسیار اندک می باشد . در چنین شرایطی دولت باید حتی یارانه ای را به صنعت فرش دستباف ، اختصاص داده و از این طریق موجبات نگه داشت بافندگان روستایی در این صنعت را نیز فراهم نماید و به موازات آن در راستای بازاریابی ، فروش و ارتقاء کیفیت نیز برنامه ریزی کند ، نه تنها موجبات تثبیت ، ایجاد و توسعه اشتغال صدها هزار نفر بافنده روستایی را فراهم نموده ، بلکه ازمهاجرت روستاییان ، افزایش بیکاری و فقر نیز جلوگیری نموده و بدین طریق جلوی بسیاری از هزینه های اجتماعی و فرهنگی که دولت از طرق دیگر مجبور به پرداخت آنها می شد ، گرفته می شود . ضمن اینکه پس از چند سال می توان این صنعت را به حدی رساند که دوباره بتواند روی پای خود بایستد . مضاف بر اینکه با این کار از انحطاط یک میراث عظیم فرهنگی و هنری جلوگیری به عمل آمده و می توانیم یکه تاز صنعت فرش دستباف در عرصه بازارهای جهانی باشیم امید است مقاله مورد اشاره توانسته باشد تا حدی حق مطلب را ادا کرده باشد.

 

 

ولی اله جعفری

مولف نمونه ،مدرس دانشگاه ،کارشناس نمونه ملی،پژوهشگر،کارشناس عالی ،رییس کارگروه اقتصادمقاومتی سازمان بسیج اصناف وبازاریان وتجارسپاه کربلامازندران و

کارشناس سازمان صنعت،معدن وتجارت استان مازندران